شفاآنلاین_بسیاری از اوقات بیماریهایی مانند مانیک، باعث ایجاد روابط متعدد از سوی مردان میشود. بیماری مانیک بیماری یک شیدایی است که عاشقی، ولخرجی، احساس قدرت خاص داشتن و آدم ویژه بودن از نشانههای آن است.
به گزارش شفاآنلاین،برخی از اختلالات شخصیتی منجر به این میشود که مردانی با یک همسر نتوانند زندگی کنند؛ مثل آدمهایی که مبتلا به اختلال دونژوانیسم هستند. این افراد هویتشان را در تعداد زنهایی میبینند که به تصرفشان درآمدهاند. این موضوع پروژه زندگیشان است و برایشان فرق نمیکند چه زنی. البته هرچه این زنان محترمتر و متشخصتر باشند، برای این قبیل مردان جذابترند. مردان مبتلا به دون ژوانیسم ممکن است زن و بچه هم داشته باشند. این مردان عموما از درون احساس حقارت میکنند و از این که خانمها به آنها توجه کنند، لذت میبرند.
بسیاری از اوقات بیماریهایی مانند مانیک، باعث ایجاد روابط متعدد از سوی مردان میشود. بیماری مانیک بیماری یک شیدایی است که عاشقی، ولخرجی، احساس قدرت خاص داشتن و آدم ویژه بودن از نشانههای آن است.
مردان وقتی در فاز بیماری مانیک قرار میگیرند، عاشق میشوند و برای مدتی زندگی را ول میکنند تا دوباره به شرایط عادی زندگی برگردند. گاهی در دوران اوج بیماری مانیک، خانمهایی وارد زندگی آنها میشوند که ورودشان محاسبه شده است و در زندگی مرد میمانند.
اصولاً در عصر حاضر مردان سراغ یک رابطه تازه نمیروند تا برای همیشه در آن بمانند ولی تصمیم یکطرفه نیست و بههمین دلیل، بعضی اوقات در رابطه جدید ماندگار میشوند. در این مواقع حتی به سراغ همسر اولشان میروند و از او درخواست کمک میکنند که..: «من مجبور شدم عقدی بکنم؛ آنطور که فکر میکردم نشد و آن زن در زندگی من ماندگار شد».
از آنجایی که جامعه ما هنوز دوهمسری را بهصورت هنجار نپذیرفته، زنی نمیتواند در جایی خودش را بهعنوان همسر دوم مردی معرفی کند. بسیاری از اوقات آنهایی که همسر دوم میشوند، فقط خانواده درجهیکشان یعنی پدر، مادر، خواهر و برادر از این موضوع اطلاع دارند.
چون زن دوم در جامعه ما پذیرفته شده نیست، این زن با مشکلات اجتماعی و هنجاری روبهرو و به شدت تحت فشار است؛ تحتفشار پنهانکاریها، کمبودها و در پی آن، فشار عاطفی. یکی از پیامدهای این اتفاق برای هر دو زن، محرومیتها و جدالهای عاطفی است، چون در ذات دوست داشتن و عشق «تو» یعنی فقط یک «تو» وجود دارد و هیچکس نمیتواند کسی را که دوست دارد با کسی قسمت کند. هر دو زن در یک جدال عاطفی هستند که به شکلهای مختلف خودش را نشان میدهند؛ یا بهشدت پیگیر زن دیگر هستند یا از مرد فاصله میگیرند.
زنها اغلب در این مواقع میگویند: «باش، بیا، برو، بالا سر بچههات باش... ولی نه حرفی با من بزن و نه به من نزدیک شو.» شاید این ضربالمثل که میگویند: «جای مرد دو زنه در مسجد است» هم بههمین دلیل باشد!
هر دوی این زنها کاملِ این مرد را میخواهند. البته زنهای دوم در ابتدا حاضر به تقسیم میشوند و با این عنوان شروع میکنند که..: «من با زندگی تو چیکار دارم!؟» یا «این آقا در تمام شبانه روز پیش توست و فقط روزی 2 ساعت پیش من است...»
اما این حرفها مال زمان ورود به رابطه است و وقتی رابطه محکم شد و حتی بچههایی برای محکمتر کردن رابطه وسط آمدند، زن دوم هم دیگر حاضر به تقسیم نیست و جدالهای عاطفی شروع میشود؛ این اتفاق، برای زن دوم آسیبهای اجتماعی، عاطفی و روانی دارد؛ چون وقتی شهروند درجه 2 شدی، احساس روانی «من خوب نیستم» به تو دست میدهد و دائما سعی میکنی این احساس را به « من خوب هستم»، تغییر بدهی و حتی دست به رفتارهایی بزنی که خودت هم قبول نداری.
الودکتر
با وجود این همه زن بیوه، مطلقه و دختر مجرد سن بالا، می بایست با فرهنگ سازی ازدواج مجدد مردان راه حلی برای سو استفاده ی جسمی و جنسی و عاطفی از زنان و دختران بی همسر فراهم کنیم
ما فقط در جنگ و انقلاب نزدیک 300 هزار شهید داشتیم و در مقابل اینها دختر و زن زیاد است و درتصادفات و کار و ... اقایان فوت میکنند و تعداد خانم ها زیاد میشود و ما چاره ای جز چند همسری نداریم و جلوی تعدد زوجات را گرفتن به ضرر خانم هاست چون آنها مجرد میمانند و....
اگر زنها جایگاه خودشون رو بدونن و انتظار اینو نداشته باشن که به شوهرشون مسلط بشن و امر کننده دستورات تو خونه باشن ؛ مردها هم زندگیشون رو میکنن
مرد باید تو خونه احساس پادشاهی کنه و این احساس رو باید همسرش به اون منتقل کنه
و زن باید وزیری مدبر و دانا باشه
اما توصیه من ازته این چاه باید گذشته را فراموش کنیم وفکر فرزندان بی گناهمان باشیم گر چه دراتش ندانم بکاری ما گرفتارند بیش از این با تکرار وبیان وبهم زدن ارامش درزندگی فکر اینده انها باشیم چون هیچ چیزی بجز ارامش دراین وضعیت کمی نه به انها ونه بما می کند باید بسوزیم تا انها بسازند وهرکاری یا حرکتی یارفتاری پاکنی نیست که این جوهر ریخته را پاک کند
بسازید تا بدتر از بد نشود
کاری نکنید که دارایی تان با دیگری تقصیم شود ولی اگر بعد از تلاش نتوانستید ورود زن دوم را بپذیرید و از بدتر کردن زندگی پرهیز کنید ان شوهر بیچاره تقصیری نداره که بخواهد در این عمر تکرار نشدنی تاوان بدهد و در محرومیت ها به سر ببرد. زنان مسلمان باید بهتر از زنان سایر ادیان پذیرای این موضوع باشند.
زندگی مشترک موفقی را برای همه ارزومندم
من پنج ساله زن دوم گرفتم روزی نیست آرزوی مرگ نکنم
هر کی هر چی دوست داره مینویسه.بیشتر هم از روی خودخواهی.
من نمی گم هر مردی دو زن بگیره.مخصوصا اونهایی که نه توان مالی دارن نه مدیریتی.
ولی گناه امسال من که سنم بالا رفته و دیگه کسی برا زن اول خاستگاریم نمیاد چیه ؟
منم نیازهای مختلف جنس خودم رو دارم.فقط اونهایی که زن اول شدن حق زندگی دارن.مابایدبریم بمیریم؟!!
زن هایی که به خاطر خیلی از مسائل همسرتان را از دست داده، اید این نامردی که برید و زندگیه یه کی دیگه رو خراب کنید
از شما هم آقایون و هم خانوم ها می پرسم اگه جای زن و مرد عوض می شد باز هم فکر می کنید مرد ها حاضر می شدن مرد دوم کس دیگه ای بشن و زندگیه مرد دیگه ای رو به هم بزنن
نه همین مردها که این قدر کری می خونن اگه واسه خودشون می خواست این اتفاق بیفته حتما جلوش می گرفتن
حاضر نمی شدن واسه خرجی زندگی شون هوی مرد دیگه بشن
تازه اگه این مسائل در خارج جا افتاده به خاطر اینه که اونجا همه چیز دوطرفه هست مرد اگه هوس زن دیگه کرد زن هم هوس مرد دیگه می کنه
واسه همین نه روحیه زن لطمه می خوره نه مرد کری می خونه
آيا خانمها براي خودشون وآقايان براي دختر،خواهر ويا مادر خودشون ميپسندند؟؟؟؟
زماني اين مسأله قابل دفاع هست كه مرد هنگام ازدواج به خانم عنوان كنه كه شايد درآينده همچين كاري رو بكنه واگه خانم قبول كرد ازدواج كنن،نه يواشكي وحالت خيانت به خودش بگيره
در جوامعي كه خانم اين اطلاع رو داره مشكلي به وجود نمياد
اما در جامعه ما به اين صورت نيست وخيلي دردناكه كه مرد يواشكي ويا تحت فشار اينكارو بكنه
هم خودش وهم دو خانواده رو بدبخت ميكنه ثواب كه نداره هيچ مرتكب گناه هم ميشه
از طرفي خيلي از زنهايي كه وارد زندگي ديگران ميشن از همسرشون جداشدن ويا گذشته خوبي نداشتن ودل مردان رو ميبرن تا خودشونو نشون بدن نه اينكه بازمانده جنگ باشن يا دختري كه شانس ازدواج نداشته
۱_ اگر خانمی بچه دار نمیشد ایا شما اقایان راضی میشدید که همسرتان از شما جدا شود و با اینکار نقص تان را یاداوری کند
۲_ ایا شما میتوانید تحمل کنید تا زمانی که شما هستید همسرتان با مرد دیگری فقط در حد دوست باشد
۳_ چرا در زندگی که مرد خیانت می کند همیشه گناه را گردن زن می اندازید و از هوس باز بودن خودتان در حالیکه همسرتان هیچ مشکلی ندارد چیزی نمی گویید
۴_ایا زنان در زندگی با شما هیچ کمبود و کم و کسری ندارند و یا انها وظیفه شان هست در هر شرایطی تحمل کنند و دم نزنند ولی شما حق دارید کمبودهایتان را با گرفتن زن دیگر جبران کنید
ودر آخر واقعا متاسفم از دیدگاه خیلی از این افراد که با وسیله قراردادن ... برروی .. کارهای خودشان سرپوش میگذارند
عاشقش هستم بسوزه زن اولش چون لیاقت نداشته شوهرش رو نگه داره
در شرایط بد روحی و افسردگی با آقای محترمی آشنا شدم که زن و یک بچه داشت الان ۸ ساله زن دومم
من و همسرم خیلی رابطمون عاشقانه و محترمانه اس تو این ۸ سال انقدر خوب و مهربون حامی من بودن که فقط باعث پیشرفت من شدن و درس خوندم و امسالم به لطف ایشون برای دکتری ثبت نام کردم هنوز زن اول خبر نداره و همسرم از هر لحاظ به خانواده اولش خیلی توجه داره منم با این همه مردانگی و لطفی که از همسرم دیدم هرگز نمی تونم به خودم اجازه بدم مشکلی برای زندگیش پیش بیارم
سالهاست ازدواج کردم ولی اصلا ارضای روحی نیستم . میسوزمو ادامه میدم . تاصدسال هم همینطوری بگذره زندگی نکردم . میخوام بگم بعضی وقتها مرد مقصرنیست چون اصلا دست خودش نیست
بصورت تصادفی خانم ام پیام ها رو خوند و آنچنان دعوایی بینمون شد که حتی حاضر نیستم بهش فکر کنم.
نمی دونم شاید خدا می خواست این اتفاق بیافته تا من متوجه بشم که چقدر خانمم روی این موضوع حساسه ...!
یه عده میگن بده یه عده میگن خوبه...
هیچ کس نمیگه چرا کار به اینجا رسیده...
چرا یه مرد میره سراغ زن دوم و چرا یه زن حاضر میشه زن دوم بشه...
انقدر همدیگه رو قضاوت نکنیم...
خدا جای حق نشسته...چنان به اون روز دچارمون میکنه که درک کنیم چرا یه مرد دومی رو میگیره و چرا یه زن دومی میشه...
بترسید از خدا...
اینجا نه مثل غرب ه که همسران بتونن مستقل فکر کنن و عمل کنن و اگه از هم خسته شدن و نساختن با هم بتونن هر کدوم برن سراغ سرنوشت جدیدشون و نه یه کشور اسلامی ه که قوانین چند زنی اجرا بشه توش و همه راضی باشن...
اینجا .... هیچ کس نمیدونه چی خوبه و چی بده...
قانون و عرف از خانم ها حمایت نمیکنه...دوست عزیزی که میگی خودتونو بزارین جای خواهر و مادر خودتون...خانواده ی این جور زنان حاضرن دخترشون ذره ذره آب بشه ولی از زندگی سراسر خفت و خواری خودش بیاد بیرون ...چرا...که ابروشون نره...
اون مرد حاضره یواشکی زن دوم بگیره چون زن اول مثل کنه بهش چسبیده و آبروریزی میکنه اگه بفهمه...
زن دوم حاضره همسر مرد زن دار بشه چون هیچ کس دیگه ای حمایت ش نمیکنه مگر اون مردی که از شانس و اتفاق سر راهش قرار گرفته و حمایتش میکنه...
زن اول چنان رو مخ بچه هاش و اطرافیان میره و جلب توجه میکنه و بعد مسئولیت افسردکی بچه ها شو قبول نمیکنه...
خوب زن اول عزیز یه خورده غرور داشته باش...یه خورده شخصیت داشته باش...چرا با مردی که حاضر نشده تو تنها عشقش باشی و یا تو با رفتارات گند زدی به احساسش ادامه میدی و خودتو به قول خودت ذلیل میکنی...
حرف زیاده زیاد...کمی فکر کنیم...
دنبال راه حل باشیم...
قضاوت نکنیم...
شعور و فرهنگمون رو رشد بدیم...
با خودمم هستم.
مواظب باشید هر حرفی تاوان داره
و روزگار آنچنان نشونت میده که خودت میفهمی از کجا خوردی
دیگران و قضاوت نکنید هرکسی برای کاری ک کرده بهترین تصمیم و دراون لحظه گرفته ما جای اون بودیم همون کارو می کردیم...
توی نوشته ها غالبا زن دوم راضیه چون اون مرد هر بلایی بوده سر زن اول بیچارش آورده حالا میخواد ثابت کنه آدم خوبیه به خاطر همین تا میتونه به زن دوم محبت میکنه.
اما خطاب من به اون آقایون اینه اگه همین عشق و علاقه رو به زن اول میکردی اونم بیشتر برات ناز میکرد...
معلومه یه مادر با چند تا بچه قدو نیم قد خیلی سرش شلوغ میشه اونقدر که گاهی خودش گشنه میشه اما وقت نمیکنه غذا بخوره به خاطر جمع و جور کردن خونه و بچه ها....اگه مرد به جای اینکه تو اینجور مواقع به خودش حق بده که من برم زن دوم بگیرم و زن دوم خوشحال و شاد که ما عاشق همیم و من تو رو درک میکنم و من فقط برات وقت میزارم ...یه مقدار توی نگه داشتن بچه ها کمک میکرد همون زن اول یه زره بیشتر به خودش میرسید..
به جای اینکه زن دوم دلسوزی کنه برای بچه های زن اول پاشو از زندگی بکشه بیرون خدا جای حق نشسته این آه دلگیر یه مادر که به خاطر شوهرش درد حاملگی درد زایمان هزار و یک درد دیگه رو تحمل کرده گریبان گیر تو میشه که فکر میکنی با عزیزم عزیزم گفتنات همه عاشقتن ....
آقایون کارای خودتونو پای دین نذارین اگه شما واقعا اینقدر پایبندید به اسلام .واقعا یه نگاه به زندگی اولتون بندازید چقدر به خاطر خدا با زن خوب برخورد کردید چقدر نیاز عاطفی زنتو برطرف کردی چقدر کمک حال مادر خونه بودی تو بچه داری ...
اون بنده خدایی که گفت تربیت مادر اشتباه بوده که پسرش دست به خودکشی زده باید بگم همون بابایی که رفته زن دوم گرفته اگه به جای اینکه دغدغه فکریش کمک به نیاز زنای جامعه و پرپا کردن شریعت و ......بود یکم به فکر تربیت بچشم بود نه کار بچه به اینجا میرسید نه کار مادر دلسوختش..
خدا در نهایت از نیت درونی دل آدما باخبرتره و خدا با صابرین است.
و از خدا میخوام که این بدبختی جنسیتی که به زنان داده را در اون دنیا از روی عدل به قدرت و عزت جبران کنه.
شخصا فکر میکنم همه این قال و قیل ها برای اینه که زندکی دنیا به نحوی بگذرد و بهترین داور خداست ...
زنانی که زن دوم میشن و مردانی که دنبال زن دوم هستن نفرت انگیزند.من از تصور این اتفاق رنج میکشم چه برسد به واقعیت برسد.
بیخیال بابا اگر مردی اومد سراغتون که زن دومش بشید قبول کنید این مردا رو فقط ما زن ها میتونیم آزار بدیم و پس
۳۸ سالمه و تحصیلات عالیه دارم اما بیکار هستم دختر زیبا اما بدشانسی بودم.
خواستگار نداشتم یا خیلی بد بودن از بد روزگار
با مردی آشنا شدم که وقتی فهمیدم زن و دو بچه داره که خیلی دیر شده بود.
الان هم نامردی میکنه هفته ای سه ساعت در یک روز به دیدنم میاد.
این عدالت نیست. اما نمیدونم چکار کنم
میگه زن اولم رو بخاطر بچه ها و آبروم نگه داشتم
من واقعا با قرص اعصاب زندگی میکنم
و اگر روزی زنش هم بفهمه فکر میکنه من چه شیاد یا حیوانی بودم
شاید باورتون نشه اما تمام عمرم حتی دوست پسر هم نگرفتم اولین تجربه آشناییم همین مرد بود
اما عادل نیست بخدا
هیچ کاری بجز نان و آب دادن برام نمیکنه
باشه زن دوم بگیرید اما عدالت و جسارت داشته باشید.
ما هم انسانیم فقط شانس نداشتیم
زندگی من در یک خانه توی تنهایی فقط اینه که کتاب بخونم و شبها عکس های سفرها و مهمانی های اونها رو نگاه کنم
همسرم خیلی ترسو، خودخواه و بی انصافه
بخدا توی دلم یک ذره بدی نبوده هیچوقت
اما دریغ
چندهمسری حق زنان هست تا بدون همسر وخانواده وفرزند نمانند وگرنه مرد که قبلا همسر وخانواده وفرزند داشته چرا باید مشکلات ومسئولیتهاش رو زیاد کنه؟ چه چیز جدیدی درقبال این همه هزینه و مسئولیت نسیبش میشه ؟ متاسفانه نگاه غیر الهی به روابط زن ومرد اینجوری شده که در دنیا کار کثیفی مثل همجنس بازی عادیه ولی چندهمسری جرم؟ پناه برخدا
خدا هم همچین زنهایی لعنت کنه هم مردهایی که دوتا زن میگیرند
البته باید شرایط منطقه و عرف جامعه آن شهر پذیرای چنین چیزی باشه و یک مرد دوزنه در بین پانصد زن یک زنه شاید حقیر بنظر بیاد شهر ما چنین نیست مهمان زن اولم کسی باشه حتما یک زن دیگرم بکمک می یاد فقط جامعه پذیرا باشه قشنگه خیلی از من می پرسند چطوره من می گم عالیست باور ندارند باید بیایید چند روز چند هفته ببینید و لذت زندگی را به چشم خود ببینید تا باور کنید
و حتما زن اول باید مشکل داشته باشه تا زن دوم بگیریم؟
تو شرایط اقتسادی الان خیلی ها نمی تونن زن بگیرن
و اون دسته از مردایی که میتونن از پس خرج زن دوم بر بیان چ اشکالی داره
تو جامعه این همه دختر هست که تو خونه موندن و خاستگار ندارن
بنظر شما این دخترا بی شوهر بمونن بهتره ؟ یا زن دوم بشن
یکم عاقلانه فکر کنید ب این موضوع
بنظر من خانومها خیلی احساسی ب این موضوع نگاه میکنن
یکیو دلشو بشکنید برید اون یکیو خوشبخت کنید ثواب داره .خانما بخدا تنهایی از این ذلت بهتره
وقتی مردی اون قدر زن رو از احساس پر می کنه و کلی قول و قرار و ابراز محبت و ...بعضی مردا خوب بلدن چیکار کنن یواش یواش شروع می کنن و وابسته می کنن و ازدواج دوم شکل می گیره عشق سراغ زن میاد ( عشق باعث میشه انسان مثل یک معلول فکر کنه و این در مورد خانم ها بسیار زیاد هست) علت بعضی موارد اینه و خانم ها بیشتر دختران جوان به پشیمانی می رسن و زندگیشون نابود میشه
همیشه نباید قضاوت کرد
هیچ کس جای کسی دیگه نیست که بدونه خودش دقیقا در اون وضعیت روحی چیکار می کرده
زندگی دیگرانو خراب میکنن که بی شوهر نمونن؟؟؟؟؟؟
فکر نکنین اینجوری هم شوهر گیرتون اومده
یک شوهر نصفه نیمه وخیانتکار بدتر از بی شوهریه
درحالی که زندگی زن وبچه های اون مردو هم داغون میکنین
خداازتون نگذره
اما با چنتا شرط
خانم مورد نظر بچه نداشته باشه بهتره
با همسر اول من مشکل نداشته باشه
بتونه باما زندگی کنه
مشکل و نیاز مالی نداشته باشه
سنش معقول باشه و مشکل خانوادگی نداشته باشه
جهت ارتباط لطفا جیمیل و شماره تماس من نشان داده شود
هایشان را ندارند و خانم هایشان در مضیقه نیازها میباشند. هستند خانم هایی که در ناز نعمت ناسپاسی می کنند و قدر دان نیستند باید اینها را سبک و سنگین کرد به بحث عدم انطباق مزاج ها دقت کرد و خدایی و انصافی فقط به خاطر لذات جنسی ازدواج دوم را قبول نکنید هم آقایون و هم خانم ها ... من مرد هستم و با توجه به شغلم با انواع و اقسام مرد و زن سر و کار دارم صورت مسئله ها با هم فرق می کند .
یه روزی به یه زن شوهر مرده که فامیل بود و آبرو دار و بگفته خودش اولین باری که این جمله رو ازم شنید انگار با گرز آهنی بسرش زدن و غش کرد گفتممممم: میای باهم عقد موقت بخونیم؟اونقدرگر گرفته بود که نگوووو.داغ کرده بود.میگفت فکر میکردم از دنیا رفتم.دو تا بچه داشت بهش پیشنهاد دادم که بعد دو ماه تلاش بی وقفه بهش گفتم یکماه میخونیم بعد اگه خواستی ادامه میدیم نخواستی هیچچ.باورتون نمیشه جر خوردم تا راضیش کردم.این همه التماسم هم نه بخاطر این بود که بخوام حتما با من باشه.بجایی رسیده بود که میخواستم بهش ثابت کنم کار خوبی میکنیم.بالاخره انجام شد.و اون یه ماه امتحانی رسید باینکه الان ده ساله ازین قضیه میگذره.باورتون نمیشه بمن میگه تو منووو با یه دنیای جدید اشنا کردی و بارها گریه کرد بابتش این قضیه و همیشه ازم تشکر میکنه.الان این کار ما باعث شد که هم زندگی خودش و نگه داره و هم بچه هاش و بزرگ کرده و به مسائل عاطفی و احساسیشم رسیده و باورتون نمیشه که هر روز علاقمون بیشتر میشه.
خانومایی که مخالفین با این قضیه که الهی فدای همه ی خوبیاتون بشم من این کار رو با زنی کردم که دقیقا نظرش عین شما ها بود.و بیشتر از شما.اونقدر بدش میومد که میخواست خرخره منو بجوه.بمن میگفت هه من صیغه بشم.اونم تو.اونم کسی که زنش رفیق و فامیلمه هه.میخندید گاهیم حرف بد بهم میزد.به والله قسم همین خانم که از شما بمراتب شدیدتر بود الان هم بمن علاقه داره هم برابطمون و هم به خانواده من علاقه داره.سه تا خونه خرید تو این مدت با کارو تلاش.بچه هاشم بزرگ کرده.زیر دست ناپدریم نداد.الانم همه چیزش جوره.
خانوما یه چیزی بهتون بگم.بح
جان مادرم قسم نمیخوام حرفمو القا کنم ولی یه چیزی همیشه یادتون باشه اونم اینه که:
دنیا و عالم و هستی و منطق هایی که پابرجاست در این عالم که اونارو خدایی آفریده که هم خدای یهودیاست و هم خدای مسیحیاست و هم ادیان دیگه و هن خدای شماست خیلی فراتر و بالاتر از جیزی که شما فکر میکنید.
خانوما من نرفتم دنبال یه زن غریبه. که هروقت شهوتم خوابید برم سراغ یکی دیگه.فامیله نزدیکمو بعقد موقتم در آوردم.اگه بحث شهوترانی بود نمیرفتم سمت یه زنی که اشناست و لو رفتنش باعث ابروریزی بین صدها نفر میشد.اگه شهوترانی بود ده سال باهاش نمیموندم.الانم کار بجایی رسیده که میگه و میگم بچه داشتیم جالب بودا بعد خودمون میگیم میخوایم چیکار هم تو داری و هم من.
خانوما به هرچی که میپرستید قسم. دنیا فراتر از افکار کودکانه ماست.اینکه چرا یه زنی رفته زن دوم شده.اینم بگم بهتون
اونایی که اعتقاد بع کتب مقدسه دارن بخصوص قرآن میدونن.وقتی خدا معادله ای رو مطرح میکنه میدونه که اون انجام شدنیه.وقتی خدا در قرآن میگه نماز بخونید حتما حتما حتما انسانها توانایی انجانشو دارن که میگه و الا خدا هیجوقت تکلیفی نمیکنه که مخلوقاتشنتونن.حالا خانوما
وقتی خدا اجازه ازدواج دوم رو بمرد میده مطمئن باشید مطمئن باشید و مطمئن باشید خدا در روح و روان شما خانوما که زن اول هستید این قابلیت رو گذاشته که بتونید این و قبول کنید که شوهرتون زن دیگه ای داشته باشه.وگرنه قرآن و حرف خدا زیر سوال میره.و فردای قیامت ما میتونیم بخدا شکایت کنیم که تو که حکم به زن دوم کردی چرا زنها رو طوری نیافریدی که بتونن قبول کنن؟
و دلیل دیگه ای که زنا میتونن بپذیرن اینه که همینکه زن دوم میتونه وجود زن اول رو بپذیره یعنی کنارش یه زن دیگه ای و بپذیره پس زن اولم میپذیره.ودر اصل شما بهش میگید زن اول و دوم ولی مردا اینجوری بهش نگاه نمیکنن.جفت رو زن میدوونن و فقطاز نظر تاریخ پیدایشش میشمارنش
یه چیز برام خیلی جالب بود
مردا هیچ جا خدا و شرع یادشون نیست ولی اینجا که به نفعشونه ببین چطوری تعصب نشون میدن
عجب موجوداتی هستن مردها ، تو این دوره زمونه هر کی زن دوم بگیره هوسرانه ، زمان پیامبر فرق داشت اونوقت ها مردها مجبور بودن چون یکی باید خرج زنان بیوه که شوهرشون تو جنگ شهید شده را میداد .
حداقل چند روز واسه خودم تنها باشم
خود خدا گفته که هر نفسی رو به اندازه توانش مکلف می کنه.
لا یکلف الله نفسا الا وسعها
پس چه زن اول باشین یا زن دوم هر جور به قضیه نگاه کنید همانطور بازخورد پس میدین.
پس شاد باشین در هر حالتی که دنیا فنا شدنی هست
بخند به روی دنیا که دنیا هم به روت بخنده.
موفق باشین
بخ