شفاآنلاین-یکی از عوامل اضطراب و دلهره که همواره گریبانگیر بشر بوده، ترس از خرج و مخارج زندگی است. اینکه آیا در آینده درآمد کافی برای زندگی خواهم داشت یا خیر؟! آیا میتوانم از عهده هزینه تحصیل و دانشگاه برآیم یا خیر؟! تکلیف شغل و ازدواج و زندگی مشترک من چه میشود؟! و ... که این قبیل از نگرانیهای پوچ و بی اساس متأسفانه به زندگی بسیاری از ما انسانها راهیافته، و فضای گرم و صمیمیخانواده را سرد و بی روح ساخته است.
«قد تکفل لکم بالرزق و أُمِرتُم
بالعمل؛ فلا یکونَنَّ المَضمونُ لکم طَلَبُهُ أولی بکم من المفروض علیکم
عَمَلُهُ، مع أنّه و الله لقد اعترض الشک، و دخل الیقین، حتّی کأنّ الذی
ضمن لکم قَد فرض علیکم، و کأنّ الذی قَد فُرِضَ علیکم قد وضع عنکم»با دقت و
تأمل در زندگی انسانهایی که به چنین ترس خانمان سوزی مبتلا شده اند
میتوان گفت: ترس از مخارج زندگی به اندازهای خطرآفرین و مشکل ساز است که
در صورت ریشهکن نشدن میتواند در زندگی فاجعه بیافریند، به گونهای که
میتوان گفت: تعداد قابل توجهی از بیماریهای روحی و جسمی، دزدیها،
قتلها، جنایتها، فروش مواد مخدر و ... معلول همین بیماری مهلک است.
رهبران معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) برای اینکه سرمشقی به دیگران
بدهند، تنها به موعظه و نصیحت درباره کار و تلاش اکتفا نکردهاند، بلکه در
بسیاری از مواقع به کارهای سخت و طاقت فرسا روی میآوردند، از چوپانی
گرفته تا خیاطی، زره بافی، کشاورزی و ... پروردگار متعال در کلام نورانی
خویش به عنوان هشدار و بیدار باش به تمام کسانی که خود را به چنین درد
بزرگی مبتلا ساختهاند، به نحوه عملکرد بسیار زشت عربهای زمان جاهلیت
اشاره میکند و در این باره خطاب به آنها میفرماید: «و لا تقتلوا اولادکم
مِن اِملاقٍ نحن نرزقکم و ایّاهم»: و فرزندان خویش را از ترس فقر و نگرانی
نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم. از فرمایش نورانی حضرت حق چنین
برمیآید که عربهای دوران جاهلی نه تنها دختران خود را به خاطر تعصبهای
غلط زنده به گور میکردند، بلکه پسران را که سرمایه بزرگی در جامعه آن
روز محسوب میشد، نیز از ترس فقر و تنگدستی به قتل میرساندند، که خداوند
آنها را در این آیه به خوان گسترده نعمتهای خویش – که ضعیفترین موجودات
عالم نیز از آن روزی میبرند – توجّه داده و از این کار زشت بشدت آنها را
بازداشته است. با نهایت تأسف این عمل جاهلی در عصر و زمان ما نیز در شکل
دیگری تکرار میشود، و صرفاً به خاطر این پندار غلط که ما با کمبود مواد
غذایی مواجه هستیم، کودکان بی گناه را در عالم جنینی به قتل میرسانند، که
این قبیل از رفتارهای ناشایست بیانگر آن است که عدهای از انسانها از دین و
مذهب فراری بوده، و هنوز هم بر افکار دوران جاهلیت پافشاری دارند. مشکل
اساسی چنین انسانهایی آن است که آنها نخواسته اند، خود را به آموزههای
دینی مأنوس و نزدیک نمایند، و از آنها به عنوان بهترین الگوی رفتاری و
اخلاقی بهرهبرداری نمایند. به طور مثال در یکی از آموزههای دینی که از
معلم نمونه بشریت، رسول گرامیاسلام(صلی الله علیه و آله) به دست ما رسیده
چنین میخوانیم: «و لَو اَنّ جمیع الخلائق اجتمعوا علی اَن یَصرِفُوا
عَنکَ شیئاً، قَد قُدِّرَلک لَم یستطیعوا...» اگر تمام مخلوقات عالم جمع
شوند و بخواهند روزی مقدر کسی را از او بگیرند، نخواهند توانست. حال با
توجّه به فرمایش گهربار رسول گرامیاسلام (صلی الله علیه و آله)، اگر انسان
از عمق جان به این مطلب ایمان داشته باشد که خداوند روزی رسان است به گونه
ای که در این مسیر هیچ کس نمیتواند مانعی برای آن قادر متعال ایجاد
نماید، آیا باز هم اجازه خطور چنین افکار شیطانی و پلید را به ذهن خود
خواهد داد؟! نکته مهمیکه در زمینه «رزق و روزی» وجود دارد آن است که
مقدّر بودن «روزی» به این معنا نیست که ما در مورد تأمین مخارج زندگی از
خود سستی و تنبلی نشان دهیم، یا در مواردی در خانه نشسته و به طور کل دست
از تلاش و کوشش برداریم، و صرفاً به کسری از عبادات و امور معنوی از قبیل
نماز، روزه، قرآن خواندن، دعا و ... روی آوریم. امیر بیان امام علی(ع) در
فرازی از سخنان گهربار خویش در نهج البلاغه ضمن بیان تضمین روزی از ناحیه
خداوند بیهمتا، انسان را به کار و تلاش فراخوانده، و در این باره به
زیبایی میفرماید: «خداوند روزی شما را ضمانت کرد و شما را به کار و تلاش
امر فرموده است، پس نباید روزی تضمین شده را بر آنچه واجب شده مقدم دارید،
با اینکه به خدا سوگند آنچنان نادانی و شک و یقین به هم آمیخته است که گویا
روزی تضمین شده بر شما واجب است، و آنچه را که واجب کرده اند، [تکلیفش را]
از شما برداشته اند.» از سخن حکیمانه مولای متّقیان علی(ع) استفاده
میشود که کار و تلاش برای اداره امور زندگی امری است واجب و ضروری که
هرگز نمیتوان آن را در زندگی به دست فراموشی سپرد. حال اگر انسان در زندگی
دست از تلاش و کوشش برداشته و تنها در انتظار لطف و عنایت حضرت حق تعالی
باشد، بی تردید خیلی زود با مشکل مواجه شده و از عهده مخارج زندگی
برنخواهد آمد، که در این اوضاع اسف بار، انسان هرگز نمیتواند مشکل پیش
آمده را متوجه خدا کرده و صرفاً به جهت اینکه خدا خودش را «رازق» معرفی
نموده، آن یگانه خالق هستی را مقصّر بداند، و زبان خود را به این کلمات بی
اساس آلوده نماید که اگر فلان چیز نصیب من نشد، حتماً روزی من نبوده و اگر
روزی من بود بدون چون و چرا به من میرسید! اهمیّت کار و تلاش در مکتب
جاویدان اسلام به اندازه ای است که پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم
اجمعین) همواره بر لزوم آن تأکید فرموده و هرگونه اهمال و بی توجّهی را در
این باره روا ندانسته اند. در روایتی ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و
امامت انسانهای تنبل را مورد سرزنش قرار داده و در این باره فرموده است:
در تحصیل روزی تنبلی نکنید، زیرا پدران ما در این راه میدویدند و آن را
طلب میکردند. رهبران معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) برای اینکه سرمشقی
به دیگران بدهند، تنها به موعظه و نصیحت درباره کار و تلاش اکتفا نکرده
اند، بلکه در بسیاری از مواقع به کارهای سخت و طاقتفرسا روی میآوردند.
خداوند روزی شما را ضمانت کرد و شما را به کار و تلاش امر فرموده است، پس
نباید روزی تضمین شده را بر آنچه واجب شده مقدم دارید، با اینکه به خدا
سوگند آنچنان نادانی و شک و یقین به هم آمیخته است که گویا روزی تضمین شده
بر شما واجب است، و آنچه را که واجب کرده اند، [تکلیفش را] از شما برداشته
اند.حال اگر مقدّر بودن روزی از ناحیه پروردگار هستی به معنای جواز نشستن
در خانه و انتظار روزی رسیدن باشد، هرگز نباید پیشوایان دینی – که از همه
بیشتر به مفاهیم دینی آشنا هستند- این همه برای روزی تلاش کنند. بنابراین
مقدّر بودن روزی مشروط به تلاش و کوشش خود انسان است و اگر در این باره
میخواهد به نان و نوایی رسیده و سهم خود را دریافت نماید باید از تنبلی و
بی خیالی دست برداشته و خود را به کار و فعالیت وادارد.
آرمان