داروها
مرتب به سرمش تزريق میشود ولي خبري از بهبود نيست. لحظهای توقف یعنی
مرگمطلق. همین حالا هم از نظر پزشکی، مرگ، نام مناسبی برای این حالت است.
میگویند «مرگمغزی».
مرگمغزي، حالتی است که در آن خونرساني به مغز متوقف شده و اكسيژن به آن
نميرسد؛ در نتيجه مغز دچار تخريب غيرقابلبرگشت ميشود. با اين حال اعضاي
ديگر ازجمله قلب، كبد و كليهها هنوز کار میکنند؛ اما کار کردن آنها خیلی
طول نمیکشد. چند روز بعد از مرگمغزي دیگر ارگانهای بدن نیز از كار
خواهند افتاد؛ فقط یک راه برای ادامهحیات قلب، کلیه، ریه و دیگر اعضای
بیمار مرگمغزی وجود دارد؛
اهدا! از زمانی که در تاریخ پزشکی، عضوی از انسان با موفقیت به دیگری پیوند زدهشد، قریب به دو قرن میگذرد. سال ١٨٢٣ میلادی، نخستینبار و در آلمان پیوند بافت پوست از بدن فردی بر محل دیگری از بدن خودش، با موفقیت انجام شد. از آن زمان تا امروز، با پیشرفت دانشپزشکی، از سلولهای تخمک گرفته تا قلب، کلیه و بیشتر بافتهای داخلی بدن، قابلیت تعویض و پیوند دارند. امروز کار تا آنجا پیش رفته که در ایتالیا پزشکی، ادعای امکانپذیر بودن پیوند سر را مطرح کرده است! ایدهای جنجالی که هرچند بسیاری از متخصصان فعلا آن را در حد یک شوخی میپندارند، با این حال از افق پیشروی بشر در سالهای آینده خبر میدهد.
پیوند اعضا در
ایران سابقهای چهلوچندساله دارد و درحالیکه از ١٣سال پیش مفهوم پیوند
اعضا با تصویب قانون اهدای عضو ساماندهی جدی پیدا کرده و تلاشهای زیادی
برای فرهنگسازی این عمل انساندوستانه صورت گرفته است، اما آمار اهدای عضو
نسبت به شمار افرادی که دچار مرگمغزی میشوند، بسیار پایین است. فقدان
فرهنگ اهدای عضو، تشخیص دیرهنگام مرگمغزی و نبود امکانات تخصصی و
بیمارستانهای مجهز پیوند اعضا، از چالشهای این حوزه بهشمار میرود.
نخستین پیوندهای ایرانی
عمل پیوند اعضا در ایران، سال ١٣٤٧ کلید خورد. در این سال، کلیه یک جوان
٢٤ ساله به یک زن ٢٧ ساله پیوند زدهشد. آبانماه٤٧ در بیمارستان دکتر
نمازی شیراز نخستین پیوند کلیه که طول عمل، ٧ ساعت بود، با موفقیت بهپایان
رسید. مهری شیرازی، زنی بود که بهعلت بیماری کلیه، این عضو بدن خود را از
دست داده و یکی از بستگانش که جوان ٢٤سالهای بود، حاضر شد کلیه خود را به
این زن اهدا کند. بدینترتیب نخستین عمل پیوند کلیه در ایران توسط دکتر
سنادیزاده و دکتر مهربان سمیعی در سال ٤٧ انجام و باعث شد که پیوند کلیه
از آن زمان بهتدریج در بیمارستانهای تخصصی ایران جابیفتد.
دکتر جواد هیأت
هم بهعنوان پیشگام پیوند دهنده کلیه و عمل باز قلب در ایران شناخته شده
است؛ او در دهه ٤٠ آزمایشهای فراوانی درباره قلب و کلیه انجام داد.
نخستین پیوند کبد در ایران در سال ١٣٧٢ در بیمارستان دکتر نمازی شیراز
بههمت دکتر سید علی ملک حسینی و تیم پزشکی او انجام شد. این پیوند از یک
اهداکننده مرگمغزی در تهران صورت گرفت و عضو پس از برداشت به شیراز منتقل
شد. دکتر ملکحسینی پیوند کبد را در مرکز پزشکی دانشگاه پیتزبورگ (ایالت
پنسیلوانیا- آمریکا) آموزش دیده بود.
دکتر محمدحسین ماندگار نیز پزشک نامآشنایی است که در تابستان ١٣٧٢
نخستین پیوند موفقیتآمیز قلب در ایران را بهنام خود بهثبت رساند. از آن
تاریخ تاکنون متجاوز بر ٧٥ مورد پیوند قلب در ایران توسط تیم جراحی پیوند
قلب وی انجام شده است. در سالهای اخیر در ایران روی پیوندهای پیشرفتهتر
نیز کار شدهاست. مثلا نخستین پیوند دست خاورمیانه در بیمارستان ١٥خرداد
انجام شد. دست اهدا شده مربوط به جوان ٢٥ سالهای بود که در تصادف رانندگی
دچار مرگمغزی شد. بیمار گیرنده دست، مردی ٣٨ ساله است که ٦ سال قبل مچ
دستش قطع شده بود.
نخستین عمل جراحی پیوند دست از جسد در ایران بعد از ۸.۵
ساعت نفسگیر با موفقیت بهپایان رسید. در این جراحی پیوند، دست با تمام
جزییات آن و پیوند عصبها و رگها انجام شد.
زمان طلایی در مرگمغزی
در سطح جهانی، رقمی نزدیک به ٥٠درصد بیماران مرگ مغزی، اعضای بدنشان اهدا
میشود. با این حال اهدای اعضای بیماران مرگمغزی در ایران نوپاست و به
همین دلیل میتوان به رشد آمار اهدای اعضای بیماران مرگمغزی بسیار امیدوار
بود. در ابتدای کار، آمار اهدای عضو ایران نزدیک به ٢/٠نفر در یکمیلیون
جمعیت بود که با تلاشهای انجام گرفته و فرهنگسازی در این حوزه، آمار اهدای
عضو به ٧/٥ نفر در یکمیلیون نفر رسیده است. البته این رقم با معیارهای
جهانی فاصله معناداری دارد چراکه آمار جهانی در اهدای اعضای بیماران
مرگمغزی ٣٥ نفر در یکمیلیون نفر است که این میزان در کشوری نظیر اسپانیا
که بیشترین آمار اهدای اعضای بیماران مرگمغزی را داراست، رقمی نزدیک به
٣/٣٤ نفر در یکمیلیون است.
در حالحاضر بیش از یكمیلیون نفر در جهان از درمان پیوند عضو بهرهمند
هستند و بقای بسیاری از این بیماران به بیش از ٢٥سال رسیده است. نکته با
اهمیت در پیوند از بیماران مرگمغزی، زمان طلایی برای پیوند است. زمان
طلایی برای پیوند عضو تنها چند روز است، فرآیندی که در کشور ما با گرفتن
رضایت اهدای عضو از خانوادههایی که بیمار مرگمغزی شده آنها، کارت اهدای
عضو ندارد، مشکلتر میشود. بسیاری از مواقع خانوادهها بهراحتی به اهدای
عضو فرد رضایت نمیدهند و فرآیند رضایتگرفتن از آنها گاهی تا ٤ روز طول
میکشد که در این مدت، زمان طلایی برای اهدای برخی اعضای حیاتی ازجمله ریه
از بین میرود. درحالیکه پیوند اعضا تنها راه ادامهحیات برای بیماران
مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و... است، آخرین آمار ایران در سال ٩١
میگوید، در طول این سال، ٥٤٦ مرگمغزی در مراکز تحتپوشش دانشگاه
علومپزشکی شهیدبهشتی گزارش شده که ٢ هزار عضو و احشای پیوندی آنها مورد
استفاده قرار گرفته است؛ یعنی بهطور متوسط هر مرگمغزی توانسته به ٤ نفر
حیات دوباره ببخشد. هماکنون بیش از ٨٠ مرکز پیوند اعضا همچون قلب، کلیه،
کبد، مغز استخوان، ریه و موارد دیگر در ایران فعال هستند. با این توضیح که
پیوند اعضا، فرآیند سادهای نبوده بلکه در سطح ایران و جهان برپایه مطالعات
و زحمات فراوان تیمهای تحقیقاتی انجام میشود.
تصویب قانون پیوند اعضا
قانون پیوند اعضا فروردین ١٣٧٩ در مجلس شورای اسلامی بهتصویب رسید.
براساس این قانون، اعضای بیماران فوتشده یا بیمارانی که مرگمغزی آنان
مسلم است را میتوان بهشرط وصیت بیمار یا موافقت ولیمیت برای پیوند به
بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو یا اعضای فوق بستگی دارد، استفاده
کرد. تشخیص مرگمغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستانهای مجهز
دانشگاههای دولتی صورت میگیرد. آییننامه اجرایی این قانون هم در خرداد
١٣٨١ در دو ماده به تصویب رسید. در این آییننامه تأکید شده است که تشخیص و
تأیید مرگمغزی توسط ٤ پزشک متشکل از یکمتخصص نورولوژی، یکمتخصص جراحی
مغز و اعصاب، یکمتخصص داخلی و یکمتخصص بیهوشی صورت میگیرد.
٥ تا ٨هزار مرگ مغزی و ٦٠٠ مورد اهدای عضو
با این اوصاف بهرغم گذشت چند سال از تصویب قانون پیوند اعضا در ایران
بهدلیل مشكلات متعدد، فرهنگ پیوند اعضا آنچنان که باید در کشور نهادینه
نشده و با وجود توان بالای علمی و تخصصی در انجام پیوند، هنوز هم این روند
با مشکلات بسیاری روبهروست. آمارها نشان ميدهد كه از ميان ٥ تا ٨هزار
مرگمغزي که هرساله در كشور رخ ميدهد، حدود ٦٥٠ مورد به اهدا ميرسد،
درحاليكه در خوشبینانهترین حالت انتظار ميرود ٢هزار و ٥٠٠ تا ٤هزار
خانواده تصميم به اهداي عضو بگيرند. اگر انتظارها برآورده ميشد، فقط با
٢٠درصد مرگمغزيها میتوانستیم همه اعضاي موردنياز براي پيوند ٢٥هزار
بيمار را تأمين كنيم.
در این میان باید توجه داشت تعداد افرادی كه در بحران ناگهانی غم و استيصال از دست دادن عزیزشان، بتوانند تصميمي آگاهانه بگيرند، كم است. کارشناسان معتقدند، آمار پايين بهدليل كمبود امكانات و تكنولوژي و نداشتن روحيه ايثارگري بين مردم نيست؛ دليل اصلي ضعف فرهنگسازي است؛ مرگمغزی باید در ذهن جامعه بهدرستی تبیین شود و براي اينكه مردم بتوانند در موقعیتهای بحرانی نوعدوستي خود را بروز دهند و تصمیمی معقول بگیرند، باید فرهنگسازی کرد. مطابق گفتههای خِبرگان این حوزه، ضعف فرهنگ، یکی از موانع پیوند اعضاست؛ درحالحاضر سيستم جامع و هماهنگي در همه بيمارستانهاي كشور وجود ندارد تا علاوهبر اطلاعرسانی سریع از وجود بيمار مرگمغزي، كارشناسان هماهنگكننده به بيمارستانها اعزام شوند.
اين مشكل در بيمارستانهاي شهرهاي کوچک و استانهای کمتر
برخوردار بیشتر است. نبود مراقبت صحیح بیمار مرگمغزی شده در بیمارستان
مبدأ بهمنظور سالم نگهداشتن ارگان حیاتی برای اهدا هم از مواردی است که
در بسیاری از بیمارستانهای غیرمجهز اتفاق میافتد. ضعف قوانين در حمايت از
خانواده اهداكننده عضو، هم مشکل دیگری است که کارشناسان در این حوزه
عنوان میکنند. در بيشتر كشورها هزينههاي درمان بيمار مرگمغزي شده توسط
بيمهها پرداخت ميشود ولي در ايران بيمهها به تعهدات خود پايبند نيستند،
هرچند بيمهها در حمايت از بيماراني كه عضو جديد را دريافت كردهاند نيز
كوتاهي ميكنند. بخش عمدهاي از هزينههاي پيوند اعضا توسط گيرنده عضو
پرداخت ميشود و پيوند عضو از گرانترين جراحيها بهحساب ميآيد.
قطب پیوند اعضا در ایران
هرسال، ٢٥درصد بیماران لیست انتظار دریافت اهدای عضو در کشور فوت میکنند.
این درحالی است که از ١٣سال پیش تلاشها برای ساماندهی و فرهنگسازی پیوند
اعضا در کشور بهطور رسمی آغاز شده است. براساس بررسیهای انجام گرفته،
١٦درصد مرگومیرها را بیماران مرگمغزی تشکیل میدهند که ٥٠درصد آن
میتواند به اهدای عضو منجر شود. بیمارستان مسیحدانشوری، اصلیترین پایگاه
پیوند اعضا در ایران است. از سال ٨٣ تاکنون ٨٦٠ مورد مرگمغزی در
بیمارستان مسیحدانشوری اهدای عضو کردهاند که از این میان درمجموع ٢٤٠٠
عضو پیوندی به مراکز پیوند اعضا در سراسر کشور ارسال شده است.
تابهحال بیش از ١٤٠ پیوند قلب و ٨٠ پیوند ریه در این بیمارستان انجام شدهاست. این آماری است که علیاکبر ولایتی، رئیس این بیمارستان در آخرین مراسم بزرگداشت اهدای عضو(جشن نفس) عنوان کرده است؛ به گفته ولایتی، از سال ٧٩ تاکنون ٧١ پیوند ریه نیز در دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی انجام شده که از این تعداد ٢٨ پیوند مربوط به یک ریه و ٤٨ پیوند برای دو ریه انجام شده است.
درحالحاضر یک تا ٣ مورد پیوند ریه در ماه در این مرکز انجام میشود. رئیس جمعیت حمایت از پیوند اعضای ایران درخصوص پیوند قلب میگوید: پیوند قلب از سال ٨٥ در ایران انجام میشود و تاکنون ١٢١ مورد پیوند قلب و دو مورد پیوند قلب و کلیه همزمان در بیمارستان مسیحدانشوری انجام شده است. عمل پیوند نسوج هم از سال ٩٣ در بیمارستان مسیحدانشوری آغاز شده است؛ قرنیه چشم، تاندون، پوست، دریچه قلب و استخوان ازجمله نسوج پیوندی در این مرکز است. ولایتی تعداد افرادی را که تا امروز کارت اهدای عضو دریافت کردهاند، یکمیلیون و ٤٠٠هزار نفر اعلام کرد.