شفا آنلاین>سلامت>اخبار مرتبط با ضرب و جرح کادر درمان در کشور این روزها بازتاب گستردهای داشته است. از حمله با چاقو به یکی از پرستاران یاسوج تا ضربه با چاقو به یک رزیدنت در تبریز. تکرار و تعدد چنین رخدادهایی آن هم برای افرادی که در دوران کرونا با تمام کمبودها در صف مقدم بودند، این سوال را ایجاد میکند که چرا این روزها کادر درمان بیرحمانه هدف حمله همراهان بیمار قرار میگیرند و آیا برای افزایش امنیت این افراد اقداماتی در دستور کار قرار دارد یا نه؟ مهمتر اینکه کمبودهای تجهیزات پزشکی و گران شدن هزینه درمان تا چه میزان در افزایش خشونت مردم نسبت به کادر درمان مؤثر است؟ کارشناسان علاوه بر افزایش خشونت در سطح جامعه، به این موضوع اشاره میکنند که در دسترسترین نیروهای درمانی بیش از سایرین مورد حمله و جرح قرار میگیرند.
به گزارش شفا آنلاین:این روزها بر کسی پنهان نیست که میزان خشونت در جامعه افزایش یافته است. وضعیت روانی اجتماعی شهروندان در نقطه مطلوبی قرار ندارد و به نظر میرسد آستانه تحمل آنها برای خویشتنداری در برابر مشکلات و نارساییها روزبهروز کاهش یافته است اما به نظر میرسد کار از نزاعهای خیابانی به نزاع در محیطهای دیگر از جمله مراکز درمانی رسیده است. حتی یک گام جلوتر، خشونت برخی همراهان بیمار، سلامت تکنسینهای اورژانس را بارها طعمه خود کرده است. مسعود جوبنه، سخنگوی اورژانس گیلان، 8 آذرماه از ضرب و شتم یکی از پرسنل اورژانس رشت در حال انجام وظیفه توسط یک شخص خبر داد. او گفته بود:«یکی از مأموران اورژانس گیلان بلافاصله پس از رسیدن به محل حادثه بدون هیچ مکالمهای از سوی شخصی، مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته و دچار آسیب شد.» البته این تنها ماجرا نبود. سه روز بعد یعنی در تاریخ 11 آذرماه حادثهای خطرناکتر رخ داد. اینبار در بیمارستان شهید جلیل یاسوج. در این حادثه یک همراه بیمار، یکی از اعضای کادر درمان را راهی بخش مراقبتهای ویژه کرد. در این حادثه ضارب توسط سلاح سرد به یکی از پرستاران این بیمارستان حمله و او را از ناحیه گردن مجروح کرد. عباس عبدی، معاون پرستاری وزارت بهداشت، در واکنش به این حادثه خواستار بازنگری در تامین امنیت پرستاران در اورژانسهای مراکز درمانی شد. با این حال یک هفته بعد در همان شهر و همان بیمارستان، حادثهای دیگر رخ داد و یک همراه بیمار در حمله به یک پرستار او را مضروب و مصدوم کرد. پرستار حاثهدیده از ناحیه چشم آسیب دید و بستری شد. 17 آذرماه نیز خبر دیگری منتشر شد. اینبار قرعه به نام یکی از رزیدنتهای بیمارستان شهدای تبریز افتاد که با چاقو مورد حمله قرار گیرد. با این حال علت این حادثه خصومت شخصی عنوان شد. البته شخصی بودن علت این حادثه عمق فاجعه عدم امنیت کادر درمان در محیطهای درمانی را کاهش نمیدهد. همچنین نمیتوان از کنار حادثهای که در 19 شهریورماه در شهر سوسنگرد رخ داد، به سادگی گذشت. در آن تاریخ باز هم یک همراه بیمار به پزشک اورژانس بیمارستان شهدای نفت سوسنگرد حمله کرد. به هر روی به نظر میرسد این روزها کادر درمان کشور، به دیواری کوتاه برای اعتراض و تخلیه خشم شهروندان تبدیل شدهاند؛ خشمی که ریشه در مسائل اقتصادی و درمانی دارد. این شرایط در حالیست که کادر درمان اعم از پرستار و پزشک به دلیل شرایط بد شغلی و نارضایتی به لحاظ درآمدی و سایر مسائل مبتلابه جامعه ایرانی سالهاست راه مهاجرت را در پیش گرفتهاند؛ آنهم در شرایطی که بنابر اعلام مسئولان وزارت بهداشت با کمبود70 هزار نفر نیروی پرستار در کشور مواجه هستیم. آماری که دبیرکل خانه پرستار آن را حدود ۱۰۰ هزار نفر اعلام میکند. از سوی دیگر بنا به گفته دبیرکل خانه پرستار سالانه بیش از 3 هزار پرستار از کشور مهاجرت میکنند. آمار مهاجرت پزشکان نیز در کشور امیدوارکننده نیست. این اعداد و ارقام به معنای به صدا درآمدن آینده حوزه سلامت در کشور بدون نیروی درمانی متخصص است.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار به هممیهن گفت:«آمار ضرب و جرح کادر درمان زیاد است اگرچه آمار رسمی و دقیقی در این زمینه موجود نیست. درحالیکه حدود دو هفته پیش یکی از همکاران پرستار ما در یاسوج با چاقو مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه گردن زخمی شد، بار دیگر در همین شهر، یکی از همراهان بیمار، یکی دیگر از همکاران ما را به نحوی مورد ضرب و جرح قرار داده که زیرچشم او کبود شده است. در هر صورت این وضعیت برای ادامه کار پرستاران مناسب نیست.» او ادامه داد: «پرستاران در شرایطی، کارهای سخت، پرمشکل و پرخطر را انجام میدهند که مرتباً با بیماریهای عفونی و... سروکار دارند. در همهگیری کرونا هم شاهد فعالیتها و خطراتی که پرستاران را تهدید میکند، بودیم و دیدیم که آنها همیشه برای درمان بیماران در صحنه بودند. دستمزد این گروه بسیار پایین است. با توجه به کمبود نیرویی که در حوزه پرستاران وجود دارد، این نوع برخوردها باعث میشود انگیزه پرستاران برای حضور در این شغل یا ادامه آن کمتر شود. همانگونه که وزارت بهداشت از پرستاران انتظار دارد در شرایط سخت به کار خود ادامه بدهند، وظیفه برقراری امنیت یک پرستار در فضای کاری خود برعهده مسئولان بیمارستان، دانشگاه علوم پزشکی و در نهایت وزارت بهداشت است. با وجود فضای امن است که پرستار و کادر درمان میتوانند به کار خود ادامه دهند.» دبیرکل خانه پرستار با بیان اینکه وظیفه ایجاد امنیت در محیط کاری پرستاران و کادر درمان به خوبی انجام نمیشود، درباره دلایل این موضوع اظهار کرد: «این امنیت باید با حضور نیروی انتظامی باشد یا نیروهای حفاظتی و حراستی که از طریق شرکتها تامین میشوند. به هر حال حراست و نگهبانی بیمارستانها به وظایف خود به خوبی عمل نمیکنند که چنین اتفاقاتی پیدرپی رخ میدهد. از طرف دیگر باید با عوامل چنین حوادثی برخورد شود. بهعنوان مثال عوامل حادثه یاسوج باید مورد برخورد جدی قرار میگرفتند تا از تکرار اینگونه حوادث جلوگیری شود.» شریفیمقدم کمبودها و مشکلات بخش درمان را از دیگر علل نارضایتی بیماران عنوان کرد که ارتباطی با پرستاران ندارد، او افزود:«عدم حضور پزشک یا برودت هوا و عدم حضور نیروهای تاسیسات ارتباطی با پرستاران ندارد. اما از آنجاییکه این گروه در صف اول برخورد با بیماران و دم دست آنها هستند، مورد خشونت همراهان ناراضی قرار میگیرند.» او با اشاره به اینکه طی چند روز گذشته یکی از رزیدنتهای پزشکی مورد ضرب و جرح قرار گرفت، عنوان کرد:«متاسفانه رزیدنتها پس از پرستاران دمدست مراجعان قرار دارند و همانطور که گفتم، بیشترین حملات علیه افرادی است که دسترسی به آنها برای مراجعین راحتتر است. همراهان بیمار نگران عزیز خود هستند و این استرس در کنار کمبودها باعث ایجاد خشونت میشود اما این خشونتها منطقی نیست. زیرا پرستار مقصر نیست. درباره نوع برخورد با کادر درمان و پرستاران باید فرهنگسازی شود که این گروه نیز مانند نیروهای پلیس نباید مورد برخوردهای خشونتآمیز قرار بگیرند. این گروه در شرایط بسیار سختی کار میکنند و همواره نمیتوانند لبخند به لب داشته باشند. درست است که وجود این لبخند خوب است اما مردم به این سوال پاسخ دهند که با وجود کوه مشکلات و شببیداری و ساعات کاری بسیار و حقوق کم، لبخندی بر لب مینشیند؟»
کامل دلپسند، جامعهشناس با بیان اینکه در سالهای اخیر خشونتهایی از
این دست در محیطهای کاری رو به رشد بوده است، به هممیهن گفت: «ما همواره
سبکی از این خشونت را در محیطهای اداری یا در خیابان داشتهایم. اما اوج
این حوادث مربوط به محیطهای سلامتمحور است تا جایی که منجر به ضرب و جرح
میشود و در چند حادثه اخیر از سلاح سرد نیز استفاده شده است. در یک معنای
کلی آستانه تحمل درد و غم برای مراجع و خدماتدهنده کاهش یافته است.» او با
اشاره به اینکه در سالهای اخیر بخش درمان اعم از پزشکان، پرستاران و
بهویژه کادر اورژانس به شدت از پرداختیها، وضعیت اشتغال و بسیاری از
مشکلات محل کار خود گلایهمند هستند و شرایط خود را با همکارانشان در سایر
کشورها مقایسه میکنند، افزود: «نارضایتی و دلزدگی شغلی در بخش پرستاران و
کادر پزشکی به شدت رو به افزایش است. این مسئله میتواند ازخودبیگانگی از
شغل را تشدید کند. این از خودبیگانگی حالتی است که پرستاران به شدت در معرض
گرفتار شدن به آن قرار دارند. وقتی ازخودبیگانگی از شغل رخ میدهد، مراجع
که برای گرفتن خدمات درمانی مراجعه میکنند، دیگر یک مراجع انسانی نیست
بلکه بهعنوان یک کالاواره به او نگاه میشود. همه افرادی که به بیمارستان
مراجعه میکنند انتظار درمانی همراه با عاطفه و انسانگرایی را از کادر
درمانی دارند. حتی مراجعهکننده حادثهدیده انتظار همان دلهره و عذابی را
از کادر درمانی دارد که خود تحمل میکند. این درحالی است که کادر درمان
براساس تجربه شغلی و اقداماتی که باید انجام دهد، نمیتواند این توقع
همراهان بیمار را تامین کند. در واقع مراجعان توقعات غیرمتعارفی دارند و
کادر درمان هم براساس شرایط شغلی سخت و نارضایتی شغلی نمیتوانند خدماتی را
که صرفاً انسانمحور باشد ارائه دهند.» این جامعهشناس تاکید کرد:«از طرف
دیگر مشکلات ساختاری نیز در نظام اجتماعی سیاسی وجود دارد؛ مانند کیفیت کم
خدمات، کمبود امکانات و... که موجب میشود، خشم در همان نقطهای بروز کند
که نباید چنین اتفاقی رخ دهد. در واقع ممکن است فرد از سیستم حاکمه
نارضایتی داشته باشد اما برونداد این نارضایتی در جایی رخ دهد که دچار
حادثه سلامتمحور شده است. در سطح کلان فشار شدید ساختاری، پتانسیل را برای
سیستماتیک شدن تنشها افزایش میدهد. زندگی در محیط اجتماعی در ایران
تنشزاست. هیچ حوزهای از زندگی روزمره نیست که در آن تنش وجود نداشته
باشد. محیط بیمارستان و درمان نیز به این دلیل که با جان انسانها مواجه
است، تنشزاترین محیط ممکن را دارد. از یکطرف مراجعهکنندگان توقع
عالیترین خدمات درمانی را دارند اما پزشکان و کادر درمان با همان امکانات و
منابع محدود موجود و با همان وضعیت فشار کاری موجود ارائه خدمت میکنند.
خلأ موجود میان توقعات مراجعان و کمبود امکانات و دلزدگیهای شغلی کادر
درمان دست به دست هم داده و پتانسیلی آتشزا برای شعلهور شدن خشونت در
محیطهای بیمارستانی را فراهم میکنند.» دلپسند با بیان اینکه تنشهای
اجتماعی و روابط بین فردی به دلیل عدم بهبود شرایط در حوزههای مختلف رو به
افزایش است، اظهار کرد: «چشمانداز کلی فضای روانی اجتماعی ایران، مثبت،
آیندهنگرانه، امیدوارانه و مسئولیتپذیرانه نیست. حوزه سلامت اما از
محیطهای کاری است که به صورت کلی پرتنش است. مداخلههای نابجای همراهان
بیمار و انتظارات نامتعارف آنها از کادر درمان نیز به این تنش دامن میزند.
در برخی مناطق به دلیل شرایط متفاوت فرهنگی و اجتماعی تنشها تنها به صورت
کلامی نیست، بلکه تنشها سختتر است. در چنین مناطقی هرچه فرصت اقناع،
کنترل و آموزش بیشتر باشد، امکان کاهش تنشها بیشتر میشود. در واقع تنشها
در محیطهایی بیشتر است که امکانات کم و کیفیت خدمات پایینتر است
درحالیکه انتظارات بیماران به حق است. در چنین شرایطی احتمال وقوع
برخوردهای سخت هم بیشتر است.» /هم میهن