شفاآنلاین-چه آثارى بر خودشناسى مترتب است كه آن را مطلوب مىسازد. خود شناسى براى چيست؟ به چه انگيزهاى بايد خودشناسى كرد؟ براى خودشناسى آثار مختلفى بيان شده است و انگيزههاى گوناگونى خودشناسى را اقتضاء مىكند.
به گزارش شفا آنلاین،«خود» به عنوان چيزى كه در
«خودشناسى» شناخته مىشود، محبوبترين چيز در نزد ماست. هر كس كه به خود
علاقه دارد و علاقهمند به شناخت محبوب خويش است و «خود»محبوب همه
انسانهاست، چرا كه هر انسانى خود را دوست دارد و طبيعى است كه خودشناسى
امرى مطلوب باشد. محبت انسان به خود موجب مىشود انسان در انديشه بر آوردن
مصالح خويش باشد و بكوشد مفاسد و امور زيان آور را از خود دور سازد. به
عبارت ديگر حفاظت از خويش در برابر خطرات و تأمين نيازهاى خود به اقتضاى
محبت به خود امرى طبيعى است. از سوى ديگر حفاظت از هر چيز و تأمين نيازها و
مصالح هر چيز مستلزم شناخت آن چيز است. هر گاه چيزى را نشناسيم، نيازهاى
آن و امور زيان آور به آن را نمىتوانيم بشناسيم. محبت به خود فقط با حفظ و
نگهدارى «خود» ایجاد نمىشود. انسان خود را در بهترين و كاملترين شكل
مىخواهد؛ يعنى دوست دارد هر كمالى را در خود تحقق بخشد و هرگاه كمالى از
كمالات ممكن براى خود را در خود نامحقق يابد، از وضع موجود خود ناراضى
مىشود و در صدد تكميل وجود خويش بر مىآيد.كمال خواهىِ پايانناپذير
انسان، در عين احساس فقر و نيازمندى است. پس انسان بر خود لازم مىبيند كه
كمال ممكن براى خويش را بشناسد تا بتواند در جهت كمال خود گام بردارد و
كمالاتى نايافتنى را طلب نكند و به چيزى كمتر از آنچه براى او ممكن است رضا
ندهد. شناخت كمال نهايىِ خود فرع شناخت خود است. براى رسيدن به كمال،
علاوه بر شناخت مقصد، بايد مسير، مركب و سرعت را هم شناخت. شناخت مسير،
مركب و سرعت متناسب با هر موجود، بر شناخت آن موجود متوقف است. اگر
تواناييها و ظرفيتهاى خود را نشناسيم، ممكن است گام در مسير سنگلاخ و
دشوارى بگذاريم و يا با سرعتى بيش از توان خود حركت كنيم و يا از ابزارها و
نيروهايى كمك بگيريم كه تناسبى با وضعيت ما و مقصد ما نداشته باشد.
خودشناسى و شناخت كمال و زيباييها و جذابيتهاى مقصد نهايى انسان، انگيزه
استكمال را در او تقويت مىكند. اين نكته را مىتوان يكى از انگيزههاى
توصيه به خودشناسى از سوى كسانى كه خودشناسى كردهاند دانست. ائمه
معصومين(ع) كه انسان و غايت وجودى او را مىشناسند و نيز مىدانند هر فردى
با شناخت خود و غايت هستى خود بيش از پيش خواستار سلوك به سوى كمال خواهد
شد، انسانها را به خودشناسى ترغيب مىكنند تا آنان را شيفته حركت به سوی
كمال سازند. خودشناسى به خداشناسى مىانجامد و خداشناسى در واقع اصلىترين
مقدمه كمال و بلكه خود كمال انسان است. پس خودشناسى براى كمال انسان امرى
ضرورى و غير قابل چشم پوشى است. همچنين خودشناسى مقدمه ضرورى هر شناختى
است؛ يعنى هيچ شناختى براى انسان حاصل نمىشود مگر آنكه خود را بشناسيم. پس
اگر خواستار شناخت حقايق هستى هستيم بايد نخست خود را بشناسيم.
آرمان