شکایت از خانم دكتری که بيمارش را اشتباهي جراحي كرد و بعد هم به خارج رفت!

همسر زن بيمار که از عکاسان و خبرنگاران سرشناس دفاع مقدس-بازنشسته - نیز می باشد در اين باره به خبرنگار شفا آنلاین گفت: «حدود 6 ماه قبل همسر 53 ساله‌ام دچار درد شديد در ناحيه شكم شد و با توجه به عوارضي كه در او ديدم، بلافاصله براي درمان بيماري، وي را نزد یک متخصص زنان  بردم.

خانم دكتر پس از معاينه همسرم گفت: بیمار بايد هر چه سريع‌تر تحت عمل جراحي قرار گيرد و رحم و تخمدانش خارج شود.من هم به خاطر وضعيت جسماني همسرم و براي اينكه هر چه سريع‌تر نجات پيدا كند قبول كردم.وبا اینکه از نظر مالی شرایط مساعدی نداشتم به ناچار دوربین عکاسی ام را فروختم تا بخشی ازهزینه درمان همسرم را فراهم کنم.چند میلونی هم قرض کردم تا اینکه هزینه جراحی فراهم شد. سپس به پيشنهاد خانم دكتر، همسرم در يك بيمارستان خصوصي درشمال تهران بستري شد.چند روز پس از عمل جراحی نیز همسرم را مرخص کردیم.

اما با گذشت حدود يك هفته نه تنها حال همسرم بهتر نشد بلكه روز به روز شرايطش بدتر شد. با اين حال وقتي هيچ تغييري در وضعيت همسرم رخ نداد به ناچار تصميم گرفتيم دوباره به مطب خانم دكتر برويم اما در كمال تعجب دريافتيم ايشان براي سفر طولاني به خارج از كشور رفته‌اند. با اين حال با زحمت فراوان شماره تماسي از وي پيدا كرديم و پس از چند روز توانستيم با او صحبت كنيم اما در حالي كه او وش ردرمان خود را کاملا صحيح مي‌دانست مدعي شد نمي‌تواند كمكي به ما داشته باشد. و از همه بدتر اينكه با خونسردي گفت: اگر ناراحت هستيد مي‌توانيد شكايت كنيد اما مطمئن باشيد كاري نمي‌توانيد از پيش ببريد!

ما نيز به خاطر بی مسولیتی و نحوه رفتار و صحبت كردن دور از انتظار خانم دكتر براي شكايت از ايشان به دادسراي جرايم پزشكي رفتيم. پس از تشكيل پرونده و شرح ماجرا، بازپرس ما را به پزشكان كارشناس معرفي كرد تا صحت و سقم ماجرا مشخص شود. و آنجا بود كه در كمال ناباوري دريافتيم بيماري همسرم هيچ ارتباطي با اندام‌هاي خارج شده نداشته و خانم دكتر به اشتباه همسرم را دچار نقص عضو كرده است. ضمن اينكه پزشكان به ما گفتند: همسرم بايد هرچه سريعتر تحت عمل جراحي قرار بگيرد. اين بار با كمك چند تن از آشنايان به خانم دكتر ديگري كه در يك بيمارستان دولتي كار مي‌كرد و از استادان دانشگاه نيز بود معرفي شديم . وي نيز بدون دريافت هيچ پولي همسرم را عمل كرد و خوشبختانه بيماري‌اش به طور كامل بهبود يافت.

شاكي در حالي كه از تفاوت رفتار دو پزشك كه هر دو يك شغل دارند و سوگند نيز ياد كرده‌اند كه براي نجات جان بيماران تلاش كنند. بشدت متعجب بود، گفت: من پزشك اول را ابتدا به خدا و سپس به محاكم قضايي واگذار كردم تا مجازات اعمال و رفتارش را ببيند. خانم دكتر دوم را نيز فقط به خدا سپردم تا خودش اجر انسانيت و نوع دوستي‌اش را هزاران برابر بیشتر به او بدهد.