موقعی که در مصر بودیم شاه به یاد جلسات احضار ارواح والاحضرت اشرف در تهران افتاد و تصمیم گرفت در مصر به احضار روح پدرش بپردازد و با او گفتگو کند.
در تهران والاحضرت اشرف با استفاده از چند هیپنوتیزور و احضارکننده ارواح جلسات احضار ارواح را به طور مرتب برگزار میکرد. آن موقع یک استوار در ارتش بود که قدرت روحی خارقالعادهای داشت و احضار ارواح میکرد. یک نفر نویسنده پا به سن هم در مۆسسه اطلاعات بود که مطالب جالبی در مورد احضار ارواح مینوشت و خودش هم استاد در این فن بود.
به هر حال یک نفر احضارکننده ارواح پیدا کردند و آن چند شب که در مصر بودیم بازی احضار ارواح برقرار بود و شاه که به شدت بیمار بود و در اثر استفاده از داروهای قوی ویژه بیماران سرطانی دچار توهمات ذهنی شده بود ادعا میکرد با رضاشاه و قوامالسلطنه و محمدعلی فروغی تماس گرفته و آنها چه و چه به او گفتهاند.
حالا چطور یک نفر احضار کننده روح که مصری بود و زبان فارسی نمیدانست ترتیب ملاقات شاه و گفتگوی او را با رضاشاه و رجال متوفی ایران داده بود برای ما هنوز لاینحل مانده است.
خبرآنلاین