کد خبر: ۷۰۸۰۶
تاریخ انتشار: ۰۶:۳۵ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ - 2015July 26
شفا آنلاین>اجتماعی>رابرت لپولزسکي اعتياد به هروئينش را ترک کرده بود. اين جوان 28 ساله اهل لانگ‌آيلند در سال 2014 در يک برنامه درمان با متادون شرکت داشت که به معتادان امکان مي‌دهد، ماده شبه‌افيوني (opioid) بسيار مرگبار هروئين را با متادون جايگزين کنند؛ متادون يک شبه‌افيوني ديگر است که باعث ايجاد نشئه لذت‌آور نمي‌شود، اما علائم ترک هروئين را مهار مي‌کند. متادون براي او مانند دارويي براي درمان اعتياد به هروئين عمل مي‌کرد.

به گزارش شفا آنلاین،اما لپولزسکي به خاطر يک اتهام قبلي فروش مواد مخدر دستگير شد و در مقابل يک دادگاه مواد مخدر قرار گرفت که معتادان را به وارد شدن به برنامه درماني در عوض نرفتن به زندان وامي‌دارد. اين دادگاه‌ها گرايش دارند که موضع سختي در برابر اعتياد بگيرند و اين دادگاه نيز با ديگران تفاوتي نداشت.

قاضي فرانک گولوتا جونيور به لپولزسکي گفت، فقط در صورتي مي‌تواند از رفتن به زندان خلاص شود که مصرف همه داروهايش را - ازجمله متادون يعني دارويي که او را در مقابل هروئين محافظت مي‌کرد- کنار بگذارد. گولوتا در حکمش نوشت، برنامه‌هاي درمان متادون «مانند چوب‌هاي زير بغل مي‌مانند- آنها جانشيني براي مواد مخدر و تمايل به اين مواد هستند، بدون اينکه به فرد معتاد امکان دهند تا به‌طور واقعي خودش را از اعتياد رها کند. بايد به ياد داشت که هدف اين برنامه خلاص شدن فرد از همه اعتيادهايش است.»

لپولزسکي شش ماه بعد از اين حکم، به علت اووردوز هروئين درگذشت.

قاضي گولوتا مانند ساير منتقدان درمان با متادون، اين ترجيع‌بند معمول را تکرار مي‌کند: «استفاده از متادون براي ترک هروئين فقط يک ماده مخدر را با ماده مخدر ديگري جايگزين مي‌کند.»

اما همان‌طور که مايا سزالاويتز روزنامه‌نگار علمي در نيويورک‌تايمز توضيح داد، اين خط فکري به‌طور بنيادي درک نادرستي از اعتياد به مواد مخدر و علت مشکل‌ساز بودن آن است. او نوشت: «اعتياد صرفا به معناي نياز به ماده‌اي براي داشتن کارکرد نيست: اگر موضوع فقط اين بود همه ما معتاد به غذا، آب و هوا شمرده مي‌شديم؛ اما درواقع، اعتياد شامل رفتاري اجباري (compulsive) در مواجهه با پيامدهاي منفي است؛ تداوم وسواس‌گونه مصرف يک دارو يا انجام يک رفتار، هرچند که زندگي شما را نابود کند. درمان نگهدارنده رفتار ناسالم را با يک وابستگي ساده – نياز به مصرف دارو براي جلوگيري از بروز علائم ترک- جايگزين مي‌کند؛ و در صورت در اختيارگذاري قانوني و ايمن اين ماده جايگزين مشکلي پيش نخواهد آمد.»

براساس اين ديدگاه مصرف متادون اعتياد نيست. اين دارو اگر در حد توصيه‌شده مصرف شود، به‌هيچ‌وجه در حد هروئين مرگبار نيست؛ و ازآنجايي‌که حالت نشئه و سرخوشي مانند هروئين ايجاد نمي‌کند، باعث نمي‌شود که فرد معتاد با افزايش تحمل به دارو به مصرف بيشتر و بيشتر آن روي آورد که احتمال اووردوز را افزايش مي‌دهد. متادون صرفا دارويي براي درمان اعتياد مواد شبه‌افيوني است.

اطلاعات علمي فراواني درباره ايمني و کارايي متادون و نيز بوپرونورفين - يک داروي ديگر با اثرات سودمند مشابه- وجود دارد. دهه‌ها پژوهش علمي ثابت کرده است که اين داروها براي ترک اعتياد موثر هستند. مراکز کنترل و پيشگيري بيماري‌هاي آمريکا، انستيتوي ملي سوءمصرف داروهاي آمريکا و سازمان جهاني بهداشت ارزش پزشکي آنها را تاييد کرده‌اند. ازآنجايي‌که متادون و بوپرونورفين مانند هروئين از مواد شبه‌افيوني شمرده مي‌شوند، بسياري از افراد استفاده از آنها را صرفا لاپوشاني اعتياد مي‌دانند، نه درمان آن؛ گرچه اين عقيده مخالف اطلاعات پذيرفته‌شده پزشکي است، اين باور آن‌قدر گسترده شده است که به دادگاه‌هاي مواد مخدر و برخي از برنامه‌هاي پرطرفدار بازتواني معتادان هم رسوخ کرده است.

چنين وضعيتي از لحاظ بهداشت عمومي بسيار نگران‌کننده است. درحالي‌که مرگ‌وميرهاي ناشي از اووردوز هروئين و ساير ضددردهاي شبه‌افيوني در دو دهه گذشته در آمريکا در حال افزايش بوده است، کارشناسان و سياست‌گذاران بهداشت عمومي به دنبال موثرترين راه براي درمان اعتيادهايي هستند که هرسال باعث مرگ هزاران نفر مي‌شوند.

بر اساس مقالات پزشکي منتشرشده، مي‌توان با درمان معتادان با متادون و بوپرونورفين به‌طور بالقوه از هزاران مورد مرگ پيشگيري کرد؛ بنابراين انکار اطلاعات علمي در اين مورد، نه‌تنها گمراه‌کننده است- بلکه همان‌طور که ماجراي مصيبت‌بار لپولزسکي نشان مي‌دهد- مي‌تواند مرگبار باشد.


تمرکز بيشتر بر بازتواني و درمان اعتياد

محتاطانه‌ترين پيشنهاد براي اصلاحات در برخورد با معتادان در آمريکا بر بازتواني آنان به جاي زنداني کردنشان تاکيد مي‌کند، اما اين کار بدون جرم‌زدايي يا قانوني کردن مواد مخدر انجام مي‌دهد.

اين رويکردي است که اخيرا اداره سياست ملي کنترل مواد مخدر کاخ سفيد اتخاذ کرده است، براساس آن در سال‌هاي آينده ميزان اعتبارات مالي براي برنامه‌هاي بازتواني معتادان افزايش خواهد يافت. دولت اوباما نيز اصلاحات متعددي را در قوانين و مقررات در اين مورد به تصويب رسانده است، از جمله افزايش دسترسي به درمان اعتياد از طريق بيمه بهداشتي (هر چند که دولت فدرال آمريکا هنوز سالانه ميلياردها دلار را صرف عمليات معمول پليسي و اعمال قانون بر ضد مواد مخدر مي‌کند).

دادگاه‌هاي مواد مخدر (drug courts) که حتي برخي از محافظه‌کاران مانند ريک پري فرماندار جمهوريخواه سابق تگزاس از آن حمايت مي‌کنند، نمونه‌اي از اين رويکرد متمرکز بر بازتواني هستند. اين دادگاه‌ها به جاي فرستادان محکومان مواد مخدر به زندان، آنان را به برنامه‌هاي بازتواني وارد مي‌کنند که بر درمان اعتياد به عنوان يک مسئله پزشکي، و نه مجرمانه، تمرکز دارند. اما از طرف ديگر، گروهي از کارشناسان مي‌گويند در نهايت احکام اين دادگاه‌ها همان اندازه رويکرد مبتني بر مجرمانه‌دانستن کامل مواد مخدر تنبيهي باشد، زيرا اين دادگاه‌ها اغلب با تهديد فرد معتاد به زنداني کردن خواستار قطع کامل مصرف مواد مخدر بوسيله فرد مي‌شوند، و اين تهديد به حبس ممکن است در نهايت باعث شود که بسياري مجرمان مواد مخدر که مرتکب اعمال خشونت‌آميز نشده‌اند، هم کارشان به زندان بکشد.

ساير کشورها گام‌هاي بلندتري به سوي اجراي برنامه‌هاي بازتواني برداشته‌اند، برخي از آنها اين حقيقت را پذيرفته‌اند که در همه معتادان نمي‌توان وابستگي به مواد را درمان کرد. چندين کشور اروپاي در حال حاضر در گروه محدودي از معتادان که معلوم مي‌شود نسبت به ساير درمان‌ها مقاوم هستند، تجويز و مصرف هروئين در محل‌هاي تحت نظارت را مجاز کرده‌اند. اين برنامه‌ها به اين گروه معتادان امکان مي‌دهند که وابستگي خود به مواد مخدر ارضا کنند،‌ بدون اينکه در معرض خطر شديد اووردوز قرار گيرند يا براي دست يافتن به مواد مخدر درگير ساير جرائم مانند دزدي يا گدايي شوند.

پژوهشگران برنامه درمان با کمک تجويز هروئين را که در سوئيس اجرا مي‌شود، نخستين برنامه ملي از اين نوع در جهان شمرده مي‌شود، ستوده‌اند، زيرا باعث کاهش جرائم مربوط به مواد مخدر و بهبود کارکرد اجتماعي معتادان شده است. اما برخي از گروه‌هاي فعال ديگر در اين زمينه نظري مخالف دارند و مي‌گويند چنين برنامه‌هايي باعث اين برداشت کاذب مي‌شوند که اعتياد به مواد مخدر را مي‌توان بدون در معرض خطر قرار گرفتن ادامه داد، به اين ترتيب انگ اجتماعي اعتياد به مواد مخدر تضعيف مي‌شوند و افراد بيشتري به مصرف اين مواد خطرناک روي مي‌آورند. سوال پيش روي سياست‌گذاران در زمينه مواد مخدر اين است که آيا از بين بردن بالقوه اين انگ- و پذيرفتن احتمال مصرف بيشتر مواد- ارزش سود ناشي از رساندن درمان مورد نياز به شمار بيشتري از معتادان را دارد يا نه.

سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: