به گزارش شفا آنلاين، راضیه
جلوانی با بیان اینکه نیاز به قدرت را در زندگی مشترک می توانیم ببینیم،
اظهارکرد: آنان برای تصمیم گیری حتی در مورد پخت غذا با هم تا حد جنگ
مبارزه می کنند. نیاز به بقا شکایتهای زیادی از همسران را به خود اختصاص
می دهد و معمولاً این جمله را از زوج می شنویم که می گویند: برای من خرج
کردن اسان است و همسرم در خرج کردن بسیار محتاطانه عمل می کند. آنها که
کمتر ریسک می کنند و در دارایی های خود حسابگری دارند، نیاز به حس بقا و یا
زنده ماندن بالاتری دارند.
این دانشجوی دکترای مشاوره خانواده افزود: نیاز به تفریح در زوجی بارز است که از یادگیری و آموختن لذت می برند و در کنار یکدیگر به راحتی می خندند. تفاوت در نیاز به آزادی، تلاش زن و شوهری را نشان می دهد که یکی بر قانون خانواده و چارجوب آن تاکید می کند و دیگری به دنبال درهای بازی است که او را به سمت دنیای شخصی و فردی اش هدایت کند.
جلوانی با بیان اینکه مهمترین نیاز، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است، گفت: شدت این نیاز ممکن است در بین همسران متفاوت باشد. در کلینیکهای بهداشت روانی و مشاوره خانواده همسرانی دیده میشوند که از کمبود محبت و عشق و دیگری از زیادخواهی محبت شریکش رنج می برد که این موارد نشان دهنده تفاوت در نیاز دوست داشتن است، البته کم نیستند همسرانی که به علت تفاوت در نیاز «بودن با دیگران» و وقت گذراندن با دوستانشان با هم اختلاف دارند؛ یکی می خواهد افراد زیادی دور و برش باشند و دیگری تنهایی را ترجیح می دهد و این ناشی از تفاوت آنها در نیاز به احساس تعلق است.
وی افزود: کسانی هستند که معمولاً نمی خندند و تنها زمانی که دیگران می خندند و خوشحال هستند، آنان نیز خوشحال می شوند. انگار نیاز کمی به تفریح دارند و کمتر از آموختن لذت میبرند و کسانی هم هستند که هر لحظه زندگی برایشان نکتهای آموختنی دارد و بهراحتی شادی را تجربه می کنند. روشن است که دسته دوم نیاز بیشتری به تفریح و شادی دارند.
این مشاور در ادامه گفت: ما نیازهای متفاوتی داریم. بنابراین نمیتوان هیچ انسانی را به خاطر داشتن شدت نیازش و یا میل کمتر به نیازی سرزنش کرد. همانطور که نمیتوان کسی را به خاطر ترجیح غذایی بر غذای دیگر سرزنش کرد، به دلیل اینکه نیازها در ژن ما تعبیه شدهاند و ترجیح نیازی بر نیاز دیگر فقط تصمیمی است که ژنها گرفتهاند. بنابراین نمیتوان کسی را به خاطر ژنهایش مورد بازخواست و سرزنش قرار داد!
جلوانی با اشاره به راهکارهای احساس عشق در کنار یکدیگر توصیه کرد: ابتدا
خود را بشناسید و شدت نیازهای مختلف را در خود تعیین کنید. با خود فکر کنید
کدام نیاز در شما قوی تر و کدام نیاز از شدت کمتری برخوردار است. در مرحله
بعد به شناخت نیازهای همسر و نامزدتان بپردازی بپردازید.
وی تاکید کرد: هر چقدر شما و همسر آیندهتان در شدت نیازهای بقا، دوست داشتن و تفریح به هم شبیه باشید، شانس موفقیت شما در ازدواج بیشتر است و هر چقدر در نیاز به آزادی و قدرت متفاوت باشید کمتر با مشکلات روبه رو می شوید. اما بهترین تناسب نیازها برای ازدواج، نیاز به دوست داشتن و نیاز متوسط برای بقا و نیاز کم به قدرت و آزادی و نیاز بالا برای شادمانی است. بنابراین اگر هنوز دست به انتخاب نزده اید، در قدم سوم پس از شناخت یکدیگر ، کسی را انتخاب کنید که از لحاظ شدت نیارهایش با شما متناسب باشد.
این مشاور به کسانی که قصد ازدواج با فردی بسیار متفاوت با خود را دارند، توصیه کرد:لازم است با یکدیگر گفت و گو کنید. خود و همسرتان را در دایرهای به نام زندگی مشترک تصور کنید. باید توجه داشت اگر شدت نیاز به قدرت در زوج بالا باشد، نمی توانند با یکدیگر گفت و گو کنند و هر دو یکدیگر را سرکوب می کنند و در شدت بالای نیاز به آزادی فرار را برقرار ترجیح می دهند، زیرا دایره خود چارچوبی برای آنها شمرده می شود، بنابراین سعی نکنید همدیگر را از دایره خارج کنید، بلکه برای با هم بودن اصرار بورزید و در مورد نیازهایتان گفت و گو کنید.
وی افزود: در مورد کارهایی که می توانید برای ارضای نیازهای طرف مقابلتان انجام دهید گفت و گو کنید و یا کارهایی که دوست دارید همسر شما برای ارضای نیازهای شما انجام دهد. به جای تکیه کردن بر اختلاف سلیقه ها ، بر کارهایی که می توانید برای ازدواجتان انجام دهید، تکیه کنید.
جلوانی در ادامه گفت: مزیت این روش این است که شما در کنار همسرتان راه می روید و دنیای او را تجربه می کنید و اجازه می دهید او هم کنار شما راه رود و دنیای شما را تجربه کند. شما به دنبال کنترل همسرتان نیستید؛ بلکه به دنبال کنترل رفتار خودتان هستید. نمی خواهید همسرتان مانند شما فکر کند، مانند شما عشق بدهد و مانند شما تصمیم گیری و یا حتی پس انداز کند.
وی افزود: می توانید زمانی را برای ارضای نیازهای زندگی خود به تعویق بیندازید و همسر شما هم چنین می کند، زیرا این قرار دادی است که با یکدیگر در دایره گفت و گو منعقد کرده اید. شما با یکدیگر عهد بسته اید به نیازهای یکدیگرو ارضای آن توجه کنید و این واقعیت را پذیرفته اید که با یکدیگر متفاوت هستید. ازدواج یعنی گذشتن از خودخواهی و منیت و این بدین معناست که وقتی ازدواج می کنید تصمیم گرفته اید جایی از خواستهها و نیازهایتان بگذرید و زمانش را خوب می دانید.
جلوانی تاکید کرد: در این
شرایط ازدواج شما بهترین محل ارضای خواستههایتان می شود و در نهایت، رسیدن
به احساس آرامش هدیه ای است که دریافت می کنید. فقط در این صورت است که می
توانید بودن با یکدیگر را تجربه کنید و این می تواند تجربه عشق را برای
شما به ارمغان آورد. عشق می تواند در زندگی شما با اندیشه و احساس خودتان
خلق شود.