گنجینه لغت آیه
امد در لغت به معنى زمان محدود است، و تفاوت آن با ابد این است كه ابد، زمان نامحدود را مىگوید، و غالباً امد توجه به انتهاى زمانى و سر رسید مدت دارد، هر چند به معنى زمان محدود (در برابر نامحدود) نیز به كار مىرود.واژه تجد از ماده وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودى است و كلمه خیر و سوء كه به صورت نكره آمده در اینجا مفید عموم است، یعنى هر انسانى در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را- هر چند كم باشد- در نزد خود مىیابد.
حضور اعمال و تجسم آن در قیامت
این آیه تكمیلى است بر آنچه در آیه قبل آمد، و از حضور اعمال نیك و بد در قیامت پرده بر مى دارد. آرى گناهكاران و نیكوكاران همگى اعمال خود را در آن روز حاضر مىبینند، با این تفاوت كه نیكوكاران از مشاهده اعمال خویش خوشحال و مسرور مىشوند و بدكاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مىروند كه آرزو مىكنند از آن فاصله بگیرند نه فاصله مكانى، كه فاصله زمانى دور و دراز كه براى ابراز تنفر از فاصله مكانى رساتر است، زیرا در فاصله مكانى احتمال حضور نزد او وجود دارد، ولى در فاصله زمانى به هیچوجه امكان پذیر نیست. قرآن مجید در آیه مورد بحث و آیات زیاد دیگرى از این حقیقت پرده بر مىدارد كه؛ در قیامت اعمال نیك و بد انسان، هر كدام در شكلى تجسم یافته و در عرصه محشر حاضر مىشود.گرچه جمعى از مفسرین اصرار دارند این آیه و آیات مانند آن را توجیه كنند و بگویند منظور از حاضر شدن اعمال، حضور پاداش و كیفر آنهاست یا اینكه منظور حضور نامه عمل است كه تمام اعمال آدمى از نیك و بد در آن ثبت شده است.ولى پیداست كه این توجیهات، با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا این آیه به روشنى مىگوید كه انسان در روز رستاخیز، خود عمل را مىیابد، و در ذیل آیه مىخوانیم گناهكار آرزو دارد كه بین او و عمل زشتى كه انجام داده جدایى بیفتد، و در اینجا نیز خود عمل، مورد بحث آیه است نه نامه عمل و نه كیفر و پاداش آنها.
نظر علامه در المیزان
علامه طباطبایی در المیزان می فرماید: جمله تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِید.ً دلالت دارد بر اینكه حاضر شدن عمل زشت باعث ناراحتى نفس مىشود، هم چنان كه عمل خیر باعث مسرت نفس مىگردد، و اگر فرمود صاحب عمل زشت دوست مىدارد كه: اى كاش بین او و آن عمل، فاصلهاى زمانى مى بود، و نفرمود دوست مى دارد كه كاش اصلاً آن عمل را نكرده بود، براى این است كه عمل خود را حاضر مىبیند و مىبیند كه خداى تعالى عملش را حفظ كرده، دیگر هیچ آرزویى نمىتواند داشته باشد، بجز اینكه بگوید اى كاش در چنین موقعیتى كه سخت ترین احوال است بین من و این عمل زشت فاصله زیادى بود، و اینطور نزدم حاضر نمىشد.
آیات مشابه این آیه در قرآن
این آیه شبیه آیه 49 سوره كهف است كه مىفرماید: در روز قیامت مردم تمام اعمال خود را در برابر خویش حاضر مىیابند. در تفسیر برهان آمده است كه امام سجّاد علیه السلام در هر جمعه در مسجد النبى هنگام موعظه، این آیه را براى مردم تلاوت مىفرمود.گواه دیگر اینكه در آیه مورد بحث مىخوانیم: گناهكار دوست مى دارد میان او و عملش فاصله زیادى بیفتد و هرگز آرزوى از بین رفتن عمل خود را نمىكند. این نشان مىدهد كه نابودى اعمال امكانپذیر نیست و به همین دلیل تمناى آن را نمىنماید.
ذکر سه نکته در آیه
1ـ در آیه نمىگوید آرزو مىكند اعمال بدش نابود شود زیرا مىداند چیزى در جهان نابود نمىشود، بلكه آرزو مىكند با آن فاصله بگیرد.2ـ در پایان آیه، باز براى تأكید بیشتر مىفرماید: خداوند شما را از (نافرمانى) خویش بر حذر مىدارد و در عین حال خدا نسبت به همه بندگان مهربان است (وَیُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَوُوفُ بِالْعِبَادِ).در واقع، این جمله معجونى است از بیم و امید، از یك سو اعلام خطر مىكند و هشدار مىدهد، و از سوى دیگر بندگان را به لطفش امیدوار مىسازد تا تعادلى میان خوف و رجا كه عامل مهم تربیت انسان است برقرار شود، این احتمال نیز وجود دارد كه این دو جمله تاكید بر یكدیگر باشد و به این مى ماند كه كسى به دیگرى بگوید من تو را از این كار خطرناك بر حذر مىدارم و من به تو مهربانم كه اعلام خطر مىكنم.3ـ انسان در پیش روى خود، اعمال خویش را كه تجسّم پیدا كرده و به صورت حقایق قابل مشاهده درآمده مىبیند، و چه عالى و مایه خوشى و شادمانى است كه آدمى عمل نیك خود را ببیند، آن هم هنگامى كه خستگی ها از بین رفته و دشواری ها به پایان رسیده و پایان نیك عمل بر جاى مانده است.ولى كارهاى بد چه مىشود؟ آن هم در حالى كه لذت ساده انجام كار بد از میان رفته، و عواقب گناه بر جاى مانده است.
پیامهای آیه
1ـ اعمال انسان محو نمىشود و در قیامت در برابر او حاضر مىگردد. «مُحْضَراً»2ـ اعتقاد به حضور عمل در قیامت، مانع گناه است. «مُحْضَراً»3ـ گنهكاران، در قیامت از اعمال خود شرمندهاند، امّا چه سود؟ «تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها»4ـ بسیارى از اعمالى كه در دنیا مورد علاقه انسان است، در قیامت مورد تنفّر او قرار خواهد گرفت. «تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً»5ـ در روز قیامت، پشیمانى سودى ندارد و آرزوها نشدنى است. كلمه (لَوْ) در مورد آرزوهاى نشدنى بكار مىرود. «لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً»6ـ خدا پروایى، مانع گناه است. «یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ»7ـ سرچشمه هشدارهاى الهى، محبّت و رأفت اوست. «یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَوُفٌ بِالْعِبادِ»8ـ بیم و امید در كنار هم نقش تربیتى دارند. امید، به تنهایى سبب غرور، و بیم از تنهایى، سبب یأس مىشود. «یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»، «وَ اللَّهُ رَوُفٌ بِالْعِبادِ»9ـ لطف و رأفت خداوند شامل حال همه بندگان است. «رَوُفٌ بِالْعِبادِ»