عشق شهرت بودن در همه جوامع وجود دارد و در هر جامعهاي هم نمودهاي
متفاوت خود را دارد. آدمها از روشهاي مختلفي براي ديده شدن استفاده
ميكنند. اين داستان در هر جامعه پيشينه متفاوتي دارد. ابزار رسيدن به شهرت
در جامعههاي مختلف با هم متفاوت است و بسته به نوع جامعه شهرتطلبيها هم
فرق ميكند. با ظاهرهاي عجيب و غريب و رفتارهاي ناهنجار بازيگران هاليوود
همه آشنا هستيم. از لباسهاي گوشتي و بالدار گرفته تا جراحيهاي نامتعارف
گوش گرگي و بيني عقابي راههايي هستند كه اين افراد براي شهرت بيشتر
استفاده ميكنند. رفتارهاي عجيب آنها كه ديگر جاي خود دارد. استفاده از
الفاظ زننده و حركات ناهنجار و بيرون از عرفي كه برخي آنها در
كنسرتهايشان انجام ميدهند آنها را سر زبانها مياندازد. بسياري از
افراد مشهور در كشورهاي غربي با ظاهرها و رفتارهاي عجيبشان شهرت به دست
آوردهاند و مردم بيشتر از اينكه آنها را با هنرشان بشناسند با اين
آرايشها و رفتارهاي عجيب ميشناسند.
كجراهههاي بومي رسيدن به شهرت!
كجراهههاي شهرت در جوامع مختلف با يكديگر تفاوت ميكند. اين كجراههها
در جوامع مختلف رنگ و بوي بومي به خود ميگيرند. در جامعه ما هم اين
كجراههها وجود دارند. برخی از سياستمداران، بازيگران، خوانندهها و حتي
مردم عادي در جامعه ما شيوههاي مخصوص خود را براي رسيدن به شهرت دارند.
بعضي از سياستمداران با اظهارنظرهاي جنجالي و غيرتخصصي اين شهرت را به دست
ميآورند. همه اين سياستمداران را با اين اظهارنظرها ميشناسند و هر وقت كه
به دنبال جنجالي در رابطه با يك موضوع خاص هستند به سراغ اين سياستمداران
ميروند. رفتارهاي خارج از عرف برخی از بازيگران و پوششهاي متفاوت از
نخستين روشهايي است كه براي رسيدن به شهرت استفاده ميكنند. مدلهاي لباس و
آرايش گرفته تا ماشينهاي آنچنانيشان توجه جوانان را به سمت آنها جلب
ميكند. اخبار زندگي خصوصي هم از آن روشهاي زردي است كه نگاه شبكههاي
اجتماعي و مطبوعات زرد را به سمت اين بازيگران ميكشاند. شايعهسازيها و
سرككشيدنهاي اين مطبوعات در زندگي خصوصي اين افراد كمتر مشهور، يكي از
بهترين راهها براي مشهورتر كردن آنهاست. بعضيها هم ممکن است برخی از
هنجارها را زير پا بگذارند و رفتارهايشان اعتراض جامعه را در پی داشته
باشد.
نام نيك بايد تبديل به ارزش شود
يك آسيبشناس مسائل اجتماعي در تبيين اجتماعي علت روي آوردن افراد به شهرت ميگويد: در جوامعي كه شهرت ارزش و بها پيدا ميكند و افراد
مشهور امتيازاتي خاص پيدا ميكنند، شهرت براي ديگر افراد جامعه هم اهميت
پيدا ميكند. در اين جوامع به شهرت بهايي داده ميشود كه برحق نيست. ارزشی
كه شهرت دارد و استفادههاي مناسب و نامناسبي كه برخی از افراد مشهور از
شهرتشان ميكنند باعث ميشود بعضاً افراد جامعه از انواع راههاي مختلف
براي رسيدن به اين شهرت استفاده كنند. اين راهها ممکن است همراه با
فريبكاري باشند و در آنها حقوق ديگران تضييع شود. اين ماجرا در جوامع مختلف
متفاوت است و بستگي به نوع جامعه دارد. در جوامع توسعهيافته شهرت كاذب
براي فرد اعتبار نميشود. اميرمحمود حريرچي در ادامه به راهكارهاي مقابله
با اين پديده اشاره ميكند و ميگويد: بايد در جامعه جلوی مواردي را كه از
شهرت سوءاستفاده ميشود گرفت و فضايي را فراهم كرد كه در آن شايستگي و
لياقت افراد مبناي رسيدن آنها به بسياري از امتيازات اجتماعي باشد و نام
نيك درجامعه تبديل به ارزش شود. فردي كه به دنبال نام نيك است، رفتار نيكي
دارد و به حقوق ديگران تعرض نميكند و دنبال شهرت هم نميگردد بلكه شهرت
خود به سراغ فرد ميآيد.
روي كتاب ركوردهاي گينس را هم
كم ميكنند
شهرتطلبي، خاص طبقه خاصي از جامعه نيست. برخی از افراد مشهور دوست دارند
مشهورتر شوند و بعضاً افراد عادي هم شيفته شهرت افراد مشهور هستند. در برخی
از افراد عادي جامعه هم اين ميل به ديدن وجود دارد و كجراهههاي رسيدن به
شهرت در بين آنها هم رونق دارند. عدهاي ممكن است بخواهند در يك جمع 100
نفره ديده شوند و عدهاي ديگر بخواهند در يك جمعيت 100 ميليوني.
هر چقدر كه مقياسها بيشتر ميشود رفتارهاي عجيب و غريب هم فزوني بيشتري
ميگيرند. گاهي روشهايي كه اين افراد براي رسيدن به شهرت به كار ميبرند
روي كتاب ركوردهاي گينس را هم كم ميكند. يك روانشناس از دلايل رواني روي
آوردن افراد به شهرت ميگويد: در ميل به شهرتطلبي افراد
جنبههاي شخصيتي و جنبههاي فرهنگي تاثير دارند. افراد دوست دارند مطرح
شوند؛ زيرا مطرح بودن و ديده شدن به آنها اعتماد به نفس ميدهد. كساني كه
شخصيت خود را قبول ندارند مورد تاييد ديگران بودن به آنها هويت ميدهد؛ هر
چند اين هويت كاذب يك هويت كوتاهمدت باشد. اين افراد از كمبود شخصيت و
كمبود خودپنداره مثبت درباره خود رنج ميبرند. از سوي ديگر هم فرهنگ به اين
شهرتطلبيها دامن ميزند. تبليغات و جلوی چشم بودن ارزش تلقي ميشود و
همين در برخی از افراد جامعه ميل به شهرت را ايجاد ميكند. بهروز بيرشك
ميافزايد: كساني كه از شخصيت پختهتري برخوردار هستند احتياجي به اين ديده
شدنهاي كاذب ندارند؛ آنها دوست دارند كه ديگران آنها را همانگونه كه
هستند بشناسند. احتياجي به شهرت براي مورد قبول ديگران بودن ندارند. او در
ادامه به راهكارهايي كه براي حل اين مساله وجود دارد اشاره ميكند و
ميگويد: هم در جنبههاي خانوادگي و هم در جنبههاي فرهنگي بايد نوع نگاه
به شهرت را تغيير داد. در خانوادهها بايد رفتار درست به فرزندان آموزش
داده شود و شخصيت خوب و پختهاي به فرزندان بدهند. خانوادهها نبايد شهرت
را خيلي بزرگ كنند. والدين بايد براي بچههاي خود وقت بگذارند تا آنها
خودپنداره مثبتي در رابطه با خود پيدا كنند و اعتماد به نفسشان تقويت شود.
از سوي ديگر هم در جامعه و از بعد فرهنگي نبايد به برخی از افراد مشهور
خيلي بها داد.
آرمان