شفاآنلاین:جامعه>خانواده>مساله كاهش جمعيت در سالهاي اخير تبديل به يك مساله مهم شده، تا آنجا كه در برنامههاي مختلف به صورت كوتاهمدت و بلندمدت به آن توجه ويژهاي شده است.
![](/files/fa/news/1394/4/20/104642_858.jpg)
احتمال بروز
بحران سالمندي در ايران باعث شده است
سياستهاي جمعيتي از كاهش جمعيت به افزايش جمعيت تغيير كند. همزمان با روز
جهاني جمعيت شهلا كاظميپور، جمعيتشناس، درباره عواملي كه ميتواند به
تشويق افراد به فرزندآوري كمك كند، ميگويد: اگر زيربناهاي اقتصادي جامعه
تقويت شوند و در كنار آن نگرشها هم تغيير كنند، شاهد رشد فرزندآوري در
جامعه خواهيم بود.
دلايل مردم براي بچهدار نشدن تا چه حد به
عوامل فرهنگي و تا چه حد به عوامل اجتماعي و اقتصادي بازميگردد؟
كاهش باروري در جوامع ارتباط مستقيمي با سطح توسعه يافتگي جامعه دارد؛
يعني هر چقدر جامعه بيشتر توسعه پيدا ميكند و هرچه آدمها از نظر اقتصادي،
اجتماعي و فرهنگي بيشتر رشد ميكنند و توقعاتشان بالاتر ميرود و رفاهشان
بيشتر ميشود به همان ميزان فرزندآوري در جامعه كاهش پيدا ميكند. افراد در
گذشته به كميتها اهميت ميدادند ولي در حال حاضر كيفيت زندگي براي افراد
از كميت آن مهمتر است. در گذشته جريان ثروت از بچهها به سمت والدين بود.
بچهها در دامپروري و كشاورزي به والدين خود كمك ميكردند و در نتيجه كميت و
تعداد فرزندان براي والدين خيلي مهم بود. ولي در جامعه مدرن جريان ثروت
معكوس شده و از والدين به سمت فرزندان است. والدين بايد براي تغذيه،
تحصيلات و كيفيت زندگي فرزندانشان هزينه كنند. توسعه شهرنشيني، افزايش
ميزان سواد و اشتغال زنان از جمله عواملي هستند كه شاخصها و معيارهاي
تعيينكننده توسعه هستند. افزايش اين شاخصها در جامعه نشاندهنده اين مطلب
است كه جامعه در روند توسعه قدم برداشته است كه نتيجه آن كاهش ميزان
باروري در بين جوانان است. سياستهايي هم كه براي افزايش جمعيت وجود دارند
هنوز نتوانستهاند نگرشهاي موجود را تغيير دهند؛ نگرشي كه خانوادهها در
آن به كيفيت بيشتر از كميت اهميت ميدهند هنوز تغيير نكرده است.
آيا در جامعه ما فراهم شدن امكانات اقتصادي به تنهايي ميتواند به
حل شدن مساله فرزندآوري كمك كند يا در كنار آن بايد يك سري عوامل فرهنگي هم
تغيير پيدا كنند؟
عامل اقتصادي در اين زمينه به تنهايي نميتواند راهگشا باشد. اگر با افراد
صحبت كنيم ممكن است به ما بگويند كه هزينهها به حدي بالاست كه ما توان
فرزندآوري نداريم اما دليل اصلي عدم تمايل به فرزندآوري تغيير نگرشها و
اهميت دادن به كيفيتهاست. اما چون به دست آوردن كيفيت مستلزم صرف هزينه
است براي همين به عامل اقتصادي در اين زمينه بيشتر توجه ميشود. اگر
زيربناهاي اقتصادي جامعه تقويت شوند و در كنار آن نگرشها هم تغيير كنند
شاهد رشد فرزندآوري در جامعه خواهيم بود. سياستهاي تشويقي بايد به گونهاي
باشند كه خانوادهها را مجاب كنند كه فرزندآوري آنها هم براي خانواده مفيد
است و هم براي حفظ تعادل جامعه لازم است.
براي تشويق افراد به فرزندآوري فقط سياستهاي تشويقي به تنهايي كافي
است يا لازم است در اين زمينه يك سري اقدامات زيربنايي مانند ايجاد شغل
براي جوانان هم انجام شوند؟
بهبود زمينه اقتصادي در جامعه احتياج به يك برنامه درازمدت دارد و فقط
معطوف به اشتغال نيست. در جامعهاي كه ثبات اقتصادي داشته باشد و افراد
تحصيلكرده بدانند كه بعد از اتمام تحصيل، كار پيدا ميكنند و امنيت شغلي
دارند و با درآمدشان ميتوانند خانه بخرند و ساير امكانات رفاهي را براي
خانوادهشان فراهم كنند، تمايل آنها به ازدواج و فرزندآوري بيشتر ميشود
اما وقتي كه در يك جامعه ثبات اقتصادي وجود نداشته باشد و تورم روز به روز
بيشتر شود و فرد هر چقدر هم تلاش كند نتواند از پس هزينههاي ازدواج و
زندگي مشترك بربيايد در صورت ازدواج هم تمايل كمتري به فرزندآوري خواهد
داشت.
تغيير وضعيت زنان در جامعه و اينكه زنان به تحصيلات، شغل و حضور در
جامعه بيش از پيش توجه ميكنند تا چه حد در كاهش فرزندآوري آنان موثر بوده
است؟
تغيير وضعيت زنان در جامعه روي كاهش فرزندآوري آنها تاثير زيادي داشته
است. مساله توسعه كه به آن اشاره شد در جامعه ما اتفاق افتاده و براي زنان
اين توسعه بيشتر بوده است. در گذشته ميزان بيسوادي در زنان بيشتر از مردان
بود اما در حال حاضر به حداقل رسيده است و براي زن و مرد مساوي شده است.
سهم آموزش عالي در اوايل براي پسران دو سوم و براي دختران يك سوم بود در
حالي كه در زمان حاضر داوطلبان آموزش عالي دو سوم دختر و يك سوم پسر هستند.
شاخصهاي توسعه به نفع زنان بيشتر توسعه پيدا كرده است و در نتيجه اين
تغيير وضعيت زنان طالب فرزند كمتري هستند؛ زيرا هم بينش و نگرش آنها تغيير
كرده است و هم اينكه اهميت بيشتري به كيفيت زندگي فرزندانشان
ميدهند.
روزنامه آرمان