با فعالیت این سامانهها از این پس اطلاعات کامل و جامعی در خصوص تعداد بیماران مشکوک به مرگ مغزی در کشور خواهیم داشت و کسانی که علاقهمند به اهدای عضو هستند، پرینت کارت خود را پس از درج اطلاعاتشان در سامانه ehda.center دریافت خواهند کرد.
امیدوارم همه کمک کنند تا اهدای عضو در کشـور ما تبدیل به یک فرهنگ عمومی شود. امروز اما «روز جهانی کلیه» است. ما هم باید دست به دست هم دهیم تا پیشگیری از «بیماری خاموش کلیه» نیز مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد. میگویم بیماری خاموش چون تا ٩٠ درصد عملکرد کلیه کاهش نیابد، بیمار متوجه این مشکل جدی نخواهد شد.
به همین دلیل امسال عبارت «یک لیوان آب خودتان بخورید و یک لیوان به دوستتان هدیه کنید» به عنوان شعار روز جهانی کلیه انتخاب شده است.
خوب است بدانید که خون ما در هر روز ٦٠ بار تصفیه میشود. این کار توسط فیلترهای کلیه صورت میگیرد. پس کسانی که بیماری قلبی ندارند، خوب است هر ٢ تا ٣ ساعت یک لیوان آب بنوشند. همچنین لازم است مردم بدانند در حال حاضر ٢٧ هزار بیمار کلیوی نیازمند به دیالیز در کشور زندگی میکنند که ٨٠ درصدشان میتوانند تحت عمل پیوند کلیه قرار بگیرند؛ اما اهدا کننده کم داریم.
در کمال تأسف هر سال بین ٣ تا ٤ هزار نفر از بیماران در لیست انتظار پیوند به دلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکنند.
برای جلوگیری از گسترش این وضعیت، گام نخست «پیشگیری» است. کنترل فشار خون و دیابت، کاهش وزن، داشتن تحرک کافی بدنی، عدم استعمال دخانیات و خوردن آب به میزان کافی، مهمترین اصول پیشگیری از بیماریهای کلیوی هستند.
اما در صورت بروز این بیماری، ناچار باید وارد عرصه درمان شد. برای کشوری مانند ایران بسیار ناخوشایند است که بشنویم فردی آن قدر در نوبت دریافت کلیه میماند که فوت میکند. پس مشخص است در این عرصه نیز به فرهنگ سازی نیاز داریم. بر اساس آمارهای جهانی باید ٥٠ درصد از مرگهای مغزی منجر به اهدای عضو شود که متأسفانه در کشور ما طی سال ٩٢ از ٢٥٠٠ مورد مرگ مغزی فقط ٦٦٥ نفر عضو اهدا کردهاند.
مردم باید بدانند، اهدای یک کلیه (البته با نظر پزشک متخصص) مشکلی برای ادامه زندگی اهدا کننده ایجاد نخواهد کرد. همچنین هر چه بر سالهای دیالیز یک بیمار افزوده میشود، موفقیت پیوند کمتر خواهد شد.
من نیز امیدوارم روزی در ایران عزیز، لیست پیوند کلیه نداشته باشیم؛ اما در این مسیر ما بر سر یک دو راهی قرار داریم. از یک سو نمیخواهیم بازار فروش کلیه به محلی برای جولان دلالها تبدیل شود و از سوی دیگر اگر این بازار را جمع کنیم، بر زمان انتظار در لیست پیوند اضافه میگردد.
برای حل این مشکل یک راه پیش روی ما قرار دارد؛ اهدای عضو توسط نزدیکان بیمار. برای این موضوع هم ابتدا باید فرهنگ سازی کنیم. ای کاش رسانههایی که فقط به نقد بازار کلیه میپردازند، وظیفه خود را در عرصه فرهنگ سازی نیز به انجام برسانند. بیمهها هم باید پای در این حیطه بگذارند و با پرداختهای نقدی، دایره اهدا را گستردهتر کنند. در غیر این صورت، جلوه زشت بیماری و فقر، همچنان سیمای شهر و کشور ما را آلوده خواهد ساخت.