به گزارش شفا آنلاين، دانش و مهارت یکی از شاخصه هایی است که بازار کار برای جذب نیرو به آن توجه ویژه ای نشان می دهد و دانشگاه یکی از نهادهایی است که در تمامی کشورهای جهان به عنوان یک نهاد تربیتی برای انتقال دانش و آموزش مهارت های مورد نیاز نیروهای انسانی جوان شناخته می شود.
در کشور ما نیز دانشگاه نه تنها به عنوان یکی از مراکز پرورش دانشجو و دانش آموختگان رشته های مختلف شناخته می شود بلکه دانشگاه در بسیاری از بخش ها و تحولات پیش قراول بوده است. اما از زمانی که گرایش جامعه به دانشگاه بیش از پیش شد و ورود به دانشگاه سهل تر گردید، پدیده ای نیز به نام مدرک گرایی در جامعه پدیدار شد.
براساس آنچه که رضا صابری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اظهار داشته است: در حال حاضر 80 درصد دانشجویان کشور در 20 رشته ممترکز شدهاند و این یک ناسازگاری در حوزه علمی ایجاد کرده است، به گونه ای که بسیاری از رشتهها بدون تقاضا است و با معضل صندلی خالی مواجهاند و در یک سری رشته تراکم به حدی است که با بیکاری فارغ التحصیلان مواجه هستیم، لذا عرضه و تقاضا در این مقوله وجود ندارد.
وی در ادامه تصریح می کند: رفع این مشکلات نیازمند یک سند راهبردی است و دکتر فرهادی وزیر علوم قول داده این سند را هرچه سریعتر تدوین کنند.
این تمرکز دانشجو تنها در 20 رشته در حالی است که دیروز کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 623 عنوان کرده است که باتوجه به تعداد داوطلبان و ظرفیت دانشگاه ها در آزمون سراسری سال 93 دانشگاه ها با 522 هزار صندلی خالی مواجه هستند.
این آمار از صندلی خالی و تمرکز بیش از 80 درصد دانشجویان در حالی است که وزارتخانه علوم دولت یازدهم هنوز یک سال از فعالیتش نگذشته با چالش رد صلاحیت پی در پی وزاریش مواجه شد.
از سوی دیگر آمارهایی که از بیکاری فارغ التحصیلان به گوش می رسد بیش از پیش دانشگاه را با چالش مواجه می کند.
هر چند آمارهایی که در دولت یازدهم از وضعیت بیکاری و نرخ اشتغال از سوی مراکز ذیربط منتشر می شود حاکی از کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال است اما در این بین از میان نرخ بیکاری 10.7 درصدی در سال 93، با استناد به نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 90 مرکز آمار ایران، حدود 768 هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارد که از این تعداد 207 هزار و 310 نفر دارای مدرک فوق دیپلم، 505 هزار و 10 نفر دارای مدرک لیسانس، 52 هزار و 169 نفر فوقلیسانس و دکترای حرفهای و 3388 نفر نیز دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
از سوی دیگر اما مطابق تحقیقاتی که سازمان همیاری اشتغال دانشآموختگان انجام داده است، بیشترین تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند.
از مجموع بیش از 768 هزار نفر بیکار فارغالتحصیل دانشگاهی، 363 هزار و 740 نفر مرد و 404 هزار و 311 نفر نیز زن است که بالاترین تعداد مردان بیکار در رشته مهندسی، ساخت و تولید با 178 هزار و 461 نفر است و بیشترین تعداد زنان بیکار نیز با 134 هزار و 791 نفر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند.
در مجموع، 100 هزار و 912 نفر مرد و زن در رشتههای علوم انسانی و هنر و 76 هزار و 191 نفر نیز در علوم، ریاضی و کامپیوتر بیکار هستند.
38 هزار و 438 نفر در رشتههای کشاورزی و دامپزشکی، 25 هزار و 997 نفر در رشتههای بهداشت و رفاه (بهزیستی) و 17 هزار و 407 نیز در رشته خدمات بیکار هستند. از کل 768 هزار بیکار فارغالتحصیل دانشگاه کشور 13 هزار و 45 نفر رشته تحصیلی خود را اظهار نکردهاند.
اما در این میان نکته ای نهفته است. مجلس می گوید 80 درصد دانشجویان تنها در 20 رشته متمرکز شده اند. با نگاهی به آمار دانشجویان در این 20 رشته می توان نتیجه گرفت که دانشجویان به دلیل بازار کار بهتر جذب چنین رشته هایی می شود. براساس آمار ارائه شده رشته حسابداری با تعداد 230 هزار دانشجو بیشترین سهم را در میان رشته محلها به خود اختصاص داده است، پس از آن حقوق با 170 هزار دانشجو و کامپیوتر (نرمافزار) در حدود 100 هزار دانشجو دارد، مهندسی کامپیوتر (سختافزار) نیز دارای 80 هزار دانشجو است. در رشته مدیریت بازرگانی 70 هزار دانشجو، در رشته مدیریت دولتی 63 هزار دانشجو، در رشته مهندسی عمران که نهمین رشته پرجمعیت است حدود 62 هزار دانشجو، در رشته روانشناسی حدود 60 هزار دانشجو تحصیل میکنند.
با توجه به آمار تمرکز دانشجویان در این 20 رشته و آمار رشته هایی که بیشترین نرخ بیکار را دارند می توان گفت نکتهای که در این میان مغفول مانده، آن است که رشته هایی که طرفدار زیادی دارند به همان اندازه هم انباشت دانش آموخته در صف جذب بازار کار دارند؛ علاوه بر این نبود تناسب میان تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و شمار دانشآموختگان یکی دیگر از نکاتی است که در مغوله بیکاری و جذب دانشجو در کشور مد نظر قرار نگرفته است.
از سوی دیگر اما بازار کار ادعا دارد که دانش آموختگانی که از دانشگاه ها در کشور روانه بازار کار می شوند مهارت و دانش کافی برای کار را ندارند.
آمارها می گویند تنها 35 درصد از دانشجویان در 11 درصد رشتهها مشغول به تحصیل هستند و 65 درصدشان در کمتر از 89 درصد رشته محلها مشغول به تحصیلاند.
اما آنچه که از سوی دیگر در سال های اخیر شاهد آن هستیم کاهش دانشجو و صندلی
های خالی دانشگاه هاست. با این حال این آمارها نشان می دهد که آنچه که در جو بازار
کار و اشتغال دانش آموختگان رخ داده است از میزان محبوبیت دانشگاه روز به روز
کاسته می شود و جوانان به جای تحصیل به سوی بازار کار گرایش می یابند. گویی این
بار جامعه از مدرک گرایی به سوی بازار کار در حرکت است.
شفاف