شفا آنلاين-دورهم جمع شدن و گپزدن برای گذران اوقات فراغت عادت دیرینه انسان است. از زمانی که انسان خود را شناخت و دریافت برای تامین نیازهای کوتاهمدت و بلندمدت خود نیاز به تعامل و همکاری با همنوع دارد تا به امروز دورهمیها و مکان گفتوگو شکلهای گوناگونی به خود گرفته است.
به گزارششفا
آنلاين،تجمع
گروهی از افراد در کنار یکدیگر در مکانی مشخص که با عنوان پاتوق شناخته
میشود در تمامی دورههای تاریخی متناسب با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی
جامعه شکل گرفته و در برهههایی از زمان زمینه ساز تغییرات اجتماعی و
هدایتکننده آنها بودند.
شاید اولین تصوری که از پاتوق در ذهن شکل میگیرد،
کافههای پاریس باشد. کافههایی که در دورهای از زمان به محلی برای
گفتوگو و تعامل روشنفکران عصر تبدیل شد و از درون آن تئوریهایی خارج شد
که بخشی از تاریخ قرن 20 و 21 اروپا را رقم زد.
بسیاری خیزش جنبش دانشجویی
می 1968 و شکلگیری نهادهای مدنی را مرهون پاتوقهای روشنفکری میدانند
که در عمل زمینه ساز حضور مردم در خیابانها شد. پاتوقها اما تنها به قشر
روشنفکر محدود نمیشدند.
در واقع، دور هم جمع شدن و گذران اوقات فراغت تنها
به گروه خاصی تعلق نداشت و تمامی شهروندان از هر قشر و گروه به استثنای
زنان این حق را داشتند که در محیطی عمومی دورهم جمع شوند و گفتوگو کنند.
در این مورد، قهوهخانهها را میتوان از نخستین پاتوقهایی دانست که
روزانه جمعیت کثیری را در شهر و روستا دور هم جمع میکردند تا افراد به
بهانه خوردن چای و کشیدن قلیان با یکدیگر گفتوگو کنند. نقش قهوهخانهها
اما به تدریج با حضور قشر روشنفکر جامعه که به گونهای دیگر میاندیشیدند و
خواستهای غیر از خواستههای مردم عادی داشتند کمرنگ شد و کافهها این خلا
را پر کردند. کافههای اندک مرکز شهر تهران به ویژه کافه نادری مکانی بود
که به روشنفکران ایرانی این اجازه را میداد تا ساعات طولانی از روز را در
آنجا بگذرانند و بحث کنند.
شعرها و انجمنهای روشنفکری که از درون این
کافهها متولد شدند هنوز در حافظه تاریخی تهران قرار دارد.
رنگ و بوی پاتوقها در طبقات مختلف
از نوستالژی قهوهخانه قنبر تا کافه نادری زمان زیادی گذشته است. امروزه
بنا به اقتضای شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل پاتوقها تغییر بسیاری
کرده و برخلاف گذشته جامعه با گستردگی پاتوقها روبهروست.
در واقع،
افزایش دامنه انتخاب برای انسان امروزی و چند لایه شدن زندگی موجب شد تا
علاوه بر کافهها، مراکز خرید، کتابفروشیها و سالنهای ورزشی هم به جمع
پاتوقهای ایرانی بپیوندند. در این میان، آنچه پاتوقهای مختلف را از هم
جدا میکند، ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی مردمی است که رو به پاتوقها
میآورند.
بهطور مثال، افرادی که نسبت به موضوعات فرهنگی گرایش زیادی
دارند و دانشجویان را میتوان به راحتی در بخشهای مرکزی تهران و حوالی
تئاتر شهر، کتابفروشیهای انقلاب و کافیشاپهای آن حوالی یافت. شهروندان
طبقه متوسط و متوسط رو به پایین، قهوهخانهها را اغلب به عنوان پاتوق
برمیگزینند. این دسته از پاتوقها در بالای شهر هم پذیرای جوانان ثروتمند
هستند البته این قشر، سالنهای بیلیارد، بولینگ، مراکز خرید و کافههای شیک
را هم برای گذران اوقات فراغت انتخاب میکنند.
البته، از آنجا که این نوع
مرزبندی مبتنی بر عرف است، احتمال بروز رفتارهایی خارج از این چارچوب بسیار
محتمل است. به این معنی که گاه افراد با تلفیق پاتوقهای طبقات مختلف سبک
زندگی متفاوتی را تجربه میکنند.
پاتوقها؛ از قهوهخانه قنبر تا شبکههای اجتماعی
تغییر پاتوقها در طول زمان تنها به تغییر مکان و فضا محدود نمیشود.
تغییر فضای ملموس به فضای مجازی و حضور مجازی فرد در پاتوقها به جای حضور
فیزیکی ازجمله ویژگیهایی است که پاتوقهای امروزی را از پاتوقهای گذشته
با هر شکل و شمایلی متفاوت کرده است.
پیشرفت تکنولوژی و تسلط آن بر زندگی
روزمره افراد به همراه برخی محدودیتهای مربوط به حوزه عمومی در کشور منجر
به حرکت پاتوقهای عمومی به سمت پاتوقهای خصوصی و البته مجازی شده است.
افشین خاکی، کارشناس شهری با اشاره به تاریخچه شکل
گیری پاتوق در ایران میگوید: در بافت قدیمی تهران، میدانگاهها و سر
گذرها بیشتر بهعنوان پاتوقهای محلی به شمار میرفتند و مردم محله
معمولاً ساعات پایانی شب را در کنار یکدیگر میگذراندند.
سلمانیها و
قهوهخانهها از دیگر مکانهایی بودند که بهعنوان پاتوق مردانه بهطور
مرتب عدهای را دورهم جمع میکردند. او در ادامه تصریح میکند: ویژگی مهم
پاتوقهای گذشته این بود که به تمام مردم محله از هر طبقه اقتصادی و
اجتماعی تعلق داشت ضمن اینکه، پاتوقهای قدیمی کاملاً مردانه بودند و زنان
اجازه ورود به آن مکانها را نداشتند. در آن دوره پاتوقهای زنانه تنها به
مراسم مذهبی محدود میشد. خاکی با بیان اینکه پاتوقهای امروزه از حیث
کارکرد با موارد گذشته متفاوتاند، بیان میکند: درحال حاضر، نهتنها شکل
پاتوقها فرق کرده است، بلکه فضای حاکم بر آن با گذشته متفاوت است.
پاتوقهای امروزی کاملاً تفکیک شدهاند و گروههای مختلف پاتوقهای ویژه
خود را دارند.
بهعبارت دیگر، امروزه پاتوقهای شهری بر اساس طبقات اجتماعی
از یکدیگر تفکیک شدهاند بهطور مثال، در بخشهای پایین شهر قهوهخانهها
در نقاط مرکزی، قهوهخانهها و رستورانهای کوچک و در بالای شهر مراکز
تفریحی لوکس، بولینگ و بیلیارد بهعنوان پاتوق پررنگ میشوند. او میگوید:
البته یکی از مهمترین ویژگیهای پاتوقهای امروزی حضور زنان است.
این
مساله همزمان با مجازی شدن پاتوقها شدت بیشتری به خود گرفته است
بهگونهای که امروزه پاتوقهای زنانه به اشکال مختلف در سطح شهر و در فضای
مجازی دیده میشود. این کارشناس شهری در پایان با اشاره به نفوذ قشربندی
اقتصادی و اجتماعی در پاتوقهای مجازی عنوان میکند: شاید عجیب بهنظر برسد
اما افراد در صفحههای مجازی هم با افرادی که از حیث اجتماعی و اقتصادی
تناسب دارند، ارتباط برقرار میکنند. در واقع، سبک زندگی مشترک که تابعی از
شرایط اقتصادی و اجتماعی است، عامل پیوند افراد در صفحات مجازی میشد.
انتقال از فضای عمومی به خصوصی
مصطفی اقلیما، آسیبشناس نیز با اشاره به دلایل
شکلگیری پاتوقهای مجازی میگوید: از گذشته تا به حال، پاتوقها مکانی
بودند که افراد و گروههای مختلف را دور هم جمع میکردند. در این شرایط به
افراد فرصت داده میشد تا زمانی را برای بیان افکار و مشکلاتشان اختصاص
دهند. او در ادامه عنوان میکند: به تدریج و با وضع محدودیت بر اماکن
عمومی و نظارت و کنترل بیش از اندازه، مردم ترجیح دادند تا جمعهای دوستانه
را از محیط عمومی به محیط خصوصی منتقل کنند. این محیط خصوصی که امروز
بیشتر شکل مجازی گرفته است از نظارت اجتماعی کمتری برخوردار است و با
کدهای ویژهای تعریف میشود.
کدهایی که تنها برای افراد فعال در فضای
مجازی قابل فهم است. اقلیما در پایان خاطرنشان میکند: پاتوقهای گذشته با
کمترین میزان آسیب مردم را به دورهم جمع میکردند. کنترل بیش از اندازه و
محدود ساختن آنها موجب خصوصی شدن و به دنبال آن نظارت اجتماعی کمتر میشود.
این موضوع در ذات خود با آسیب اجتماعی همراه است.
آرمان