به گزارش شفاآنلاین، از اينکه هر کاراکتر سريال بالاخره بايد شغلي داشته باشد ولي انتخاب شغل همان و شکايت صنف مربوطه همان؛ از اينکه انتخاب تصادفي يک نام خانوادگي هم مي‌تواند پاي هنرمند را به کلانتري و دادگاه بکشاند.
مي‌گفت خوشحال است از برخورد منطقي و محترمانه فعالان انجمن
پزشکان عمومي و اينکه به‌جاي دعوا و شکايت، «گفت‌وگو» را انتخاب
کرده‌اند. حاصل آن شب اين گفت‌وگوست که چند روز بعد انجام شد و قولي که
براي جبران و دلجويي در سريال‌هاي بعد و استفاده از مشاور پزشکي براي
جلوگيري از ارايه اطلاعات نادرست در آن سريال‌ها داد!
آقاي سروش صحت! متشکرم که در اين‌گفت‌وگو شرکت کرده‌ايد.
من هم از شما متشکرم که «گفت‌وگو» را براي ارتباط انتخاب کرده‌ايد.
به‌عنوان شروع اعتراف کنيد از متخصصان پزشکي پول گرفته‌ايد تا ما پزشکان عمومي را خراب کنيد!
(بلند و طولاني مي‌خندد…) اگر شاهرگ گردنم را هم بزنيد اين اعتراف را نمي‌کنم…
از انجمن متخصصين چشم چطور؟
اي‌کاش حالا که اين اتهام به من زده شد يک پولي مي‌دادند که «آش نخورده و دهن سوخته» نباشد.
از آن بيمارستان خصوصي سر کوچه؟ از خود وزير بهداشت؟
اي‌کاش مي‌دادند…
الف. صاد. هم نگرفته؟
اگر
منظورتان ايمان صفايي (نويسنده دوم فيلمنامه شمعدوني) است، امکان دارد او
گرفته و همه‌اش را بالا کشيده و اين‌ها را نوشته باشد. الان هم اين بيرون
است و بعد از گفت‌وگو مي‌روم يقه‌اش را مي‌گيرم.
اگر
پول نگرفته‌ايد پس اين چه سريالي است که نوشته‌ايد؟ مگر مي‌شود پزشک عمومي
?? تا تشخيص بگذارد هر ?? تايش غلط باشد، بعد همکلاسش که يک هفته است چشم
قبول شده همه تشخيص‌هايش از ارتوپدي تا قلب و داخلي اعصاب درست باشد؟
خب
ما با کساني که دوستشان داريم شوخي مي‌کنيم و چون پزشکان عمومي واقعاً
واقعاً واقعاً زحمتکش‌اند، گفتيم اگر با آن‌ها يک شوخي کنيم زياد ناراحت
نمي‌شوند؛ غافل از اينکه اي داد و بي‌داد متاسفانه مثل بعضي‌ها ناراحت
شدند.
آخه شما هم بد دوست داريد آقاي صحت! اصلاً از کجا آمده اين مقايسه عمومي و متخصص؟ جايي رفتيد پزشکان عمومي بد درمانتان کرده باشند؟
نه
والله؛ اتفاقاً هر وقت پيششان رفته‌ام خوب برخورد کرده و خوب درمان
کرده‌اند. اگر قرار باشد در زندگي‌ام فقط يک گلايه از پزشکان عمومي داشته
باشم از آن‌هايي است که خواسته‌اند سرماخوردگي‌ام زود خوب شود از اين
آمپول‌هاي کورتوني…
دگزامتازون!
… بله؛ ديگر دگزا را ياد گرفته‌ام. تا مي‌گويند دگزا، مي‌گويم مي‌خواهم خوب شوم ولي خيلي زود هم نه! بدون دگزا خوبم کنيد!
شما فرض کنيد پاي‌تان درد بگيرد، پيش کدام پزشک مي‌رويد؟
من هر بيماري که بگيرم اول پيش پزشک عمومي مي‌روم. يک پزشک خانواده هم دارم که با دنيا عوضش نمي‌کنم!
پس حتماً مي‌توانيد مفهوم نظام ارجاع و پزشک خانواده را در 30 کلمه توضيح دهيد.
بله؛
در کشورهاي پيشرفته هر خانواده‌اي يک پزشک عمومي دارد که در واقع سابقه و
تاريخچه پزشکي خانواده پيش آن پزشک خانواده است. هر کدام از اعضاي خانواده
که مريض شدند اول به اين پزشک عمومي مراجعه مي‌کنند و او با توجه به
پيشينه‌اي که از خود بيمار و خانواده‌اش مي‌داند مشکلش را حل مي‌کند و اگر
هم لازم باشد پيش پزشک متخصص مي‌فرستد.
پس آن بيمارستان سر کوچه چيست که مريض‌هايتان اول مي‌روند آن‌جا؟ لوکيشن کم داشتيد؟
خب خيلي هم لوکيشن نداشتيم!
ما شما را دوست داريم. هم «تاکسي‌نوشت» هاي‌تان را و هم «ساختمان پزشکان» و «پژمان» تان را…
«شمعدوني» را دوست نداريد؟!
«شمعدوني» را هم دوست داريم اما قبول داريد که اين جمله «اگه باسواد بود پزشک عمومي نمي‌شد» قابليت تکيه کلام شدن را دارد؟
نه…
نه! البته به شما حق مي‌دهم. در اين جو که با هر قشري شوخي کرديم اعتراض
شده است، پزشکان عمومي حق دارند بگويند از ما مظلوم‌تر گير نياورده‌اند.
اما اگر شرايط طوري بود که مي‌شد آزادانه با هر کسي شوخي کرد اين شوخي‌هاي
کوچک ما که دربرگيرنده فقط يک پزشک خاص است، حساسيت ايجاد نمي‌کرد. چند جاي
سريال هم اشاره شده که همه پزشک‌هاي عمومي نه، فقط اين يکي! ما به کل
پزشکان عمومي نه‌تنها ارادت داريم بلکه محتاجشان هم هستيم. فقط پزشکان
عمومي‌اند که هميشه و هر جا، در اورژانس‌ها و تا دم صبح به دادمان مي‌رسند.
دم دست‌ترين‌ها و به‌درد بخوردترين‌ها پزشکان عمومي‌اند. اصل و اساس پزشکي
و نگهداري از بيماران پزشکان عمومي‌اند و کيست که اين‌ها را نبيند؟
شما چند شب پيش ميهمان جمعي از مسوولان انجمن پزشکان عمومي بوديد. همکاران ما را چطور ديديد؟
جمع
بسيار محترم و فرهيخته‌اي بودند. يکي از آرزوهاي من اين بود که يک بار اگر
کسي از ما انتقاد داشت ما را به کلانتري و دادگاه نکشاند و در يک جو
دوستانه با هم صحبت کنيم. در آن جمع انتقادها مطرح شد و من گفتم که ممکن
است اين انتقادها روي سريال در حال پخش اثر نداشته باشد ولي قطعاً روي
کارهاي بعد مؤثر خواهد بود.
حالا
که انتقادها را شنيديد، فرض کنيد اگر فقط يک بيمار پس از ديدن سريال شما
اعتمادش را به پزشک عمومي از دست بدهد و زير بار درمان نرود و بدتر شود؛ يا
به‌جاي پزشک خانواده از اول برود پيش تخصص‌هاي مختلف و در نهايت ضرر کند،
احساس گناه نمي‌کنيد؟
اميدوارم هرگز اين اتفاق نيافتد ولي اگر اين‌طور باشد که بايد اصلاً دور طنز را خط بکشيم…
ولي
بالاخره شما اين‌جا يک فرق عظيمي بين پزشک عمومي و متخصص گذاشتيد. حتماً
قبل از آن هم واکنش همکاران متخصص به «درحاشيه» را ديده بوديد؛ از واکنش
پزشکان عمومي نمي‌ترسيديد؟
گفتم
که واکنش شما بسيار عالي بود و همان بود که از شخصيتتان انتظار مي‌رفت.
دلم مي‌خواهد در کارهاي بعدي حتماً روي جنبه‌هاي بسيار ارزشمند کار شما
تاکيد کنم و در آن‌ها از کمک و دوستي شما هم استفاده کنم. اما مي‌خواهم شما
بدانيد که اين سريال فقط و فقط و فقط يک شوخي بود و «سارا» هم فقط و فقط و
فقط به‌عنوان يک پزشک عمومي در آن حضور داشت و نه نماينده پزشکان عمومي
کشور. در سريال هم بارها به اين نکته تاکيد کرديم. پزشکان عمومي حق عمده‌اي
بر گردن ما دارند و از روزي که به‌دنيا مي‌آييم تا آخر در تمام مشکلاتي که
براي سلامتي ما پيش مي‌آيد اولين پناهگاه ما هستند.
آقاي صحت! متشکرم که در اين‌گفت‌وگو شرکت کرده‌ايد.
من هم از شما متشکرم که «گفت‌وگو» را براي ارتباط انتخاب کرده‌ايد.سپید
واقعا فیلم واقعا فیلم مزخرفی بود از توهین کوچکتر به بزرگتر گرفته بزرگتر به کوچکتر دروغ و حقه بازی و غیره تا توهین به پزشکان و کارمندان و صنف کارواش چه بد امروزی داشت مخصوصا عرشیا افتضاح بود من کارهای سروش صحت رو دوست دارم. خیلی بهتر از اکثر کارگردان ها مخصوصا مهران مدیری طنر کار میکنه. ولی واقعا ازش انتظار نداشتم اینقدر زیاد و مداوم تحقیر کنه پزشک عمومی رو. شوخی خوبه ولی نه تمسخر ، اونم در حدی که پدر هم فرزندش رو مسخره کنه! 
