ويرايش
جديد که در واقع روزآمد شده دستورالعمل سال 2011 و الگوريتم سال 2013
است، دربرگيرنده تغييرات قابل توجهي در رابطه با انتخاب داروهاي
آنتيهيپرگليسمي و مديريت پرفشاري خون، نفروپاتي، و هيپوگليسمي در بيماران
مبتلا به ديابت نوع 2 است. گايدلاين جديد همچنين واکسيناسيونها، خطر
سرطان، چاقي، اختلالات خواب، و افسردگي را، در کنار چگونگي مديريت بيماراني
که شغل آنها خطر بروز هيپوگليسمي را در آنها دوچندان ميکند، پوشش ميدهد.
در
اين دستورالعمل، 24 سوال گنجانده شده که طيفي را از مديريت ديابت نوع 2،
از «چگونگي غربالگري و تشخيص ديابت» تا «چه مشاغلي به مديريت ديابت نياز
دارند؟» در برميگيرد. در اين ميان، سوالها به مديريت هيپوگليسمي، پرفشاري
خون، ديسليپيدمي، نفروپاتي، رتينوپاتي، CVD،
چاقي، ديابت در بارداري و ديگر موضوعها ميپردازند. يک سوال هم در رابطه
با ديابت نوع 1 و با تاثير بر مصرف انسولين گنجانده شده است. در پاسخ به
اين سوالها، گايدلاين 67 توصيه باليني ـ عملي دارد.
الگوريتمهاي
جديد به 8 سناريوي باليني اشاره ميکند که شامل موارد زير هستند: مدل
عوارضمحور براي مراقبت از بيمار مبتلا به اضافه وزن / چاق، پرهديابت،
اهداف کنترل قند خون، کنترل قند خون، اضافه کردن / تشديد انسولين، اصلاح
عوامل خطر CVD، خصوصيات و ويژگيهاي داروهاي ضدديابت، اصول درمان ديابت نوع2.
الگوريتم
کنترل قند خون تمامي کلاسهاي درمانيهاي ديابت را که مورد تاييد سازمان
غذا و داروي آمريکا بودهاند، پوشش ميدهد و آنها را براساس سطح اوليه HbA1c بيمار طبقهبندي ميکند.
در
اين ويرايش جديد تاکيد شده که همه پزشکان بايد در درمان ديابت بهصورت
جامع عمل کنند و تنها تمرکزشان برکنترل قند خون بيمار نباشد. نويسندگان
متذکر ميشوند عواملي که فراتر از سطح HbA1c و قند خون ناشتاي بيمار است، ميتواند کيفيت زندگي و خطر عوارض ميکروواسکولار، CVD و مرگ زودرس را تحت تاثير خود قرار دهند.
دستورالعملهاي سال 2015 همچنين بر «تعيين اهداف براي هر فرد به صورت شخصي، در مديريت کاهش وزن، ليپيد، و پرفشاري خون تاکيد ميکند.» از سوي ديگر، آنها معتقدند تمرکز ويژه بر ايمني فراتر از اثربخشي لازم است.