اما
موضوع مهم اين است که پزشکان هم بيمار ميشوند و اتفاقا به دليل شغلشان
بيشتر در معرض برخي مشکلات و خطرات هستند، اخيرا به دليل اهميت پزشکان در
سلامت اجتماعي و نقش غير قابل انکار آنها در اقتصاد جامعه، توجه به موضوع
سلامت آن به موضوعي جهاني بدل شده است. کالج سلطنتي انگلستان دورههاي
بازآموزي «اهميت سلامت شخصي براي پزشکان» را طراحي کرده و انجمن ملي پزشکان
کانادا هم از کليه اعضاي خود خواسته که به « سلامت شخصي خود » اهميت
بدهند. برخي انجمنهاي پزشکي آمريکا هم اخيرا پيشنهاد دادهاند که معاينات
ساليانه براي کليه پزشکان اجباري شود.
مطالعات
اخير نشان دادهاند که سلامت پزشکان با سلامت بيماران تحت نظر آنها
ارتباط مستقيم دارد و پزشکاني که سلامت کاملي دارند بهتر و مناسبتر
بيماران را معاينه و درمان ميکنند.
در
حال حاضر اکثريت مطالعات انجام گرفته روي سلامت پزشکان بر سه حيطه متمرکز
است: اضطرابهاي ناشي از مسائل شغلي و فرسودگي شغلي، مشکلات رواني مثلا
افسردگي و تمايل به خودکشي و سواستفاده از مواد مخدر
اما
مطالعه بسيار گستردهاي که در سال 2007 توسط اي فرانک و سي سگورا با کمک
انجمن ملي پزشکان کانادا و نهادهاي محلي انجام گرفت و چند مطالعه جديدتر
توجه عمومي را به موضوعات ديگري در حوزه سلامت جسمي و رواني گروه پزشکي جلب
کرده است، از جمله به موضوعاتي چون تغذيه، خواب، ورزش و تحرک جسمي و نيز
مراقبتهاي شخصي.
واقعيت
اين است که تنها درصد کمي از پزشکان با مشکل سواستفاده از مواد يا
بيماريهاي رواني روبرو هستند، اما تقريبا همه آنها مشکلاتي در سبک زندگي
خود دارند و زندگي شلوغ و پر مشغله آنها در بسياري موارد اجازه اصلاح
اشتباهات را به آنها نميدهد. حالا تلاش براي اصلاح سبک زندگي کادر درماني
به اولويت همه مراکز تصميمگيري و سياست گذاريهاي کلان درماني در جهان
بدل شده است.
در
اين مقاله به برخي از مهمترين مطالعات انجام گرفته در مورد موضوعاتي چون
تغذيه، ورزش، خواب و مراقبتهاي شخصي پزشکان و در يک کلام سبک زندگي آنها
اشاره ميشود و پيشنهادهايي براي اصلاح اين موارد ذکر ميشود.
تغذيه
جهان
با بحران اضافه وزن و چاقي روبرو است و اهميت داشتن رژيم غذايي مناسب و
سالم روز به روز بيشتر حس ميشود. در کل به نظر ميرسد که پزشکان هم از
اين مشکل جهاني رنج ميبرند و آنها هم با بحران روبرو هستند و بايد در
تغذيه خود تجديد نظر کنند.
در
مطالعه انجام شده در کانادا آمده که پزشکان اين کشور به طور متوسط 5/4 سهم
ميوه و سبزيجات در روز مصرف ميکنند. براساس راهنماهاي جهاني هر فرد بايد
روزانه حداقل 5 وعده ميوه يا سبزيجات مصرف کنند. اگرچه اين ميزان مصرف
ميوهها و سبزيجات بيشتر از متوسط کشوري کانادا است، اما طبيعي است که
ميتواند از اين هم بهتر شود.
البته
اين موضوع بهترين جنبه تغذيه در گروه پزشکي است، چرا که اين مطالعه و چند
مطالعه جديدتر ديگرنشان داده که گروههاي پزشکي در زمينه مصرف چربيهاي
اشباع و نامناسب و مصرف سديم وضعيت خوبي ندارند و ميزان مصرف فست فود و
غذاهاي فراوري شده در آنها بيشتر از حد توصيه شده راهنماهاي جهاني سلامتي
است. با توجه به بدتر شدن کلي تمام معيارهاي تغذيه سالم در کانادا در
مطالعات انجام گرفته در سالهاي 2008 تا 2011، به نظر ميرسد که وضعيت
تغذيه گروه درماني در اين کشور هم بدتر شده است.
اهميت
تغذيه مناسب در پزشکان، جدا از سلامت شخص پزشک، در اين نکته است که هر
چقدر شيوه تغذيه يک پزشک مناسبتر باشد، احتمال اينکه بيماران او هم تغذيه
مناسبتري داشته باشند، بيشتر است. در واقع اين موضوع احتمالا دو علت دارد
اول اينکه پزشکاني که خود تغذيهاي سالم دارند بر اهميت داشتن اين تغذيه
سالم بر سلامت عمومي خود واقف هستند و به آن باور دارند و براي همين بيشتر
به اين موضوع و اين زمينه در بيماران خود توجه ميکنند و از سوي ديگر طبيعي
است که چنين پزشکاني الگوهاي بهتري براي بيماران و مراجعان خود هستند.
يک
موضوع مهم ديگر در مورد تغذيه کادرهاي درماني ميزان و چگونگي تغذيه آنان
در زمان انجام شغلشان است. مطالعهاي در انگلستان نشان داده که تقريبا 75
درصد گروه پزشکي در زمان حضور خود در مراکز درماني تغذيه مناسبي ندارند و
بهخصوص به اندازه کافي آب نمينوشند. لمير و همکارانش هم در فرانسه نشان
دادهاند که اقدامات درماني پزشکاني که تغذيه بهتري دارند. به ميزان کافي
مايعات نوشيدهاند بهتر از گروهي است که تغذيه مناسبي ندارند.
در
مطالعه انتيلمور در آمريکا نشان داده شده که تغذيه نامناسب در پزشکان باعث
بروز برخي علائم رواني مثل بيقراري و اضطراب و حس نااميدي ميشود و در
برخي موارد هم علائم پزشکي مثل احساس سبکي سر، لرزش و تهوع و استفراغ و نيز
اختلات شناختي و تمرکز ( مشکل در تمرکز، اشکال در تصميم گيري) ميشود.
طبيعي است که با چنين وضعيتي اهميت تغذيه مناسب در شيفتهاي کاري پزشکان
بيشتر مشخص ميشود.
در
مطالعه تکميلي که انتيلمور انجام داد بر موضوع موانع موجود در تغذيه مناسب
گروه درماني تمرکز شد: اصليترين علت ذکر شده توسط اکثريت افراد نداشتن
وقت و زمان کافي براي تغذيه به دليل حجم بالاي کاري و شيفتهاي متعدد است.
از سوي ديگر بسياري از پزشکان نداشتن دسترسي به غذاهاي مناسب را بخصوص در
زمانهاي خارج از ساعت کار معمول، بخصوص ساعت شب است.
با
توجه به اهميت موضوع تغذيه گروه درماني و بخضوض تغذيه مناسب آنها در زمان
انجام خدمت در مراکز درماني، تمام مطالعات انجام شده بر ايجاد تغييرات
مثبت در اين وضعيت اشاره کردهاند.
در اين ميان بيشترين اهميت به داشتن
ساعات مشخص صرف صبحانه، نهار و شام به صورت اجباري براي کادر درماني بود و
نيز در نظر گرفتن يک برنامه غذايي سالم و مناسب با انرژي کافي و نيز حجم
مناسبي از ميوه و سبزيجات تازه و البته مايعات پيشنهاد شده است که تمام
مراکز درماني داراي بوفه غذاخوري با غذاها و ميان وعدههاي مناسب براي
سرويسدهي 24 ساعته باشند که کادر درماني بتوانند از آن استفاده کنند.
در ضمن بهتر است که در شيوه تخصيص مواد غذايي و انبار کردن آنها براي کادر درماني بايد تغييرات مناسبي انجام شود تا مواد غذايي تازه و باکيفيت در دسترس کادر درماني قرار بگيرد.