خوردن و خوابیدن
در خانواده های خوشبخت، افراد می کوشند که هر گاه امکان داشته باشد، با هم
غذا بخورند یعنی آنان که حاضرند، صبر می کنند و کمی گرسنگی را تحمل می
کنند تا عضو غایب برسد و در هنگام غذا خوردن با هم گفتگو کرده، به هم نگاه
می کنند و غذا می خورند. مثلا مادر فرزندان را تشویق به صبر کردن برای
رسیدن پدر می کند، سفره را می چیند و تزیین می کند و در هنگام حضور پدر
خانواده، غذا را می کشد، آنها در حین غذا خوردن، در مورد وقایع روز صحبت می
کنند، از غذا و هنر مادر تعریف و تمجید می کنند، در مورد برنامه های آینده
خانواده و مشکلات صحبت و اظهار نظر می کنند و به طور کلی اوقات خوشی را در
حین غذا خوردن دارند.در حالی که در خانواده های غیرخوشبخت، هر کس هرگاه
گرسنه شد، برای خودش غذا کشیده و منتظر شدن برای دیگری در کار نیست، اصلا
بیشتر در بیرون از خانه غذا می خورند و حتی از غذای خانگی خبری نیست،
افزون بر آن اگر تصادفی دور میز بنشینند، یا تلویزیون نگاه می کنند یا با
تلفن همراه خود مشغولند! فضای خانه را سکوت، پر می کند و مادامی که با هم
هستند، تماس چشمی با هم نداشته و فضای غیرصمیمی بر آن ها حاکم می شود.
ساعت خواب و بیداری در خانواده های خوشبخت همسان و همزمان و نزدیک به هم
است. در صورتی که در خانواده های غیرخوشبخت با فاصله یکی دو ساعته به
رختخواب رفته و با همین فاصله نیز از خواب برمی خیزند.
چند ویژگی دیگر
1- هر یک از انسان ها دارای یک دنیای اختصاصی و شخصی مربوط به خود می
باشند. در خانواده های خوشبخت، زن و مرد پیوسته می کوشند تا با دنیای
اختصاصی هم آشنا گشته و راهی به سوی آن بگشایند. در صورتی که در خانواده
های غیرخوشبخت، نسبت به نزدیک شدن به دنیای اختصاصی هم بی علاقه بوده و
پیوسته از آن دور می شوند.
2- در خانواده های خوشبخت به آنچه که دیگری برایشان انجام داده، توجه
کرده، یادآور شده سپاسگزاری کرده و قدردانی میکنند و در خانوادههای
غیرخوشبخت، پیوسته این پرسش مطرح است که مگر تو برای من چه کردهای؟ به
طوری که میتوان گفت در خانواده های خوشبخت افراد پیوسته از یکدیگر شاکر و
سپاسگزارند و در خانواده های غیرخوشبخت ناراضی و طلب کار و این مطلب در آن
جا زیاد شنیده می شود، «تو هیچ کاری تا حالا برای من نکرده ای»، یا «تو فقط
به فکر خودت بوده ای».
3- در خانواده های خوشبخت، پاسخ به درخواست ها معمولاً؛ حتماً، چشم، خوب،
یا کوششم را خواهم کرد یا هر کاری از دستم بر آید، و تو از طرف من مطمئن
باش می باشد ولی پاسخ در خانوادههای غیرخوشبخت معمولاً نه، نمی دانم، از
من ساخته نیست، حالا ببینم، فکر نمی کنم که بتوانم و از من برنمی آید یا
اگر توانستم، خواهد بود.
4- در خانواده های خوشبخت «ما» به عنوان مالکیت جمعی، حتی در زمینه
بدهکاری و گرفتاریها به کار می رود مانند خانه ما، ماشین ما، بدهی ما،
دوستان ما، دردسرهای ما، بچه های ما و در خانوادههای غیرخوشبخت بیشتر واژه
های «من» در زمینه های گوناگون به کار گرفته می شود. همچون ماشین من، خانه
من، حساب من، بچه من.ان شا الله که شما جزو خانوادههای خوشبخت باشید.
آرمان