کد خبر: ۳۶۵۴۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۱۵ مهر ۱۳۹۳ - 2014October 07
شفاآنلاین-یکی از مشکلات تربیتی کودکان این است که بعضی از آنها سخن شما را می‌پذیرند ولی باردیگر رفتار ناشایست خود را تکرار می‌کنند. مثلا مادری می‌گفت: هنگامی که فرزند پانزده ماهه‌اش، سرش را به میز می‌زد، به او گفته این کار را نکن و فرزند نیز به رفتار خود پایان داده است، اما روزهای بعد این رفتار دوباره تکرار شد.

به گزارش شفا آنلاین،کلمات، ابزارهایی هستند که برای تربیت و آموزش و همچنین برای حل مشکلات از آنها استفاده می‌کنیم. ما اغلب از یاد می‌بریم که کودک از نظر درک و فهم کلمات مبتدی است و فقط به ظاهر آنها توجه دارد، لذا از بسیاری لغات روزمره برداشتی نادرست می‌کند.

به‌عنوان مثال، گروهی از کودکان سه ساله که برای نخستین بار به مهد کودک می‌رفتند وقتی با فرمان صف ببندید روبه‌رو شدند، معنی آن را درک نکردند. کودکانی که سن بیشتری دارند، در حل مشکلات از مهارت افزون‌تری نیز برخوردارند، به عبارت دیگر قضاوتی دقیق‌تر دارند، راه‌حل‌های مناسب برمی‌گزینند و می‌دانند که هر انتخاب، پیامدهای خاص خود را دارد.

برای دستیابی به این گونه مهارت‌ها، نخست باید به یاد دادن کلمات پرداخت. سپس هدف‌هایی را که در ورای آن نهفته است و کاربرد ویژه هر رفتار را باید آموزش داد. گاهی ما فهم و درکی را به کودکان نسبت می‌دهیم که در حقیقت فاقد آن هستند، برای مثال وقتی به آنها می‌گوییم وقتی جوراب به پایت می‌کنم تکان نخور یا وقتی به خانه می‌آیی کفش‌هایت را دربیاور این دستورها را اجرا می‌کنند زیرا از دوران کودکی این جملات را شنیده و در صورت کوتاهی در انجام آنها تنبیه شده‌اند و از پیامدهای فرمان‌ناپذیری آگاه هستند.

گاهی اطاعت نکردن کودکان، ناشی از مبهم بودن خواسته‌های والدین است. چنانچه اغلب فرزند خود را تشویق می‌کنیم که مهاجم باشد و اجازه ندهد دوستان او را کتک بزنند ولی وقتی برادر خود را کتک می‌زند او را تنبیه می‌کنیم. در چنین شرایطی، فرزند به نتیجه نمی‌رسد که کتک زدن درست است یا غلط و اگر نادرست است، چه عاملی را می‌تواند جایگزین آن سازد؟

ممکن است به فرزند خود بگویید برادرت را کتک نزن چون ممکن است آسیب ببیند، حال آن که برای فرزند خشمگین شما آسیب دیدن برادرش اهمیتی ندارد. فرزند شما ممکن است اسباب‌بازی دوستش را به زور از او بگیرد. شما به فرزند خود می‌گویید تو نمی‌توانی اسباب‌بازی کسی را به زور بگیری، آیا دوست داری که دیگران هم اسباب‌بازی تو را به زور بگیرند؟ او می‌گو​ید نه. سپس از او می‌خواهید که از دوستش عذرخواهی کند. این درخواست تربیتی شما نباید با عجله طرح شود. نخست به سخنان هر دو طرف گوش دهید تا از مشکلی که بین آنها پدید آمده آگاه شوید. اکنون به نکته‌هایی در مورد گوش دادن به توضیحات کودکان توجه کنید:

هیچ گاه بسرعت قضاوت نکنید که رفتار فرزندتان بی‌دلیل بوده است. از فرزند خود بپرسید چرا چنین رفتاری را مرتکب شده است؟ او ممکن است دلیلی قانع‌کننده برای رفتار خود داسته باشد. سپس در مورد سایر رفتارهایی که می‌توان جایگزین آن ساخت، با او صحبت کنید.

هرگز سخنان فرزندتان را قطع نکنید و اجازه دهید توضیحات خود را به طور کامل بیان کند.

وقتی فرزندتان با شما صحبت می‌کند، به چشمان او نگاه کنید تا بداند که در حال گوش دادن به سخنان او هستید.

به حرکات فرزندتان توجه کنید. ممکن است از حرکات او چنین استنباط کنید که او قادر به روشن ساختن ماجرا نیست و نمی‌تواند ایده خود را منتقل کند، لذا به طرح سوالات بیشتری نیاز است.

از فرزند خود بپرسید اگر رضا تو را کتک بزند چه احساسی خواهی داشت؟ مطرح کردن این گونه پرسش‌ها، به کودکان کمک می‌کند تا احساسات دیگران را درک کنند، اگر قادر به درک احساسات و واکنش‌های دیگران شوید در حل مشکل موفق خواهید بود. پس از این که به سخنان فرزندتان گوش دادید، درباره راه‌حل‌های مختلف با او گفت‌وگو کنید. کودک خود را با پیشنهادهای مختلف راهنمایی کنید ولی هیچ گاه نظر خود را به او تحمیل نکنید و اجازه دهید تا خود جایگزینی مناسب برای آن برگزیند. هدفتان باید این باشد که به او بیاموزید چگونه می‌تواند به حل مشکلات بیندیشد.

روان‌شناسان معتقدند کودکانی که خودشان مشکل خود را حل می‌کنند بسیار موفق‌تر از کودکانی هستند که والدین‌شان به آنها راه‌حل می‌دهند. همچنین آنها می‌گویند کودکانی که توانایی برطرف کردن مشکلات را دارند، کمتر دچار مشکلات روحی ـ روانی می‌شوند، زیرا وقتی یک راه‌حل بی‌نتیجه بود، به دیگر راه‌حل‌های سودمند می‌اندیشند. کودکان باید در پی یافتن جایگزین‌هایی مناسب برای رفتارهای ناپسند خود باشند ولی شما نباید داور آنها شوید، بلکه باید به آنها بیاموزید که چگونه درباره رفتارهای خود فکر کنند.

اکنون به نکته‌هایی که روان‌شناسان در مورد کاربرد کلمات برای حل مشکلات بر آنها تاکید دارند اشاره می‌کنیم:

1ـ از کلمه نه، کلمه‌های منفی و جمله‌هایی مانند چه کارهایی را نباید کرد، آیا فلان چیز خوب است یا نه استفاده کنید. این مفاهیم را از طریق جمله‌هایی مانند تو دختر هستی نه پسر می‌توان به کودکان آموزش داد.

2ـ از کلمه‌های تشابه و تفاوت استفاده کنید تا به فرزندتان بیاموزید که کتک زدن و لگد زدن شبیه هم هستند و هر دو باعث صدمه زدن به فرد می‌شوند ولی درخواست کردن از دیگران، روشی متفاوت است.

3ـ از کلمه‌های خوشحالی، ناراحتی و خشونت استفاده کنید تا به فرزندانتان بیاموزید که مردم چه احساسی دارند و چگونه می‌توان احساس آنها را تغییر داد.

4ـ از واژه یا برای آموزش انتخاب کردن استفاده کنید. مثلا به او بگویید: تو این اسباب‌بازی را دوست داری یا آن یکی را؟

5ـ از واژگان چرا و زیرا برای آموزش علت و معلول به فرزندانتان استفاده کنید. در این صورت پیامدها و نتایج اعمال برای او قابل درک خواهد شد.

6ـ از عبارت ممکن است برای آموزش دادن جایگزین‌ها و راه‌حل‌های گوناگون استفاده کنید.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: