سد ازدواج پشت دیوار رویاهای مبهم

مجتبی حسینی، یک شهروند تهرانی در بررسی مقوله ازدواج به جوانان می گوید: «به نظرم پول مهم است ولی نه به اندازه سن ازدواج و آن زمانی که می توانید از زندگی بهترین لذت را ببرید. وقتی زنان و مردان پا به سن بگذارند، خیلی از موقعیت ها را از دست می دهند و با میلیاردها تومان دیگر لذت دوره جوانی را از زندگی نمی برند. پس بهتر است جوانان به مسائل مادی فکر نکنند و ازدواج کنند. علیرضا مصلحتی، دیگر شهروند تهرانی با بیان این که در هیچ دوره ای از زندگی انسان، شاید شرایط آرمانی وجود نداشته است، می گوید: بنابراین باید عاشق، ترس از ازدواج را کنار بگذارد و وارد کارزار شود و به نیروی عشق و گذشت خود، نگذارد به معشوقش سخت بگذرد. وی معتقد است که باید خود را باور کنیم که می توانیم با بردباری با کسی که ۲۰ یا ۳۰ سال در محیطی دیگر پرورش یافته است، تا پایان زندگی در زیر یک سقف بسر ببریم.
اما خلیل عابدی مدیر یک مدرسه غیرانتفاعی می گوید: از ملزومات ازدواج، داشتن شغل و کار مناسب است. جوانی که شغل نداشته باشد، به چه امیدی ازدواج کند؟ من به عشق و عاشقی اعتقاد ندارم؛ هر چند برای زندگی خوب است، اما برای ساخت زندگی، عشق کافی نیست. هنگامی که جیب خالی است، عشق به چه کار می آید؟ برای انجام ازدواج، یک سری شرایط نیاز است. خیلی از جدایی ها حاصل شرایط احساسی قبل از ازدواج است. این را هم بگویم که واقعیت های زندگی با تخیلات ما تفاوت دارد. ما در خیال، زندگی را رویایی تصور می کنیم اما در میدان عمل با واقعیت های دیگری روبرو می شویم که پیش بینی نکرده ایم.
ندا،‌ ق- روانشناس است. ایشان نیز در باره ازدواج می گوید: اگر جوانی توانایی اجاره و رهن و تهیه مسکن، هر چند کوچک را ندارد، اقدام به ازدواج نکنند، بهتر است. البته گاهی برخی خانواده ها قول همکاری می دهند، اما همیشه به قولشان عمل نمی کنند و باعث تلخی زندگی جوانان خود می شود.
او در باره جدایی و پایداری زندگی معتقد است: در گذشته خانم ها استقلال کمتر و امکانات کم تری داشتند و بیشتر به همسران شان وابسته بودند. مردها نیز امکانات کمتری داشتند، در نتیجه زن با همه سختی های زندگی می ساخت و می سوخت و با همسرش سر می کرد. اما اکنون خانم ها راحت تر از گذشته می توانند زندگی شان را بچرخانند و هم به محض بدرفتاری همسر، کلی امکانات برای خوش بودن دارند. پس اگر واقعا عشق نباشد، یا نوعی تربیت خاص، کار بسیاری از ازدواج ها به طلاق منجر می شود. در این مورد، البته نقش استقلال مادی خانم ها، تنوع طلبی زوج ها در زندگی، نابردباری و افزایش خودخواهی ها را نیز نباید نادیده گرفت.
در ادامه بررسی گزاره های محوری ازدواج، علی کلاته، معلم است او می گوید: اگر جوانان توقعات خود را پایین بیاورند، دیگر بهانه ای برای اجاره خانه و غیره نمی ماند. من معتقدم باید جوانها، بزرگترها را الگو قرار دهند و تجمل گرا نباشند و با درآمد کم بسازند؛ زیرا عاشقانه زیستن نیاز به درآمد بالا ندارد. مهم این است که تنوع گرا نباشیم و به زندگی زناشویی قانع و متعهد باشیم.
سعید جورشری نیز در نگاه خود به ازدواج می گوید: جوانان تا زمانی که کار و پیشه ندارند، بهتر است ازدواج نکنند. زیرا عشق نوعی احساس است و با احساس و بدون پول نمی توان زندگی روزمره را گذراند.