مادر(با عصبانيت): چرا دير از مدرسه اومدي؟
پسر: سرويس دير اومد مامان.
مادر: من كه ميدونم باز با دوستات رفته بودي اينور و اونور بگردي.
پسر: نه مامان به خدا سرويس دير اومد.
مادر:
به من دروغ نگو، زنگ زدم از راننده سرويس پرسيدم گفت كه تو رو جلوي خونه
نيم ساعت پيش پياده كرده. زود باش بگو كجا بودي تا به بابات زنگ نزدم.
پسر: نه مامان اون داره دروغ ميگه من راست ميگم. اصلا من ديگه سوار ماشين اين راننده سرويس دروغگو نميشم.
مادر:
ساكت باش. ديگه از اين دروغهات خسته شدم. يكبار ديگه دروغ بگي به پدرت
ميگم كه باهات برخورد كنه. الان برو تو اتاقت نميخوام ببينمت.
مادر(با ملايمت): پسرم امروز چرا ديرتر از هميشه از مدرسه به خونه
اومدي؟ نگرانت شدم زنگ زدم از راننده سرويس پرسيدم و گفت كه شما رو مثل
هميشه و راس ساعت، سر كوچه پياده كرده.
پسر: سكوت ميكند و سرش را پايين مياندازد.
مادر:
پسرم من اصلا از اينكه زنگ بزنم به راننده سرويس و از او بپرسم كه چرا دير
كردي خوشم نميآد چون به تو اعتماد دارم و ميدونم هميشه بهم راست ميگي
ولي قبول كن كه حق دارم نگرانت باشم. براي من خيلي مهمه كه پسرم هر جايي
ميره به من بگه و ازم اجازه بگيره. ميدوني كه ما يه خانواده هستيم كه خيلي
برامون مهمه كه احترام همديگر رو داشته باشيم، به هم اعتماد كنيم و حرف
راست به هم بزنيم.
پسر: مامان ببخشيد كه بدون اجازه شما با دوستانم رفتم گيم نت. يكدفعهاي شد.
مادر:
ميدونم عزيزم. احتمالا شيطون گولت زده. اما من به تو افتخار ميكنم كه به
من راستش رو گفتي. حالا برو دستات رو بشور تا با هم ناهار بخوريم.
اگر
به 2داستان بالا به خوبي توجه كنيد، متوجه خواهيد شد كه تا چه اندازه رفتار
والدين ميتواند بر راستگويي فرزند تأثير بگذارد. مادر اول فرزند خود را
مجبور به دروغ گفتن ميكند و مادر دوم فرزندش را به راستگويي تشويق ميكند.
پس اينكه چگونه بتوانيم يك فرزند راستگو تربيت كنيم هنري است كه آموختن آن
كار سختي نيست و با تمرين و كسب مهارتهاي لازم به خوبي امكان پذير است.
تنها كافي است به راهكارهايي كه در ادامه دكتر محمد شجاعي به آن اشاره
ميكند، توجه كنيد.
تشويق كردن يكي از اقداماتي است كه به راستگو شدن فرزندتان كمك ميكند. شما براي يك اشتباه كوچك فرزندتان ساعتها با او حرف ميزنيد تا او را مجاب كنيد كه ديگر اين اشتباه را تكرار نكند ولي اگر او را بهدليل انجام يك كار مثبت تشويق و تحسين كنيد بهطور قطع باعث تقويت روحيه او در انجام آن كار ميشويد. تشويق فرزندتان زماني كه راستگويي از خود نشان داده موجب ميشود كه او صداقت را پيشه خود كند. البته اين كار را فقط در سنين كودكي انجام ندهيد، وقتي فرزندتان در سنين بالاي 7سال يا نوجواني نيز قرار گرفت از اينكه صداقت در رفتارش دارد او را تحسين كنيد. شايد در سنين بالاتر همين كه به او بگوييد از اينكه در اين مورد راست گفتي به تو افتخار ميكنم برايش كافي باشد چون عزت نفس به او ميدهد. اين موضوع قطعا تأثير زيادي بر رفتار او خواهد گذاشت.
يكي از اقداماتي كه تأثير زيادي در راستگويي فرزندتان دارد، ابراز خوشحالي از راستگويي او است. هر زمان فرزندتان راستگويي از خود نشان داد با شادي از او استقبال كنيد. ممكن است فرزند شما به اين دليل دروغ بگويد كه احساس ميكند راستگويي او در ارتباط با يك مسئله ممكن است ناراحتي والدينش را به همراه داشته باشد. پس در اين مرحله اگر متوجه شديد كه فرزندتان بهدليل عدمناراحتي شما راست نميگويد سعي كنيد به او بفهمانيد كه از دروغهايش بيشتر ناراحت ميشويد. اجازه دهيد احساس كند كه در زمان راستگويي او را حمايت ميكنيد. طوري رفتار كنيد كه ياد بگيرد دروغ دردسرها و مشكلاتش را بيشتر ميكند و برعكس آن، راستگويي حتي اگر به ضررش هم تمام شود باعث خوشحالي او و خانوادهاش ميشود. براي اين كار بهتر است از كودكي ، هر زمان كه دروغ گفت به او بگوييد دروغ گفتنش باعث ميشود دوستانش ديگر با او بازي نكنند و از او دور شوند پس هميشه راست بگو تا همه تو را دوست داشته باشند.
يادتان باشد خداوند همه انسانها را بهگونهاي خلق كرده كه بهصورت فطري تمايل به انجام خوبيها و دوري از بديها دارند. پس اگر از آنها عدمراستگويي يا حركت به سوي دروغ را ميبينيم بهدليل تربيت ناردست ماست. توجه به اين موضوع بهطور قطع موجب ميشود كه احساس مسئوليت بيشتري در قبال رفتار فرزندانتان داشته باشيد و يك لحظه از اين موضوع غافل نشويد.
ترس از والدين يكي از دلايلي است كه موجب ميشود فرزندان ما به دروغگويي روي آورند؛ مثلا ممكن است فرزند شما در امتحانش نمرهاي گرفته باشد كه مورد قبول شما نباشد ولي از ترس اينكه شما او را تنبيه كنيد يا برخورد نامناسبي با او داشته باشيد به شما دروغ بگويد. به جاي اينكه با اين كارتان او را مجبور به دروغگويي كنيد رفتار خودتان را اصلاح كنيد. اجازه دهيد فرزندتان با شما دوست باشد و به شما اعتماد كند. وقتي او نمره كمي ميگيرد به جاي اينكه او را تحقير يا تنبيه كنيد به راحتي بگوييد كه تو اگر تلاشت را بيشتر كني نمرات بهتري كسب خواهي كرد. پس اينگونه فرزند شما خواهد آموخت كه به جاي دروغ گفتن حقيقت را بگويد و در انتظار جملهاي از مادر و پدر باشد كه او را براي درس خواندن مشتاقتر كند و البته تأثير بسياري نيز در او خواهد داشت چون محبت بيشتر از تنبيه و توهين و تحقير نتيجه ميدهد.
ايجاد مقبوليت و جلب توجه والدين يكي از دلايلي است كه موجب ميشود فرزندان بهخصوص در سنين نوجواني و گذر از كودكي اقدام به دروغ گفتن كنند؛ مثلا به دورغ ميگويد در مسابقه فوتبال چندين گلزده است يا اينكه معلم او را بهخاطر خوب درس خواندن تشويق كرده است درحاليكه او اين دروغها را ميگويد تا شما بيشتر روي او حساب باز كنيد. اين مشكل زماني ايجاد ميشود كه فرزند شما در خانه و در اين دوره از زندگي از سوي پدر و مادر و برادر و خواهر تحقير و سرزنش شود. براي جلوگيري از اين موضوع هرگز با توهين يا به رخ كشيدن نقاط ضعف فرزندتان، شخصيت او را خرد نكنيد. اگر اين كار را انجام دهيد او براي جلب توجه شما دست به دروغ گفتن خواهدزد. يادتان باشد ابتداي دوره نوجواني زماني است كه فرزند ما نياز بيشتري به تعريف و تمجيد دارد و اگر اين اتفاق نيفتد و بالعكس مدام با تحقير مواجه شود، بهطور قطع سادهترين آثار اين رفتار شما دروغگويي فرزندتان خواهد بود. پس به فرزندتان احترام بگذاريد.
وقتي فرزندتان موضوعي را به شما ميگويد كه احساس ميكنيد ممكن است دروغ باشد به او نگوييد كه تو دروغ گفتي و دروغگو هستي بلكه بهگونهاي با او صحبت كنيد كه پيشقدم شود و تصميم بگيرد به دروغش اعتراف كرده و حرف راست را به شما بگويد؛ مثلا به او بگوييد من حرفهايت را شنيدم اما ميخواهم فرصت بيشتري در اختيارت قرار دهم تا بيشتر فكر كني و همه جريان را آنطور كه اتفاق افتاده دوباره برايم تعريف كني. البته به او با ملايمت هشدار بدهيد كه اگر آنچه ميگويد دور از واقعيت باشد قطعا از دست او ناراحت ميشويد و عواقب خوبي براي او نخواهد داشت و دروغگويي هميشه به او ضرر خواهد زد.
يكي از دلايلي كه باعث ميشود دروغ در حرفهاي فرزند شما جا خوش كند بيحوصلگي و كممحبتي والدين نسبت به او است. مثلا فرزند شما مثل هر روز از مدرسه ميآيد و ميخواهد همه آنچه را كه برايش اتفاق افتاده از روي صداقت تعريف كند ولي در مقابل با بيمحبتي و بيتوجهي شما مواجه ميشود يا به او ميگوييد كه «از شنيدن حرفهاي تكراري او خسته شدهايد» و يا اينكه «چيز جديدي براي تعريف كردن نداري.» اين كار شما باعث ميشود كه او فردا تصميم بگيرد براي جذاب شدن حرفهايش يك دروغ را در كنار جملاتي كه ميگويد بگنجاند؛ مثلا به دروغ بگويد كه امروز 2نفر از دوستانش با هم دعوا كردند و او آنها را آشتي داده است و شما جذب ميشويد كه از او بپرسيد چه اقداماتي را براي اين كار انجام داده است.
يكي از مسائل مهمي كه موجب ميشود فرزند روي خوش به راستگويي و صداقت نشان ندهد رفتار والدينش است. گاهي اوقات پدرها و مادرهايي را ميبينيم كه در حضور فرزندانشان به راحتي دروغ ميگويند و بدتر از آن اين است كه از فرزندشان ميخواهند كه اين موضوع را به كسي نگويد. بارها ديدهايم كه حتي پدر و مادرها فرزندانشان را مجبور به دروغ گفتن ميكنند؛ مثلا ميگويند اگر فلاني ازت پرسيد ديشب كجا بودي نگو خونه خالهام بودم. يا بهخاطر منفعتطلبي خودشان جلوي فرزند دروغ ميگويند و با خودشان ميگويند كه دروغ مصلحتي است و اشكالي ندارد كه فرزند آنها اين دروغ را بگويد. ولي غافل از آن هستند كه همين دورغهاي كوچك بعدها در زندگي كودكشان به دروغهاي بزرگ تبديل ميشود. پس اجازه ندهيد كه قبح دروغ با گفتن دروغهاي مصلحتي نزد فرزندتان از بين برود. حتي به شوخي نيز در حضور او دروغ نگوييد.
سپردن مسئوليتي به فرزندتان كه از توان او خارج است باعث خواهد شد كه او برخي اوقات به شما دروغ بگويد. وقتي پدر و مادر كاري را به فرزندشان ميسپارند كه در حد توان او نيست و از سوي ديگر در مقابل عدممسئوليت پذيري او يا اشتباهي كه در كارش انجام داده او را تحقير و سرزنش ميكنند به دروغگويي فرزندشان كمك كردهاند. پس بهتر است در مقابل اشتباهات فرزندتان و عدمموفقيت او انعطاف و صبوري از خود نشان دهيد. يا حتي در انجام اين مسئوليت به او كمك كنيد. وقتي كودك با سرزنش شما در ناتواني كاري كه به او سپردهايد مواجه شود بهطور قطع به شما دروغ خواهد گفت كه فلان كار را انجام داده است. پس به فرزندتان مسئوليتي كه خارج از توان يا حوصلهاش است واگذار نكنيد.
وقتي در مقابل فرزندتان مجبور به دروغ گفتن ميشويد، سريعا از اين كارتان ابراز تأسف و پشيماني كنيد و بگوييد كاش راست گفته بودم. اگر او در آن لحظه در كنار شما نبود ولي بعدا متوجه شد كه شما دروغي به او يا ديگران گفتهايد، سريعا از اينكه اشتباه كردهايد عذرخواهي كنيد و تلاش كنيد تا دروغتان را جلوي فرزندتان اصلاح كنيد.
مادري 40ساله هستم كه چندوقت پيش بهصورت تصادفي در موبايل پسر 16سالهام تصاويري ديدم كه غيراخلاقي بود. اصلا فكر نميكردم كه پسرم اين تصاوير را نگاه كند. از آن روز اصلا حال خوشي ندارم، حتي با پدرش نيز در اين زمينه صحبت نكردهام و هنوز به روي خود او هم نياوردهام ولي اصلا دلم نميخواهد با او حرف بزنم. پسرم بسيار خوش اخلاق و مهربان است ولي از آن روز حتي از ديدنش نيز آزردهخاطر ميشوم. دلم خيلي از دست او شكسته است و حتي اين روزها از اينكه من با او كمتر صحبت ميكنم ناراحت شده و مدام سؤال ميكند. احساس ميكنم همه تلاشهايم براي تربيت او بيفايده بوده است.
پاسخ: من به اين مادر و همه مادراني كه خطا و اشتباهي از فرزندشان ميبينند توصيه ميكنم كه از روشهاي غيرمستقيم براي فهماندن اشتباه به فرزندشان كمك بگيرند. اين خانم گفتهاند كه پسرشان مهربان و خوشاخلاق است و حتي وقتي من ناراحت هستم مدام سؤال ميكند و او هم ناراحت است. پس فرزند شما امتيازاتي دارد كه ميتوانيد با يادآوري اين خوبيها به او كمك كنيد تا اين اشتباه خود را جبران كند. البته نبايد با خودتان بگوييد كه اين جوان است و حالا گناهي كرده و خدا ميبخشد و با اين حرفها از خودتان سلب مسئوليت كنيد بلكه بايد زمينهسازي توبه فرزندتان را فراهم كنيد. به او بگوييد هر وقت اشتباهي كرد نماز بخواند و به حضرت زهرا(س) هديه كند تا خداوند توبه او را بپذيرد.
اگر فكر ميكنيد گفتن اين موضوع برايتان سخت است بهصورت دستنوشته به فرزندتان بگوييد كه ميدانيد خوبيهاي زيادي دارد و اين خوبيهاي رفتاري او را نام ببريد و بعد بگوييد كه در دنياي امروز خطرات زيادي ما را تهديد ميكند و نگران هستم كه اين آسيبها تو را نيز درگير كند. پس تو بايد هنر نديدن و نشنيدن را در عرصهاي كه تو را به سمت گناه و آسيب ميكشاند ياد بگيري. ولي نگوييد كه در گوشي موبايل او چه ديدهايد كه قبح اين كار در او بشكند. بهصورت غيرمستقيم عنوان كنيد كه انواع رسانهها و شبكههاي اجتماعي كه اين روزها وجود دارد ميتواند امكان ديدن تصاوير نامناسب را كه جزو گناهان است براي تو فراهم كند و تو بايد هنر نديدن را در مواجهه با اينها بياموزي.
البته اين را هم در نامه قيد كنيد كه ميدانيد او در سني است كه تمايل دارد آگاهي بيشتري از 2 جنس كسب كند ولي بايد مواظب باشد آسيبهاي كسب اين آگاهي او را تهديد نكند. وقتي اين نامه را به او داديد بگوييد كه نگرانش هستيد كه مبادا از خدا دور شود و مرتكب گناهي شود. درواقع با اين كارتان باعث ميشويد براي ترك گناه در قلبش انگيزه ايجاد شود.
در مرحله بعد نيز فرزندتان را كاملا ببخشيد تا آن حسي كه گفتيد احساس ميكنم تربيتم بيفايده بوده است از بين برود. اهلبيت(ع) از ما ميخواهند كه از اشتباهات همديگر بگذريم تا خدا هم از اشتباهات ما بگذرد. پس شما هم با توسل به اهلبيت(ع) فرزندتان را ببخشيد و از سوي ديگر از صميم قلب از خدا بخواهيد تا نامهتان در او تأثير بگذارد و او گناهي كه مرتكب آن شده است را ترك كرده و بهخاطر آن توبه كند.
همشهری