چطور با خطاي فرزندتان برخورد ميكنيد؟
اگر فرزند شما از دستورتان سرپيچي كند، لجباز شود يا بازيگوشيهايش دردسر بسازد، احتمالا براي كنترل رفتار فرزندتان دست به تنبيه ميشويد اما اگر اين حواس جمع براي مچگيري خطاي ديگران را هنگام كارهاي خوب بچهها و حتي بزرگترها بهكار ببريد، خيلي بهتر نتيجه ميگيريد. پدر و مادرها در تنبيه و كنترل اشتباههاي فرزندانشان چند گروه ميشوندو به شيوههاي مختلفي عمل ميكنند كه نمونههايش را براي شما ميآوريم:
عبور غافلانه: بعضي از والدين در مشغلههاي خود و حتي سختيهايي كه براي زندگي راحت فرزندانشان پيدا كردهاند تا حدي گم ميشوند كه اصلا متوجه خطاهاي فرزندان نميشوند يا آن خطا را خطاي بزرگي نميدانند و حلشدن آن را به زمان ميسپرند. اين گروه از والدين احتمالا فرزندان پرتوقعي تربيت خواهند كرد كه هيچگاه انتظار انتقاد و توبيخ را ندارند و اشتباهاتشان دائما بزرگتر ميشود.
تنبيههاي برعكس: گاهي كودك يا نوجوان حرف نادرستي ميزند يا رفتار خطايي انجام ميدهد و بزرگترها با تعجب و گاهي خنده با آن روبهرو ميشوند و بعد از دقايقي ظاهر جدي بهخود ميگيرند؛ مثلا كودك حرف زشتي ميزند و مادر اول با سر تكان دادن ميخندد و بعد با جديت ميگويد: «نگو، زشته!» اما كودك و نوجوان اينجا فقط جلب توجه شما برايش مهم ميشود و تصميم ميگيرد تا به خطايش ادامه دهد. اين گروه از والدين زمان اصلاح رفتار را درست تشخيص ميدهند اما شيوه اشتباهشان كار را بدتر ميكند.
تنبيههاي خشك: پدرو مادرهايي كه بسيار نگران تربيت فرزندشان هستند و ابزار تشويق و تنبيه آنها دائم در حال استفاده است، كم كم فرزنداني تربيت ميكنند كه بهطور خودجوش نميتوانند درست و غلط را تشخيص دهند و خود را كنترل كنند. پدر و مادرهاي جدي براي اصلاح رفتار اشتباه فرزندشان دست به خشونت و اهانت ميزنند و اينگونه مثل فردي كه بخواهد روي برگهاي درحال لرزش نوشتهاي را بنويسد، اول با برهمزدن آرامش و عزت نفس فرزندشان آنها را بيتمركز ميكنند و بعد از آنها ميخواهند كه خوب رفتار كنند! اين پدر و مادرها فراموش ميكنند كه ادب را بايد مودبانه به فرزندان بياموزند.
تنبيههاي كاربردي: به شيوهاي گفته ميشود كه بتواند انتقاد يك طرف را به طرف ديگر مثلا موضوع ناراحتي پدر و مادر را به فرزند منتقل كند و او را در شرايط آرامشبخشي متنبه كند تا مثلا فرزند تصميم بگيرد اشتباهش را ترك يا جبران كند. براي اينكه بتوان تنبيه خوبي را با بيشترين فايده و كمترين آسيب براي فرزندان داشت علاوه بر شيوههاي درست به روشهاي استفاده خوب هم نياز داريم كه در ادامه به تعدادي از آن اشاره ميشود.
قلقهاي برخورد با خطاي فرزند
براي اصلاح رفتار بچهها ميتوان از شيوههايي مناسب استفاده كرد كه در آن رابطه والد و فرزند آسيب نبيند و بچهها هم به سمت تغيير رفتار خود حركت كنند. قبل ازتعيين شيوه اصلاح رفتار خود داريد، بهتر است توان اثرگذاري خود را بالا ببريد، سعي كنيد ملايم و آرام صحبت كنيد تا بچهها منظور شما را بهتر بشنوند و تمركزشان به هم نخورد، هرچه تعداد امر و نهي شما كمتر و ميزان وقتگذاري براي فرزندتان مثل بازي، صحبت كردن، گردش، شوخي و... بيشتر باشد، بچهها راحتتر حرفهاي شما را ميپذيرند. از انتقاد جلوي جمع دوري كنيد.
1- تقويت همه كارها جز رفتارهاي اشتباه: كودكي را تصور كنيد كه در اغلب ساعتهاي روز رفتار خوبي دارد اما اگر چيزي را هم بخواهد، لجبازي و جيغ و فرياد راه بيندازد. در اين شيوه پدر و مادر ميتوانند در تمام طول روز به حرفهاي كودك فعالانه گوش كنند، با او صحبت كنند و... اما وقتي به زمان لجبازي كودك رسيدند وانمود كنند كه كارهاي ديگري دارند و فرصت ندارند به حرفهاي كودك گوش كنند حتي اگر بهشدت گريه كند.
2- تقويت رفتار برعكس رفتار اشتباه: وقتي مادري از بينظمي فرزندش گله دارد، يكي از راههاي اصلاح رفتار او را با اين راهحل ميتواند پيدا كند. در اين صورت به جاي تنبيه كودك يا نوجوان بهخاطر اتاق بينظم او، ميتوان حتي اگر هفتهاي يكبار اتاق او براي چند ساعت منظم است به آن توجه كرد و بهخاطر سليقهاي كه به خرج داده او را تشويق كرد.
3- سيري: گاهي موضوع دلخوري والدين بهخاطر تشنگي زياد كودك به فعاليتي است كه دائم او را منع كردهاند و او بهخاطر نابلدي به شيوهاي اشتباه به آن فعاليت پرداخته است. كودكي را فرض كنيد كه بهخاطر نقاشي روي ديوار خانه موجب عصبانيت پدر و مادرش شده. ميتوان به جاي توبيخ كلامي، تنبيه يا داد و بيداد فرصت انجام آن فعاليت را در حد زياد براي او مهيا كرد؛ مثلا روي ديوار اتاق كودك، پلاستيكي بزرگ نصب كرد و با دادن ماژيك و نشستن كنار او، كم كم به او ياد داد كه ميتواند هرچقدر كه بخواهد و هر روز روي آن پلاستيك نقاشي كند يا قبل از حمامكردن كودك به او رنگ گواش داد تا روي ديوارهاي حمام نقاشي كند و بعد به راحتي آن را پاك كرد. اينبار كودك بهخاطر نقاشي روي ديوار نهتنها تنبيه نميشود بلكه به حد اشباع ميرسد و تشويق هم ميشود.
4- هوشمندي: وقتي فردي رفتار اشتباهي انجام ميدهد، خودش انتظار برخورد بد را دارد اما رفتار كنترلشده ما ميتواند به او درس به يادماندني بدهد. فكرش را كنيد، نوجوان ديرتر از ساعت معمول به خانه آمده و پدر از اين كار ناراحت است اما به جاي پرخاشگري به او ميگويد: حيف شد امشب يك ساعت كمتر با هم بوديم!
5- الگوسازي: اقوام و فاميل بهصورت انتسابي با ما رفتوآمد دارند ولي دوستان انتخاب ما هستند؛ يعني ميتوانيد با توجه به موضوعي كه مورد نياز تربيت فرزند خانواده شما يا علاقهتان است انتخاب كنيد. فرض كنيد فرزندتان حجاب مناسبي ندارد يا پسرتان سرگرمي مناسبي ندارد و شما با انتخاب يك خانواده و رفتوآمد با آنها كه داراي فرزنداني با ايدهآل رفتاري شما و هم سن فرزندتان هستند به اصلاح فرزندانتان آن هم بدون تنبيه ميپردازيد. اين دوستيهاي خانوادگي اگر جذاب، به اندازه و با برنامهريزي باشد و در آن مقايسه كردن بچهها پيش نيايد ميتواند يك شبكه حمايتي براي تربيت بهتر فرزندانتان باشد.
6- تغافل: هميشه لازم نيست به ديگران نشان دهيد كه متوجه خطايشان شدهايد چراكه اينطوري زمان زيادي صرف بحث و... ميشود.گاهي اگر خودتان را به غفلت بزنيد تا زمانتان را بهجاي گله و بحث به راههاي درمان صرف كنيد، موفقتر خواهيد بود. از طرفي در مورد موضوعات حساس مثل كودكي كه رفتارهاي جنسي انجام ميدهد، تغافل راه بهتري براي ترك عادت او است؛ مثلا ميتوان وقتي كودك مشغول فعاليت اين چنيني است به جاي داد و فرياد او را براي خوردن يك خوراكي صدا بزنيد تا بدون آنكه گستاخ شود، حواساش پرت شود و كمكم به پختگي او كمك كنيد.
7- دعوت به تفكر: گاهي لازم ميشود كه كودك بهخاطر خطايش تنبيه شود اما مهم است كه بهعلت اشتباه خود و رفتار درست جايگزين آن پي ببرد. بهتر است اگر خطاي او برايتان خيلي آزاردهنده بوده مثلا او را از ديدن برنامه تلويزيوني محروم كنيد و بگوييد: «بهتره به جاي فيلم يك ساعت به كاري كه كردي و اينكه ميتونستي به جايش فلان رفتار را انجام دهي فكر كني».
8- جريمه: گاهي ميتوانيد براي برخي رفتارهاي بچههاي بالاي 8سال از جريمه استفاده كنيد. جريمه وقتي قابل استفاده است كه بخشي از امتيازهاي فرزندتان را با توضيح كافي در مورد علت رفتار خطاي او حذف كنيد. مدت زمان اجراي جريمه را با آرامش براي فرزندتان توضيح دهيد. حذف برنامه پارك آخر هفته شما كه مدتهاست در خانه شما انجام ميشود نوعي جريمه است. اگر موضوع جريمه براي فرزندتان مسئله مهمي نباشد يا برعكس، خيلي طاقتفرسا باشد ممكن است به نتيجه نرسيد.
9- جبرانكردن: گاهي كودك يا نوجوان شما بايد بداند كه اگر خطايي انجام ميدهد كه قابلجبران است بايد براي آن تلاش كند. براي نمونه كودكي كه زحمت شما را براي تميز كردن اتاقش نديده گرفته و دوباره اتاق را كثيف كرده، اينبار بايد خود دست بهكار شود.
10- نتيجه طبيعي: اگر كودكتان هنگام خواب شما، مزاحمت ايجاد كند و شما نتوانيد استراحت كنيد، ميتوانيد از نتيجه طبيعي استفاده كنيد. با اين روش شما ميتوانيد از قولتان براي بازي بعد از ظهر يا پختن يك شام عالي صرفنظر كنيد و به فرزندتان بگوييد كه خستگيتان مانع انجام اين كارهاست. اگر او بازي با شما يا شام عالي و... را ميخواهد بايد به شما فرصت استراحت بدهد تا بتوانيد بعد از استراحت با انرژي باشيد.
تنبيه بكاريد، اشتباه درو كنيد
اگرچه امروز نوع تنبيه بدني نسبت به قبل كاهش يافته اما هنوز هم نميتوان از كنار آسيبهاي تنبيههاي خشن و آزارندهاي كه در آن كودك نه دليل اشتباه خود را درك ميكند و نه راه درست جايگزين آن را درمييابد، ساده گذشت. وقتي اينگونه تنبيهها اتفاق ميافتد شايد كودك يا نوجوان در كوتاهمدت رفتار خود را اصلاح كند اما بهزودي به اشتباه خود بر ميگردد و در اين مدت نسبت به فرد تنبيهكننده احساس بدي پيدا ميكند. كودكي كه تنبيه خشن شده از موضوعي كه براي بزرگترها مهم است هم متنفر ميشود. اين بچهها در آينده بهاحتمال بيشتر پرخاشگر يا دروغگو ميشوند و رفتارهاي حقهآميز و آزارنده ديگران در آنها بيشتر ديده ميشود. بچههاي تربيت تنبيهي، كمتر درست و اشتباه را تشخيص ميدهند و احتمال اينكه در غياب پدر و مادر خطا كنند، بيشتر است.
فراموش نكنيد تنبيه خشن فقط تنبيه بدني نيست
وقتي مادر براي كنترل بازيگوشي فرزندش، پدر را لولوخرخره ميكند و دائم او را ميترساند كه «وقتي بابا بياد ميگم... » از تنبيه خشن استفاده ميكند و نفوذ كلام پدر را به جاي چاشني احترام و دوست داشتن به ترس از پدر تبديل ميكند.
نوع ديگر از تنبيههاي اشتباه زماني است كه مثلا نوجوان گلداني را ميشكند و پدر با فرياد جلوي جمع ميگويد: «خيلي شلختهاي، به درد هيچ كاري نميخوري» و... اين جملات نيشدار گاهي بسيار بدتر از تنبيه بدني روي شخصيت و عزتنفس كودك يا نوجوان اثر ميگذارد. تأثيراين جملات به حدي است كه گاهي بچهها عاقبت خود را همان داوري پدر و مادر ميبينند و فكر ميكنند آنها حتما يك آدم به درد نخور ميشوند. اغلب تصور آنها باعث واقعيت پيدا كردن اين داوريهاي بد هم ميشود.
براي هر پدر و مادري بهترين حالت، تغيير رفتار فرزندش به سمت خوبيهاست اما وقتي در نوع تنبيه خود به كودك رشوه ميدهد و ميگويد «اگر قول بدهي ديگر فحشندهي برايت توپ واليبال ميخرم» اين نوع جملات توان تغيير را در فرزند ميكشد و به او ياد ميدهد كه بد بودن خودش راهي براي كنترل ديگران است.
سهم پدر و مادرها در اشتباه بچهها
گاهي خطاي بچهها را بايد پاي پدر و مادرها يا بزرگترها نوشت. چه زمان؟
وقتي پدر و مادري خود الگوي بچهها باشند و رفتار خطاي امروز بچهها،
تكرار رفتار اشتباه امروز يا ديروز پدرو مادر است، نميتوانيد براي تغيير
شرايط فقط به فكر بچهها باشيد. مهم است كه اول شما بهعنوان الگو تغيير
كنيد. بچهها اگر بينظمي ببينند، بينظمي را ياد ميگيرند. اگر بياحترامي
ببينند، بياحتراميكردن را ميآموزند و... .
خودتان را در تنبيه تنها
نگذاريد، پدر و مادري كه براي اصلاح فرزندش از ديگران كمك نميگيرد، كمكم
به بچه اين پيام را ميدهد كه اين انتقاد نظر شخصي من است نه اجتماع؛ مثلا
اگر در يك مهماني فرزندتان خطايي كرد بهتر است از صاحبخانه بخواهيد به او
تذكر بدهد نه اينكه دائم خودتان را تصحيحكننده خطاي بچهها بدانيد.
شايد از اينكه مطلبي را بارها به فرزندتان گفتهايد و او گوش نكرده ناراحت
باشيد. بهتر است كمي به اين موضوع فكر كنيد كه شايد نوع و شيوه اصلاح شما
درست و منطبق با درك و سن بچهها نبوده.
گاهي خطاي بچهها ادامه دار
ميشود چون ما فكر ميكنيم كه براي اصلاح او كاري كردهايم، درحاليكه
اينطور نيست. فرزندي كه در زمان درست و با شيوه درست رفتار تربيتي شما
مواجه نشده ممكن است هنوز هم نداند چرا كارش اشتباه است.
همشهری