حوزه سلامت اگرچه بهداشت محيط، پيشگيري از امراض و درمان بموقع را هم شامل ميشود، اما مهمتر از همه تغذيه مردم را در بر ميگيرد كه ارتباط مستقيمي با سلامت آب، خاك و هوا دارد. به طور حتم آلودگي هر يك از اينها، بار سنگيني بر دوش وزارت بهداشت ميگذارد كه مسئول مستقيم درمان بيماري هاست. اين وزارتخانه فقط ميتواند امكان دسترسي مردم به مراكز درماني و بيمارستاني را تسهيل كند، بنابراين اين مجموعه بايد بداند مسئول بهداشت و سلامت يك نظام اجتماعي است و بايد به سلامت جامعه فكر كند و بهترين خدمات را براي افراد جامعه تدارك ببيند. اينكه دولت به عنوان نخستين طرح اصلاحي به سلامت رو ميكند، نشان ميدهد كه به پايههاي توسعه پايدار توجه ويژهاي دارد.
يكي از ويژگيهاي اوليه هر موجود زندهاي از جمله انسان سلامت تن و روان توأم با هم است و از اين منظر فرد نبايد براي رسيدن به سلامت جسم و روان كمبود داشته باشد، چرا كه سلامت افراد با پيشرفت جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد و ممكن است جامعهاي به علت كمبودهاي بهداشتي از جوامع ديگر عقبتر بماند و سرخورده شود. بر اين اساس، يكي از ويژگيهاي جوامع توسعه يافته توجه اوليه به سلامت افراد، محيط زيست و تغذيه مطلوب از بدو شكلگيري نطفه در رحم مادر، تداوم تغذيه مناسب، درمان بموقع و بهبود شرايط اجتماعي است. كشورهاي اروپاي شمالي، اسكانديناوي، امريكا، آلمان، فرانسه و ژاپن از جمله كشورهاي توسعه يافتهاي هستند كه از اين نظر در وضعيت مناسبي قرار دارند و البته همچنان هم در اين زمينه پيشتازند و شاخصهاي بهداشتي را در اولويت برنامههاي خود گذاشتهاند. در دهه 1950 تا 1970 يكي از مهمترين مباحثي كه در جوامع صنعتي مورد توجه قرار گرفت؛ آلودگيهاي صنعتي و مسأله محيط زيست بود. صاحبنظران و كارشناسان در اين باره بحثهاي زيادي داشتند، قلم زدند و چالش به راه انداختند تا امروز كه شما به اين كشورها سفر ميكنيد اثري از آلودگيهاي محيطي و سرسامآور آن زمان نميبينيد، چون اين كشورها همه امكانات خود را بسيج كردند و از تكنولوژي براي رفع و كاهش انواع آلودگيها در آب، غذا و خاك كمك گرفتند تا اكنون جامعه پاك و سالمي داشته باشند. آنها متوجه شده بودند كه محيط ناسالم چه از نظر بهداشتي و چه از لحاظ زيستمحيطي روي سلامت افراد و بويژه تنفسشان اثر نامطلوب ميگذارد و ناراحتيهاي جسمي و روحي افراد هزينههاي هنگفتي را به جامعه و دولتها تحميل ميكند؛ در حالي كه ما اكنون در كشورهاي درحال توسعه با معضل بزرگ آلودگيهاي محيطي از هوا گرفته تا آب و غذا روبهرو هستيم و اگر امروز فكري براي ترميم هواي تهران نكنيم در آينده بايد چندين برابر امروز، صرف درمان بيماران كنيم. بنابراين پيشگيري و توجه به سلامت تن و روان از مقدمات يك زندگي مطلوب اجتماعي به شمار ميآيد و نميتوان از كنار آن به سادگي گذشت. به همين علت بسياري از كشورهاي توسعه يافته در حد پايههاي سلامت؛ بيمه رايگان را براي همه مردم صرف نظر از اينكه شاغل هستند يا بيكار در نظر ميگيرند. نمونه بارز آن در فرانسه است. شما در فرانسه هيچ فردي را نميبينيد كه از بيمه پايه از بدو تولد تا زمان مرگ برخوردار نباشد. اين فرد در نظام فرانسه در هر شرايطي داراي يك برگ بيمه است كه در زمان نياز از آن استفاده ميكند. از آن طرف اين فرد ميتواند براي خدمات گران و پرهزينه پزشكي و دندانپزشكي به دفاتر «پزشكان بدون مرز» مراجعه كند. اين پزشكان به صورت داوطلبانه در خدمت مردم هستند و هزينه آنها را نيز دولت تأمين ميكند. جالب اينكه يكي از هزينه برترين بودجههاي فرانسه، بودجه سلامت است كه تأمين اجتماعي هم در زير مجموعه بخش سلامت قرار ميگيرد. هماكنون در كشورهاي اسكانديناوي از جمله فنلاند، نروژ، دانمارك و سوئد با توجه به اقداماتي كه طي 5 دهه گذشته انجام دادهاند، نسلهاي امروز نسبت به نسلهاي گذشته سلامت بيشتري حتي از نظر ظاهري (قد و وزن) دارند. هماكنون سن اميد به زندگي كودكاني كه در فرانسه متولد ميشوند، 103 سال اعلام ميشود و اين بدان معناست كه با توجه به پيشبينيها و پيشرفتهايي كه در حوزه سلامت؛ بهداشت و تغذيه افراد صورت گرفته؛ سن آنها تا 103 سال هم افزايش مييابد. خب همه اين موارد در دنيا تجربه شده و ما نيز بايد از اين تجربيات استفاده كنيم. البته ما در سالهاي گذشته؛ افت و خيزهاي زيادي را پشت سر گذاشته ايم، براي مثال در زمان جنگ در حركت وسيعي بيمههاي همگاني را آغاز كرديم؛ اما پس از مدتي اين حركت كند شد.
دكتر
حسن حسيني-جامعهشناس
و استاد دانشگاه تهران