کد خبر: ۶۶۸۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۱ - ۰۲ تير ۱۳۹۴ - 2015June 23
شفاآنلاین :سلامت >جامعه پزشکی >يکي از وجوه مشترک تمام بيمارستان‌ها اين است که همه آنها خود را موظف مي‌دانند که تابلويي را بر مکاني که براي همه افراد قابل رويت باشد، نصب کنند.
تابلويي که نشان مي‌دهد که يک بيمار در بدو ورود به بيمارستان و مراکز دولتي از چه حقوقي برخوردار بوده و کادر درماني چه کارهايي را بايد براي او انجام دهد.

به گزارش شفاآنلاین ،با اين حال به نظر مي‌رسد که برخي از مفاد اين منشور چندان مورد توجه قرار نمي‌گيرد و در برخي از موارد مشاهده مي‌شود که بيمار از دريافت حداقل حقوق برخوردار نيست چه برسد به اينکه بخواهد از حقوق حداکثري همچون انتخاب نوع پزشک و اطلاع، يافتن از عوارض درمان اطلاع پيدا کند.
عمل نشدن به منشوري حقوق بيمار، اين تداعي را به وجود مي‌آورد که اين اصول، اصولي است که نوشته مي‌شود، اما خوانده نمي‌شود. همين نکته به بهانه‌اي تبديل شد که پرونده‌اي به منشورحقوق بيمار در ايران اختصاص پيدا کند که در ذيل مي‌خوانيد.


اين موضوع که يک بيمار براي دريافت خدمات درماني از چه حقوقي برخوردار است و بايد چه خدمات استانداردي را دريافت کند همواره به عنوان يک دغدغه مطرح بوده است، با اين حال، براي آگاهي از حقوق يک بيمار زياد لازم نيست که جستجو کنيد تنها لازم است تا نگاهي به ديوار مراکز درماني بياندازيد تا متوجه شويد که چه حقي داريد؟


سابقه قرار گرفتن منشور حقوق بيمار بر ديوار بيمارستان‌ها چندان زياد نيست اين منشور هم به تبعيت از تمام مراکز درماني دنيا به ابزاري مشترک تبديل شد تا همه بدانند که ايران از قافله علم پزشکي عقب نيفتاده است. با اين حال قرار گرفتن اين تابلو و اطلاع يافتن بيماران از بندهايي آرماني اين منشور، اين تلقي را در بسياري از بيماران به وجود آورده که بايد منشور حقوق بيمار رعايت شود و اگر مهم ناديده گرفته شود، بسياري از بيماران حق خود مي‌دانند که اعتراض کرده و حق خود را مطالبه کنند.


به نظر مي‌رسد که پايش اجراي اين موارد نيازمند کار گسترده ميداني است تا اين اطمينان حاصل شود که اين موارد اجرايي مي‌شود. بررسي اين نکته که اين موارد تا چه حد اجرايي مي‌شود، نيازمند رفتن به بحراني‌ترين مکان بيمارستان است. اگر شما سري به اورژانس چند بيمارستان در نيمه شب بزنيد مي‌توانيد به راحتي اين موضوع را بررسي کنيد که اين منشور رعايت مي‌شود يا خير. درست در يکي از شب‌هاي انتهايي اسفند که هياهوي عيد و خريد شب عيد توان بسياري را بريده بود. پدر و مادري با فرزندشان براي درمان به يکي از بيمارستان‌هاي خيريه منطقه چهار مراجعه کردند تا پزشک هرچه سريع‌تر بيمار را ببيند.


نکته جالب اينجا است که بيمار در ساعت دو نيمه شب پذيرش نشد. زماني که پدر از مسئول پذيرش پرسيد که چرا پسرم را پذيرش نمي‌کنيد؟ مسئول پذيرش به پدر بيمار گفت که متخصص اطفال نداريم. همان زمان پدر پاسخ داد و گفت:« اشکالي ندارد پس پزشک عمومي لااقل پسرم را ببيند.» با اين حال مسئول پذيرش باز هم کوتاه نيامد و گفت:« امکان ندارد چون پزشک عمومي حق ويزيت اطفال را ندارد.» تلاش پدر براي درمان فرزندش به جايي نرسيد و وي ناچار شد تا در به در خيابان شود تا حداقل جلوي تهوع‌هاي مکرر فرزندش را بگيرد. همان زمان پدر بند نخست منشور حقوق بيمار را که در کنار پذيرش قرار گرفته بود را به ياد آورد.


در آن بند تاکيد شده بود که «بيمار حق دارد در اسرع وقت درمان و مراقبت مطلوب موثر و همراه با احترام كامل را بدون توجه به عوامل نژادي ، فرهنگي و مذهبي از گروه درمان انتظار داشته باشد.» اين سوال همچون ناقوسي در گوش پدر زنگ مي‌زد که اگر آن شب نمي‌توانست پزشکي را پيدا کند، آيا باز مي‌توانست شاهد بازي کودکانه پسرش باشد.

بندهاي ديگر اين منشور اطلاع از پزشك، پرستار و ساير اعضاي گروه معالج و کسب اطلاعات در مورد مراحل تشخيص، درمان و سير پيشرفت بيماري از پزشك معالج است. نکته جالب اينجا است که بيمار بايد از عوارض درمان آگاه شود و در انتخاب نهايي درمان مشارکت کند، اما آيا تمام بيماران هنگام درمان توسط پزشک از عوارض درمان اطلاع پيدا مي‌کنند؟


سمانه از جمله افرادي است که تجربه تلخ ناديده گرفتن اين بند منشور حقوق بيمار را با تمام وجود حس کرده است. وي زماني که براي گرفتگي عضلات به پزشک مراجعه مي‌کند، در کمتر از سه دقيقه با نسخه‌اي حاوي متاکاربامول به منزل بازمي‌گردد. جالب اينجا است که پزشک به بيمار هشدار نداده بود که همزمان با تزريق اين آمپول نبايد داروي ديگري را مصرف کند، چون احتمال مسمويت بسيار بالا است. سمانه به صورت خودسرانه پيروکسيکام را مصرف کرده و در نهايت با تاول چشمي مواجه مي‌شود که وي را به بيمارستان تخصصي چشم به ميدان قزوين مي‌کشاند. زماني که متوجه مي‌شود که بسياري از پزشکان حاضر در اورژانس رزيدنت هستند، حاضر به درمان نمي‌شود. در اين لحظه مسئول بخش اورژانس پاسخ جالبي مي‌دهد که در نوع خود شنيدني است.


وي به سمانه مي‌گويد:« هميني که هست نمي‌خواهي برو.» وقتي پزشک متخصص براي ختم غائله مي‌خواهد بيمار را ويزيت کند. بلافاصله براي او دارو مي‌نويسد، همان زمان بيمار مي‌گويد:« شما از من اطلاعاتي نخواستيد چطور من را ويزيت مي‌کنيد؟»


پزشک در پاسخ بيمار مي‌گويد:« اطلاعات خاصي نياز نيست شما دچارحساسيت شده‌ايد و بايد اين تزريق را انجام دهيد.» حلقه مفقوده اين بود که نه تنها در اين جريان براي بيمار حقي قائل نشده بودند که خود پزشک را انتخاب کند بلکه به او اطلاعات خاصي هم ندادند که چه زماني حالش خوب خواهد شد تا حداقل نگراني او را برطرف کنند. از همه بدتر اينکه به او توصيه کردند تا در شرايط حاد، بيمارستان را ترک کند.

به نظر مي‌رسد که بسياري از موارد گفته شده افرادي نبودند که جان آنها در معرض تهديد باشد. در حالي‌که شما لازم است تا به اورژانس بيمارستان‌ها سري بزنيد تا متوجه شويد چه تعداد بيمار تصادفي بدحال به بيمارستان مراجعه مي‌کنند تا درمان شوند. نکته بسيار حياتي در درمان اين بيماران اين است که کادر درماني نبايد فرصت را از دست بدهد. با اين حال گزارش‌هاي واصله از بسياري از بيمارستان‌ها نشان مي‌دهد که در بسياري از موارد زمان از دست رفته و تنها چيزي که مهم نيست جاني مي‌باشد که در حال از بين‌رفتن است. تنها فردي مي‌تواند اهميت رسيدگي به بيمار تصادفي را درک کند که خود همراه يک بيمار تصادفي باشد.

شب نيمه شعبان در بيمارستان تخصصي ارتوپدي بسياري از افراد مشاهده کردند که چطور بيمار تصادفي از بيمارستان به بيمارستان عودت داده شده بود تا پاي وي مورد عمل جراحي قرار بگيرد، اما همان زمان بيمارستان اصرار داشت که بيمار بايد ابتدا در بيمارستان بستري شود تا مشکلي از ناحيه سر او به وجود نيايد و در نهايت به اين بيمارستان آورده شود. نکته دردآور اين بود که اين بيمارستان وي را پذيرش نکرد در حالي‌که خون وي در در ورودي اورژانس روي زمين ريخته بود و هر لحظه اين نگراني وجود داشت که در اثر خونريزي جان بدهد.


تعلل در رسيدگي

البته سرعت در رسيدگي خاص بيماران اورژانسي نيست. در منشور حقوق بيمار تاکيد شده است که بايد رسيدگي به بيمار در اسرع وقت صورت بگيرد، اما آيا اصل درمراکز درماني رعايت مي‌شود؟ فقط لازم است تا شما گذري به بيمارستان ... وابسته به تامين اجتماعي داشته باشيد تا متوجه شويد که چطور افراد از ساعاتي از بامداد ناچار به حضور در بيمارستان مي‌شوند. به هر حال 117000 تماس روزانه با خط نوبت‌دهي ميلاد (84090) گرفته ميَ‌شود که با وجود 6 اپراتور تنها 5000 بيمار مي‌توانند پاسخ دريافت کنند. بنا به گزارش سايت بيمارستان ميلاد، از 5000 بيماري كه قادر به برقراري ارتباط شده‌اند تنها30 الي 35 درصد ( حدود 1500 نوبت )قادر به دريافت نوبت مي‌شوند .


هرچند باتوجه به تقاضاي بسيار زياد و تعداد محدود پذيرش تخصص‌هايي مانند زنان، ارتوپدي، گوش و حلق و بيني داخلي اعصاب، قلب و گوارش، نوبت اين پزشکان در ساعات اوليه صبح به اتمام مي‌رسد. البته تخصص‌هايي همچون اطفال، جراحي، داخلي، پوست در صورت عدم موفقيت در دريافت نوبت تلفني، جهت استفاده ازخدمات درماني به ساير مراكز سازمان مراجعه کنند. با اين حال تنها لازم است که يک بار به بيمارستان مراجعه کنيد در نهايت با صفي مواجه مي‌شويد که بي‌شباهت به صف دريافت کالا نمي‌باشد.

نکته جالب توجه اين است که در اين منشور تاکيد شده است تا کليه امکانات رفاهي در بيمارستان و مراکز درماني بايد براي بيمار تهيه شود. با اين حال يک بررسي کوتاه نشان مي‌دهد که برخي از بيماران از امکانات حداقلي هم محروم هستند، چه برسد به اينکه بخواهند امکانات رفاهي را طلب کنند. اين موضوع بعد از اجراي طرح تحول سلامت و دو ساله شدن اين طرح نمود ديگري پيدا کرده است.


در بسياري از بيمارستان‌هاي دولتي که با فشار کاري زياد مواجه شده‌اند، شما مي‌توانيد بيماران اورژانسي را مشاهده کنيد که به دليل فقدان جاي کافي همچنان روي تخت‌هاي غير استاندارد در راهرو، خدمات درماني دريافت مي‌کنند تا شايد زماني فرا برسد که تختي خالي شود و آنها بتوانند در بخش بستري شوند. هرچند افزايش مراجعه بيماران شهرستاني شرايطي را ايجاد کرده است که بيم آن مي‌رود که تعداد اين تخت‌ها افزايش يابد. در اين صورت بيمارستان ناچار شود تا در راهروها تخت دو طبقه کار بگذارد.

يکي از مهم‌ترين موارد اين است که بيمار در جريان هزينه‌ها قرار بگيرد، بنا بر اصول منشور حقوق، بيمار بايد به صورت دقيق بداند چقدر بايد پول بدهد. با اين حال بعيد به نظر مي‌رسد که بيماري سراغ داشته باشد که پزشک هزينه عمل جراحي را به صورت دقيق به او گفته باشد و او با دريافت صورتحسابي که با قيمت گفته شده تفاوت يکي دو ميليوني دارد، شوکه نشده باشد.

نکته ديگر اين است که بيمار بايد به کليه اطلاعات باليني خود دسترسي داشته باشد. مرور وقايع تلخ گذشته نشان مي‌دهد که در بسياري از موارد پزشک در برابر اين موضوع مقاومت مي‌کند و همين موجب مي‌شود که دادگاه به جايي تبديل شود که قرار است اختلاف بين بيمار و پزشک را حل کند. حال موضوع اساسي که در بندهاي آخر منشور حقوق بيمار مورد تاکيد قرار گرفته، اين است که بيمار حق دارد به نظام کارآمد براي شکايت دسترسي داشته باشد و در کوتاه‌ترين زمان به اين شکايت رسيدگي کند. با اين حال به نظر مي‌رسد که بيماران به دليل اطاله وقت در بسياري از موارد عطاي شکايت را به لقاي آن مي‌بخشند و حقوق ابتدايي خود را ناديده مي‌گيرند.

در اين نوشتار تلاش شد تا مهم‌ترين اصول ناديده گرفته شده، منشور حقوق بيمار مورد بررسي قرار بگيرد. البته نظام سلامت راه درازي در پيش دارد تا حقوق بيمار جدي گرفته شود. در اين ميان نمي‌توان از يک اصل مهم غفلت کرد و آن اصل اين است که اگر قرار است حقوق بيمار رعايت شود، بايد نظارت کافي اعمال شود وگرنه صرف انتشار منشور حقوق بيمار و نصب آن در مکاني که همه آن را ديده‌اند نمي‌توان از خود رفع تکليف کرد. اگر قرار است منشور حقوق بيمار نصب‌العين قرار بگيرد، بايد از مرحله حرف به عمل نزديک شود وگرنه نمي‌توان به ارائه آمار دهن‌پر‌کن بسنده کرد و مرتب در هر جلسه‌اي آن را به عنوان برگ زريني از کارنامه پرافتخار خود ارائه کرد.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: