شنید جراحان پلاستیک به بوشهر آمده اند تا بیماران مناطق محروم استان را درمان کنند آن هم رایگان. باید وقتی 5 سالش بود جراحی پلاستیک می شد همان موقع که استخوانهای صورتش رشد کردند. رشدی کاذب که باعث شد چشمانش از حدقه بیرون بیاید و اجزای دیگر صورتش جابه جا شود. اما هیچ وقت خانواده اش توان سفر از گناوه به تهران را نداشتند . اسم او را مادرش در پایگاه سلامت گناوه نوشت. قرار شد بهمن ماه سال 92 به بیمارستان شهدای خلیج فارس برود. امیدوار شد. چادر به سرش کشید و از خانه بیرون آمد.
تیم جراحان پلاستیک به بیمارستان خلیج فارس بوشهر آمده بودند. به بیمارستان رفت کسی در بیمارستان نگاه سنگینی به صورتش نکرد. درد بیماران دیگر کمتر از محبوبه نبود. کودکان مادرزاد در آغوش مادر و پدرشان بودند. راه کام و بینی آنها به هم متصل بود. خیلی از آنها بینی و دهان نداشتند. نوبت ویژه برایش در نظر گرفتند. نشست کنار پزشکانی که در درمانگاه نشسته بودند تا بیماران را معاینه کنند. عکس کودکی اش را نشان داد و گفت حال و روز امروزم را تا 5 سالگی نداشتم.
به تهران اعزام شد. هزینه هایش را بیمارستان 15 خرداد پرداخت کرد. نه ماه بعد دوباره وقتی شنید همان گروه از جراحان پلاستیک به بوشهر آمده اند، به بیمارستان شهدای خلیج فارس آمد. این بار عکس قبل از عملش را هم آورد. چشمانش حالت طبیعی تری پیدا کرده بود. همه اعضای تیم پزشکان او را می شناختند.
جراحی صورت او یکی از نادرترین جراحی ها و بیماری هاست که باید به دفعات زیاد بیاید تهران و تحت عمل جراحی قرار بگیرد. محبوبه اولین کسی نبود که به تهران برای انجام عمل های پی در پی اعزام شد، نه تنها او بلکه 700 بیماری که بهمن ماه سال 92 به بیمارستان آمده بودند هم معاینه شدند و صد نفر از آنها که لازم بود جراحی سخت تری روی سر و صورتشان بشود، به تهران آمدند.
اما این بار جراحان پلاستیک 130 نفر دیگر از بیماران محروم بوشهری را از روز 18 تا 21 مهر ماه توسط جراحان پلاستیک معاینه کردند. این بار هم بسیج جامعه پزشکی و دانشگاه شهید بهشتی به کمک پزشکان و جراحان در بیمارستان شهدای خلیج فارس حضور پیدا کردند تا روال معاینه ها به خوبی انجام شود.
درمانگاه بیمارستان پر است از بیمارانی که ناهنجاری سر و صورت و شکاف کام و لب دارند. بسیاری از آنها کودکانی هستند که مادرزاد دچار این بیماری شدند. کسی نمی داند چرا. شاید نبود برخی از ویتامین ها در مادر باعث بروز چنین بیماری مادرزادی شود. اگر مشکل این کودکان شکاف کام باشد، به این معنی است که راه حلق و بینی آنها باز است بنابراین نه تنها هنگام خوردن غذا دچار مشکل می شوند بلکه نمی توانند به درستی صحبت کنند.
نزدیک به پارس جنوبی، همراهان بیماران محروم استان بوشهر پشت درهای اتاق عمل بیمارستان خلیج فارس نشسته اند. تسبیح به دست، لب گزیده، دست به کمر، ذکر گویان، عروسک به دست، با چشمان سرخ، دل آشوب، بی قرار و منتظر. یا مادر و مادربزرگ هستند یا پدر و برادر. منتظرند تا بیمارشان از اتاق عمل بیرون بیاید. هر بار که در باز می شود، همه سرها به سمت در بر می گردد.
پرسنل اتاق عمل باید هر چند وقت یک بار تذکر بدهد که از کنار در عقب بروند و یا جواب سوال همراهان نگران را بدهند و بگویند، عمل جراحی کدام بیمار تمام شده و یا کدام بیمار در ریکاوری است. هر از گاهی تخت بیماری بیرون می آید و یک خانواده خوشحال می شوند. همراهان بیمار به بخش می روند. بیشتر آنها کودکان بیهوش روی تخت هستند که چشمان مادرانشان را سرخ کرده اند. گاهی با همین یک عمل مشکلشان حل می شود و گاهی باید چندین بار جراحی شوند. وقت عمل میگیرند برای فردایی دیگر.
بیماران فقط کودک نیستند، سالخوردگان هم آمده اند. وقتی دکتر محسن فدایی عراقی، فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی از آنها پرسید چرا انقدر دیگر اقدام به معالجه کردید گفتند که چون نمی دانستیم می شود با انجام عمل جراحی خوب شد!
فدایی می گوید: باید این بیماری در بدو تولد و حداکثر تا یک سالگی درمان شود منتها بسیاری از این بیماران مناطق محروم نسبت به این موضوع آگاهی ندارند و یا عدم تمکن مالی به آنها اجازه معالجه را نمی دهد به همین علت در میان آنها افرادی را می بینیم که در سن 50 سالگی یا 30 سالگی برای اولین بار متوجه شده اند که می توانند برای درمان اقدام کنند.
بیرون از بیمارستان شهدای خلیج فارس، نه فقط خانواده بیماران شکاف کام و لب بلکه خانواده بیماران دیگر هم نشسته اند آنها از راههای دور آمده اند. برخی دیگر در آلاچیق هایی که مدیریت بیمارستان برای همراهان تهیه کرده، اقامت کرده اند. یک هفته دو هفته چند روز می شود که در بیمارشان در بیمارستان است. آنها تا تعیین تکلیف بیمارشان راه برگشت به روستاهای دور افتاده را ندارند. همدم خانواده بیمارانی می شوند که یا امروز یا فردا باید برای ترمیم لب و دهان بستری شوند.
اینجا همه درباره جراحان پلاستیک حرف می زنند. کوکب نجوانی، از همراهان بیمار است می گوید: هیچ پولی نمی گیرند. اول فکر کردم دکتر معمولی هستند. ولی دیدم همه جراح فوق تخصصی اند. از تهران آمده اند. چهار روز بوشهر می مانند. خدا خیرشان بدهد. وقتی فکر می کنم چقدر به مردم خدمت می کنند ولی من نمی توانم کاری کنم شرمنده می شوم. کاش سامان هم دکتر بشود. آن وقت می گویم حتما به مناطق محروم برود و بیماران را مجانی عمل کند. به آنها افتخار می کنم.
در میان همه بیمارانی که روز اول ورود جراحان پلاستیک به بیمارستان آمده بودند تا به آنها خوشامد بگویند، دختر و پسرهای کوچک لب شکری، عکس قبل و بعد از عملشان را به پزشکانی که آنها را در سفر قبلی دیده بودند، نشان دادند تا بگویند لبخند زدن برایشان زیباتر شده است.
غیر از عبدالجلیل کلانتر هرمزی، به عنوان سرپرست گروه و فوق تخصص جراحی پلاستیک، رضا شاهوردیانی فوق تخصص جراحی پلاستیک، رضا رفیع فوق تخصص جراحی پلاستیک، محسن فدایی عراقی فوق تخصص جراحی پلاستیک، کامیار اژدری جراح پلاستیک، مهدی جعفری جراح پلاستیک، ابراهیم اسکندری پور جراح پلاستیک، محمد طلوعی جراح پلاستیک، نازنین دوایی مشاور جراحی پلاستیک، علیرضا چیت سازان عکاس پزشکی، آرش اسکونژاد مسئول IT تیم جراحی پلاستیک، پوریا رضایی و فاطمه تاجیک پرستار جراحی پلاستیک، مهدخت نصیری دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اعضا تیم جراحان پلاستیک بودند که در طول سفرشان مورد استقبال فرماندهان سپاه، بسیج جامعه پزشکی، هلال احمر، کمیته امداد، بهزیستی، دانشگاه شهید بهشتی، معاونت درمان استان و مسئولان بیمارستان شهدای خلیج فارس در استان بوشهر قرار گرفتند.
آنها در فاصله روز جمعه تا دوشنبه که عید غدیر خم بود، وقت استراحت و سفرهای خانوادگی شان را در اتاق عمل بیمارستان سپری کردند تا 35 بیمار را جراحی کنند و 130 بیمار دیگر را معاینه. کسی به آنها حق ماموریت نمی دهد چون آنها از مطب و بیمارستان محل کارشان مرخصی گرفتند. پس از انجام آخرین عمل، در لابی هتل، مسیر رفت و برگشت، رستوران، وقت ناهار باز هم افرادی بودند که از قافله اسم نویسی جامانده بودند و پزشکان آنها را معاینه کردند. محرومیت این استان تمامی ندارد. به همین علت بود که پس از سفر اول این گروه به استان بوشهر، دکتر رضا رفیع که خودش از جراحان فوق تخصص پلاستیک بوشهری است به همراه مسئولان سلامت استان، از این تیم خواست تا دوباره به این منطقه بیایند.