کد خبر: ۶۹۲۷۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۱ تير ۱۳۹۴ - 2015July 12
شفاآنلاین:جامعه>آسیب ها> لیلا، یکی از قربانیان ناقص‌سازی جنسی زنان در ایران، گفت: ختنه دختران در منطقه ما کاری رایج است، نمی‌‌دانم چرا به نام دین و سنت با ما چنین کاری می‌کنند.
به گزارش شفا آنلاین : ديروز، انجمن جامعه‌شناسي ايران، علاوه بر دانشجويان، اساتيد و علاقمندان جامعه‌شناسي، دو ميهمان از دو شهر مختلف ايران داشت؛ پروين از كردستان و ليلا از بندرعباس. آنها آمده بودند تا در نشست «تيغ و سنت»، تجربه‌شان را از مواجهه با يكي از مهمترين و بي‌سروصداترين مسائل زنان در منطقه محل سكونتشان يعني ناقص‌سازي جنسي مطرح كنند. دكتر نازي اكبري، روانشناس، دكتر احمد بخارايي، جامعه‌شناس و رايحه مظفريان مكارمي، پژوهشگر نيز در اين نشست، از زواياي مختلف روانشناسي، فلسفي و تحقيقات ميداني، ناقص‌سازي جنسي زنان، علت‌ها و پيامدهايش را تحليل و بررسي كردند.

ناقص‌سازي جنسي زنان؛ مشكلات جسمي، روحي و اجتماعي

ختنه، ناقص‌سازي جنسي يا قطع عضو؟ كدام واژه براي انجام عملي سنتي كه طي آن بخشي از اندام تناسلي زنان برداشته مي‌شود مناسب‌تر است؟ دكتر نازي اكبري، روانشناس و محقق، در پاسخ اين سوال گفت: فكر مي‌كنم با به كار بردن لفظ ختنه، به اين كار مشروعيت مي‌دهيم چون با عملي كه درباره مردان انجام مي‌شود مقايسه خواهد شد كه بعدي شرعي و مذهبي دارد بنابراين بهتر است از اين واژه استفاده نكنيم و از عبارت «قطع عضو» كه مي‌تواند نشان‌دهنده عمق فاجعه باشد درباره چنين عملي استفاده شود.

دكتر اكبري همچنين با بيان اين كه چندين سال است با افرادي كه در كشورهاي مختلف دچار قطع عضو جنسي شده‌اند، گفتگو و مشاوره مي‌كند، گفت: اعتراف مي‌كنم نمي‌دانستم اين موضوع به اين شكل در ايران رواج دارد و مشاهده تحقيقاتي كه در اين زمينه در ايران انجام شده مرا متعجب كرد. در سايت سازمان جهاني بهداشت، آماري آمده مبني بر اين كه 150 ميليون زن در كل دنيا اين قطع عضو را تجربه كرده‌اند و سالانه دو تا سه ميليون دختر در دنيا اين موضوع را تجربه مي‌كنند كه اغلب آنها پنج تا 10 ساله هستند.

او با اشاره به اين كه قطع عضو، كاري است كه ريشه در سنت دارد نه مذهب، يادآوري كرد: مي‌بينيم كه اين عمل پيش از اسلام رواج داشته و در مذاهب مختلف انجام مي‌شود بنابراين مي‌توان ناقص‌سازي جنسي زنان را يك كار فرهنگي دانست كه نيازمند انجام اقدامات فرهنگي است.

دكتر اكبري در عين حال به انجام چنين كاري حتي در كشوري پيشرفته مانند انگلستان اشاره كرد: به دليل مهاجرت‌هايي كه صورت مي‌گيرد، در كشوري مانند انگلستان هم قطع عضو زنان صورت مي‌گيرد اما در آنجا جرم شناخته شده و از سال 2003 به عنوان جرم سنگين معرفي شده كه 14 سال زندان به همراه خواهد داشت ضمن اين كه انجمن ملي جلوگيري از خشونت عليه كودكان پيگير مواردي است كه در خطر اين موضوع قرار دارند.

مرگ و مير، مشكلات روحي، جسمي و اجتماعي كه قطع عضو براي زنان به همراه خواهد داشت، بخشي ديگر از گفته‌هاي اين روانشناس بود كه درباره عواقب قطع عضو جنسي زنان اشاره كرد: مرگ در اثر خونريزي، عفونت ادرار، انسداد مثانه، از دست دادن ميل جنسي، زايمان غيرعادي، نازايي در اثر عفونت، انتقال بيماري‌هايي از جمله ايدز، افسردگي، كابوس، وسواس، احساس انزوا و طردشدگي تنها بخشي از مشكلاتي است كه اين عمل سنتي براي زنان به همراه دارد و همانطور كه سازمان جهاني بهداشت اعلام كرده، يك سوم از زناني كه در سومالي قطع عضو شده‌اند، جانشان را از دست داده‌اند.

قانون هست، فرهنگ نيست

رايحه مظفريان مكارمي، پژوهشگري كه سال‌ها در اين زمينه تحقيق كرده، در اين نشست، با بيان اين كه هر 11 ثانيه يك دختر در دنيا ختنه مي‌شود، گفت: سه وا‍ژه مثله كردن، ناقص‌سازي جنسي زنان و ختنه دختران براي اين عمل به كار مي‌رود كه تكيه بر هركدام از اين واژه‌ها با توجه به منطقه‌اي كه اين كار در آنجا رواج دارد مي‌تواند از لحاظ اجتماعي، مذهبي و قانوني به ما اين امكان را بدهد كه مانع انجام چنين عملي شويم. درواقع مي‌توان از قانون براي اين موضوع استفاده كرد اما متاسفانه كساني كه در اين مناطق زندگي مي‌كنند اصلا از وجود مواد قانوني آگاه نيستند يا حتي اگر با اين حقوق آشنا شوند، برايشان سخت است از نزديكترين افراد يعني پدر و مادر  و اقوامشان شكايت كنند.

اين محقق و كنشگر اجتماعي با بيان اين كه بر اساس كنوانسيون حقوق افراد داراي معلوليت، ناقص‌سازي جنسي زنان نوعي معلوليت به حساب مي‌آيد كه در ايران نيز پذيرفته شده است، به مواد قانوني كه در اين زمينه وجود دارند و با استناد به آنها مي‌توان مانع از ناقص‌سازي جنسي زنان شد نيز اشاره كرد؛ مواد 664، 706، 707 و 708 قانون مجازات اسلامي.

با اين كه قطع عضو دختران بيشتر با بهانه مذهب انجام مي‌گيرد، اما به گفته رايحه مظفريان، اين كار عملي سنتي است و ريشه در مذهب ندارد. او در توضيح اين قضيه گفت: لازم است اين آگاهي‌بخشي انجام شود كه اسلام به هيچ وجه ختنه دختران را توصيه نمي‌كند و اين كار ميراث اعراب نيست. ناقص‌سازي جنسي دختران عملي سنتي است كه به مذهب خاصي ارتباط ندارد و در جايي از قرآن نمي‌بينيم كه نوشته شده باشد ختنه زنان بايد انجام شود و همچنين اجماعي در اين زمينه از سوي علماي ديني وجود ندارد و با وجود برخي موافقت‌ها، مخالفت‌هايي نيز با آن صورت گرفته است كه در ممنوعيت اين عمل مي‌توان به آن استناد كرد.

رايحه مظفريان با انتقاد از اين كه درباره اين موضوع حتي در نشست‌هاي تخصصي بحث نمي‌شود، گفت: مي‌گويند اين كار مخفيانه انجام مي‌شود؛ اما اين دليل خوبي براي پيگيري كردن و آگاه‌سازي مردم نيست. مي‌گويند در شهرهايي با جمعيت كمتر از دو هزار نفر انجام مي‌شود؛ اما اين هم دليل خوبي براي پنهان‌كاري نيست و شعار ما اين است كه حتي يك قرباني هم زياد است. مي‌گويند نمي‌توان مانع انجام اين كار شد؛ در حالي كه تجربه نشان داده مي‌توان افراد جامعه را به سمتي كه مد نظر است سوق داد همانطور كه پيش از دهه 70 دايه‌ها را در سراسر كشور آموزش دادند كه هيچكس زايماني در خانه انجام ندهد.

اين فعال اجتماعي همچنين از ارائه طرحي به معاونت امور زنان خبر داد و اعلام كرد: اميدواريم اين طرح كه درباره اعمال مغاير سلامت دختران زير 18 سال است اجرايي شود، دولت بپذيرد كه چنين موضوعي در حال انجام است، آمارها به يونيسف اعلام شود و بتوانيم براي فعاليت‌هاي آگاهي بخشي مبني بر متوقف كردن اين كار از تسهيلات يونيسف برخوردار شويم.

به گفته او، در شش استان ايران، اثرات و رد پاي ناقص‌سازي جنسي زنان به نسبت‌هاي مختلف ثبت شده است؛ هرمزگان، لرستان، ايلام، كرمانشاه، آذربايجان غربي و خوزستان. مظفريان با بيان اين كه در قشم به دليل اعتقاد به كليشه‌هاي جنسيتي، 83 درصد ختنه زنان گزارش شده است، گفت: پيشوايان ديني، زنان و دايه‌ها و كادر علوم پزشكي از مهمترين مواردي هستند كه مي‌توانند در كاهش و متوقف‌سازي اين موضوع دخيل باشند.

رايحه مظفريان همچنين گفت: عده‌اي مي‌گويند ناقص‌سازي جنسي زنان در ايران كاهش داشته، در حالي كه نه مي‌توانيم بگوييم كاهش داشته و نه افزايش چرا كه پژوهش‌هاي كمي در ايران صورت گرفته و نيازمند اين هستيم كه كار دانشگاهي،‌ آماري و تحقيقي بيشتري در اين زمينه صورت بگيرد تا بتوان گفت شاهد افزايش ختنه دختران هستيم يا كاهش آن.

با خودم گفتم چرا با ما چنين كاري مي‌كنند؟

بعد از آن، نوبت ليلا، يكي از قربانيان ناقص‌سازي جنسي بود كه از اين عمل سنتي بگويد. او كه حالا خودش يكي از كساني است كه براي متوقف كردن اين سنت در محل زندگي‌اش تلاش مي‌كند،‌ گفت: من از جامعه‌اي كاملا سنتي آمده‌ام كه ختنه دختران در آنجا به نام مذهب انجام مي‌شود. تحصيلات زيادي ندارم اما تقريبا ده سال پيش، هنگامي كه كتابي را مي‌خواندم كه در آن نوشته شده بود 2000 سال پيش زنان را در اروپا ختنه مي‌كردند، با خودم فكر كردم پس چرا وقتي اين كار در آنجا هم انجام مي‌شده، به نام اسلام، با ما چنين كاري مي‌كنند؟

ليلاي 48 ساله كه به نمايندگي از زنان شهرش با لباسي سنتي در اين نشست حاضر شده بود، ادامه داد: از آنجا تحقيقات من شروع شد، با دوستي كه اين كتاب را به من داده بود تماس گرفتم و گفتم در منطقه ما اين كار رايج است و همه دختران ما بايد ختنه شوند چرا كه بر اساس سنت، به اين كار تيغ مسلماني مي‌گويند و اگر اين كار را نكنيم، نجس و حرامي خطاب مي‌شويم.
او رفته‌رفته شروع به آگاه‌سازي زنان محله‌اش مي‌كند و در اين راه البته با مخالفت‌هايي هم روبه‌رو بوده: شوهرم، خانواده‌ و آشنايانم مي‌گفتند چرا اين كار را مي‌كني. حرف‌هاي زيادي پشت سرم زده شد اما من با دايه‌ها صحبت مي‌كردم و زنان محله را آگاه مي‌كردم. بسياري از زنان مي‌گفتند شوهرانشان اصرار دارند كه اين كار درباره دخترانشان حتما انجام شود اما به آنها مي‌گفتم ختنه ربطي به اسلام ندارد و مسلماني به آموزش شيوه زندگي است.

ليلا كه از موثر بودن فعاليت‌هايش در اين سال‌ها و كمتر شدن رواج ختنه دختران در محله و شهرش اظهار رضايت داشت، گفت: موفق شده‌ام خانواده‌هايي را كه با آنها زندگي مي‌كنم و در كنارشان هستم متقاعد كنم كه اين كار به سلامت جسم و روان دخترانمان آسيب مي‌زند. حالا من پنج نوه دارم كه خوشبختانه اين كار سنتي درباره نوه‌هايم كه دختر هستند و دخترهاي فاميل و نزديكانم انجام نشد.

خبرآنلاین

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: