به گزارششفا آنلاين،او متولی یکی از گورستانهای روستایی در کشور بود اما نهتنها فرزند اول آنها پسر نشد بلکه با وجود تنگدستی و نداری، هفت فرزند به این خانواده پا گذاشت که هیچیک از آنها پسر نبود.
سمیرا صاحب هفت دختر زیبا و سالم شد اما هر روز بابت این هفت دختر از طرف خانواده همسرش مورد سرزنش قرار میگرفت، انگار که دخترها به سفارش او به دنیا آمده بودند.
سمیرا دیگر داشت خسته و فرسوده میشد. با چهار بار سقط جنینی که داشت میشد گفت که تاکنون 11 بار زایمان کرده بود. اما در سن چهل و پنج سالگی یک بار دیگر باردار شد تا رویای طلایی همسرش یعنی داشتن یک پسر را به حقیقت تبدیل کند.
گرچه سمیرا هرگز پسر کاکلزری خود را به چشم ندید اما بالاخره رویای همسرش به حقیقت پیوست.
سمیرا هنگام زایمان فوت کرد و یک نوزاد عقبمانده پسر تحویل خانواده داد تا همسرش این آرزو را به گور نبرد.
اما این خانواده بعد از مادر چقدر سختی کشید و دختران خانواده که همیشه تحقیر شده بودند چگونه بعد از او بار خانواده را به دوش کشیدند داستان دیگری است.
امتداد سلسله من
سالهای سال است که در خانوادهها داشتن پسر به دختر ترجیح داده شده است.
شاهان فرزند پسر میخواستند که امتداد سلسلهشان باشد. رعیت فرزند پسر میخواست تا کمک کارش باشد و در کار به او کمک کند.کشاورزان فرزند پسر میخواستند که همراه آنان روی زمینهایشان کار کنند.
چوپانها به یاری پسرانشان گلههایشان را توسعه میدادند و قدرت دست پسران بود و حتی قبایل وحشی نیز پسر میخواستند که نیروهای تهاجمی بیشتری داشته باشند و غنایم بیشتری به دست آورند.
دخترها در جنگها دزدیده میشدند و ناموس قبیله به تاراج میرفت، به همین دلیل هیچکس ترجیح نمیداد دختر داشته باشد اما این فرهنگ حتی تا امروز که دختران خانوادهها درآمد مستقل و در امور مختلف چون کشاورزی و صنعت و نساجی و دامپروری همکاری دارند ادامه دارد.
گویی فرهنگ ترجیح پسر بر دختر در رگ و پوست جامعه تنیده شده است.
فرهنگی که امروز با پیشرفت دانش و تکنولوژی بشر و امکان انتخاب جنسیت نوزاد میتواند هرم جمعیتی را با مشکل مواجه کند.
مسعود توکلی، جمعیتشناس و پژوهشگر در این مورد میگوید: انتخاب جنسیت نوزاد تجربهای است که چین پشت سر گذاشته است. وقتی به دلیل انفجار جمعیت در این کشور داشتن بیش از یک فرزند ممنوع شد، خانوادهها با سقط کردن فرزندان دختر و نگه داشتن فرزندان پسر تعادل جمعیت زنان و مردان را در کشور برهم زدند.
این موضوع تا حدی جدی بود که سونوگرافی برای بارداری را ممنوع کرده بودند، ولی دیگر دیر شده بود.
توکلی درمورد تبلیغ انتخاب جنسیت جنین در ایران میگوید: گرچه در ایران هیچ ممنوعیتی برای بارداریهای دوم و سوم نیست و امروزه این کار با تشویق دولت نیز روبهرو میشود اما خانوادههای زیادی هستند که مایلند تنها یک فرزند داشته باشند یا جنسیت فرزند را طبق سلیقه خود انتخاب کنند.
این جمعیتشناس میگوید: تحلیلهای هرم جمعیتی در سالهای مختلف نشان میدهد تنها زمانی که جنگ رخ میدهد یا بیماری نسبت به جنسیت شایع میشود شمار متعادل زنان و مردان در جامعه بههم میریزد و هرچه انسان در امر موالید کمتر دخالت کند، تعادل جنسیتی جمعیت بهتر حفظ میشود و انتخاب طبیعت به نوعی پیش میرود که این تعادل ثابت باشد، به نحوی که در ابتدای تولد شمار فرزندان پسر کمی بیشتر است و سالهای بعد این آمار متوازن میشود.
وی میافزاید: مطالعات نشان میدهد هنگام جنگ و استرس یا قحطی و بحران، موالید دختر به طور طبیعی افزایش پیدا میکند و این انتخاب برای امتداد نسل طبیعی است.اما مداخله در کار طبیعت بدون دلیل ضروری سبب میشود سالهای بعد پسران کاکلزری که از طریق آزمایشگاهی یا با کمک تغذیه و دستکاریهای متداول پا به جامعه گذاشتهاند همسری برای ازدواج نداشته باشند.
دیگر چه فرقی میکند؟
امروزه زنان در جامعه و چرخه اقتصادی همچون مردان نقش ایفا میکنند و در جوامع از امنیت بیشتری برخوردار هستند، چنانکه داشتن دختر نهتنها نقیصهای به حساب نمیآید بلکه هزینه زیادی نیز به خانوادهها تحمیل نمیکند.
زنان اکنون همانند مردان یک نیروی کار و مولد هستند که بیشتر دولتها بخوبی امنیت آنان را تامین میکنند. ضمن اینکه معیشت مردم دیگر به آنچه به فرزندان ذکور به ارث میرسد بستگی ندارد. بنابراین ترجیح دادن جنسیت پسر به دختر امروز بیش از هرچیز یک ذهنیت است تا یک ضرورت.
دکتر زهرا محمدی، جامعهشناس ضمن اعلام این مطلب میگوید: گرچه این ترجیح در میان بسیاری از خانوادهها کمرنگتر شده است اما هرچه خانوده سنتیتر و وابسته به جامعه و فرهنگ بستهتری باشد ترجیح فرزند پسر پررنگتر دیده میشود.
این جامعهشناس میافزاید: برای جلوگیری از بههم خوردن تعادل و نظم جامعه، ضمن فرهنگسازی برای اهمیت و نقش زن در خانواده و الگوی مثالزدنی اسلام حضرت فاطمه (س) که نسل امامت از وی ادامه یافته است، باید ممنوعیتهایی برای انتخاب جنسیت نوزاد به شیوه علمی و آزمایشگاهی به وجود آید و دستکم جلوی تبلیغات این نوع مداخله پزشکی گرفته شود.
در غیر این صورت در دهههای آتی با بحران نبود تعادل جنسیتی جمعیت مواجه خواهیم بود.