شفاآنلاین-برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق، داشتن پختگی، اصلی مهم بهشمار میرود. لازم است دختر و پسری که قدم در راه ازدواج میگذارند به پختگی و خودکفایی رسیده باشند و بتوانند توانمندیهای خود با توانمندیهای دیگری را مضاعف کنند.
ازدواج زودرس چه اینکه دختر
در سن پایین ازدواج کند، چه اینکه پسر اینگونه باشد و چه اینکه هر دو در
زمانی اقدام به ازدواج کنند که سن مناسبی ندارند، در واقع این نقص را دارد
که ازدواجی خام و ناپخته صورت گرفته و در همین مرحله ایجاد مشکل میکند.
زمانی که در این ازدواج فرزندی هم متولد شود مشکلات دو چندان میشود.
آسیبهای فرزندآوری در چنین ازدواجهایی از دو منظر قابل بررسی است. بعد
اولی که باید مد نظر قرار گیرد، نارس بودن جسم مادر است. بر اساس مطالعات
پزشکی دختران باید چند سال بعد از رسیدن به سن بلوغ اقدام به فرزندآوری
کنند. دختر نوجوانی که تن به ازدواج داده و زود هم بچهدار شده است، در
واقع در موقعیتی قرار گرفته که هم سلامت خود و هم سلامت فرزندش مورد تهدید
است. بعد دومی که باید به آن توجه شود مساله پذیرش مسئولیت است. شعور،
خودکفایی، آگاهی، بردباری و دانش فرزندپروری مواردی هستند که در پذیرش
مسئولیت ضروری به نظر میرسند. این درحالی است که وقتی مادر خودش کودکی بیش
نیست چنین تواناییهایی ندارد و این میتواند عوارض زیادی برای کودک به
دنبال داشته باشد. کودکی که در دامان چنین مادری پرورش مییابد فردی است که
دنیایی کودکانه به او منتقل شده است. از طرف دیگر، نوسانات خلقی دوران
نوجوانی سدی سر راه تربیت صحیح فرزند است. مادر نوجوان یا مادری که خیلی
جوان است توانایی لازم برای انتقال درست آنچه را که مادری به فرزندی منتقل
میکند ندارد همانطور که، تحمل مطلوب برای مادرشدن را نیز ندارد و در
مواردی ممکن است به فرزندش آسیب بزند. از این واقعیت نیز نباید غافل شد که
دخترانی که در نوجوانی تن به ازدواج دادهاند خود محرومیتهایی دارند و
باید مورد مشاوره و آموزش قرار گیرند. دختری که در نوجوانی ازدواج کرده است
در بسیاری موارد از داشتن تحصیلات محروم بوده است. او به مدرسه نرفته یا
ترکتحصیل کرده است و در دورانی که باید مهارتهای لازم برای زندگی را فرا
بگیرد، به خانه بخت فرستاده شده است. این فرد نمیتواند شرایط استانداردی
که برای مادر در نظر گرفته میشود را داشته باشد. باید درمورد ازدواج در
سنین پایین از تعبیر «نارس» استفاده کنیم. با اتکا به این تعبیر است که
میتوان این ماجرا را تحلیل کرد. از طرفی، ازدواج در این سن به همان دلایلی
که ذکر شد نارس است و افراد بدون داشتن مهارت و آمادگی کافی پا به مرحله
میگذارند که مستلزم آگاهی داشتن و پذیرش مسئولیت است. ازدواج نارس خود به
فرزندآوری نارس منجر میشود. فرزندآوری نارس میتواند ابعاد بیولوژیکی
داشته باشد و مربوط به سلامت مادر و فرزند باشد و میتواند ابعاد روان
شناختی و تربیتی داشته باشد. از مادری که ازدواج نارس داشته است و در مرحله
بعد در شرایطی قرار گرفته که فرزندپذیری نارس داشته است نمیتوان توقع
داشت که فرزندی را به جامعه تحویل دهد که از سلامت برخوردار باشد. بر این
اساس، باید در اینباره توصیههای لازم به خانوادهها انجام شود. باید فرهنگ
افراد بالا رفته و خانوادهها از عوارض ازدواج در سنین پایین آگاهی داشته
باشند. در مرحله بعد باید به لحاظ قانونی و با اعمال مجازاتها جلوی این
ازدواجها را گرفت.
* مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان
آرمان