تا چند سال پیش مشکل عدم تمایل به فرزندآوری، فقط به تورم و معضلات اقتصادی مربوط بود، اما در طی سال های گذشته، پدیده های دیگری جامعه را درنوردیده که نمی توان تاثیر آنها را نادیده گرفت.
شفاآنلاین:جامعه>طی یک دهه اخیر و با وجود همه سیاست های مجلس ها و دولت ها و تعیین مشوق
های اقتصادی (مثل حواله خودرو، زمین، تسهیلات و…) برای افزایش تمایل
خانواده ها به فرزندآوری و به تبع آن رشد جمعیت، اما آمارها از واقعیت های
دیگری در جامعه سخن می گویند. طبق آمار در سال ۱۴۰۲ تعداد تولد در کشور یک
میلیون و ۵۷ هزار و ۹۵۸ مورد بوده که این رقم در سال ۱۳۹۴ که معادل یک
میلیون و ۵۷۰ هزار و ۲۱۹ مورد بوده است، کاهشی بیش از ۳۲ درصدی (کاهش بیش
از ۵۱۰ هزار تولد) را نشان میدهد.
به گزارش شفا آنلاین:این آمار نشان می دهد که مسیر جامعه
برای فرزندآوری و ترسیم آینده برای افزایش جمعیت از سوی مسئولان، از هم
جداست و به یک مقصود واحد نمی رسد. شاید تا چند سال پیش مشکل عدم تمایل به
فرزندآوری، فقط به تورم و معضلات اقتصادی مربوط بود، اما در طی سال های
گذشته، پدیده های دیگری جامعه را درنوردیده که نمی توان تاثیر آنها را
نادیده گرفت. به باور کارشناسان یکی از این معضلات اجتماعی، بی ثباتی
خانوادهها و فروپاشی راحت آنها است، در شرایطی که طبق افزایش آمارها، طلاق
به یک راهکار برای «خلاص» شدن بسیاری از زوجین تبدیل شده، چرا باید فرد یک
یا چند «فرزند طلاق» را روی دست جامعه بگذارند؟. عدم ترسیم آینده ای روشن
در ثبات خانواده ها و همچنین بی توجهی به موضوعات دیگر فرهنگی و اجتماعی،
سیاست فرزندآوری و افزایش جمعیت کشور را به نوعی با شکست مواجه کرده است و
این همان راه های ناشناخته برای مسئولانی است که بی توجه به آنها سیاست
جدید و بازدارنده ای برای مقابله با آنها ندارند. همچنین نمی توان موضوع
ضرورت «کیفیت» در
فرزندآوری را نادیده گرفت.
۴ روند کلان جهانی پیش روی خانوادههای ایرانی
در این شرایط نمی توان از صحبت های زهرا بهروزآذر، معاون رئیسجمهور در
امور زنان و خانواده در نشست وزرایی اجلاس خانواده در قطر، که به تبیین
اهمیت تحکیم بنیان خانواده پرداخت و خانواده را ستون توسعه و پیشرفت خواند،
را به عنوان یک راهکار منطقی برای حل این معضل دانست، به راحتی عبور کرد.
وی با اشاره به اینکه «امروزه چهار روند کلان جهانی پیش روی خانوادهها
قرار دارد که تأثیرات عمیقی بر آنها گذاشته است» معتقد است که «تغییرات
تکنولوژیکی، مهاجرت و شهرنشینی، تحولات جمعیتی و تغییرات آب و هوایی. در
مجموع، این چهار روند به دلیل تغییراتی که در زندگی روزمره و ساختار
اجتماعی و اقتصادی خانوادهها ایجاد میکنند، نیازمند توجه ویژه هستند. این
تغییرات ساختار خانوادهها را به چالش کشیده و روابط خانوادگی و آینده
فرزندانمان را به شکلهای مختلف دگرگون کرده است.»
رفاه و آینده روشن را فراموش کردید
اما در شرایطی که مجلس همواره اختصاص تسهیلات برای فرزند سوم و چهارم،
اختصاص زمین، مسکن ملی، حواله خودرو را به عنوان ابزار اصلی در زمینه
افزایش تمایل و رفع مشکلات اقتصادی خانواده ها مصوب می کند، شهلا
کاظمیپور، جمعیتشناس و استاد دانشگاه به ایلنا گفته است: «کاهش باروری
مربوط به نقاط خاصی در کشور نیست و در تمام مناطق کشور میتوان تمایل به
کاهش فرزند آوری را مشاهده کرد.» وی همچنین باور دارد که موضوع اقتصاد به
عنوان عامل اصلی در کاهش فرزندآوری در جامعه ایرانی فقط مطرح نیست و در
ادامه خاظرنشان کرد: «افراد میخواهند خانه و ماشین شیک، مدرسه و امکانات
درجه یک و درآمد بالا داشته باشند. در حال حاضر بحث رفاه و اهمیت دادن به
کیفیت در فرزندآوری مطرح است و لذا کمیت و تعداد در فرزندآوری اهمیت چندانی
ندارد. بحث رفاه طلبی و آرمان گرایی در تمام فرهنگها و جغرافیای ایران
شکل گرفته است و معمولا منحصر به جامعه ایران نیست و در تمام جوامع دیده
میشود. زمانی که افراد در مقاطع بالاتر تحصیل میکنند و بینش و آگاهیشان
بالا میرود تلاش میکنند به کیفیت زندگی بیشتر بها بدهند تا کمیت و در
تمام دنیا نیز همین گونه است. کاهش باروری در ایران منحصر به ایران نیست،
اروپا صد سال است که با این پدیده مواجه است. ژاپن ۵۰ سال و کشورهای دیگر
از ۷۰ سال پیش این مسیر را طی کردهاند و در همه اینها عامل اصلی توسعه
است.»
فرزند کمی یا فرزند کیفی دراین شرایط،
بسیاری دیگر از تحلیل گران مسائل اجتماعی، به غیر از مشکلات اقتصادی همچون
هزینههای زندگی، تحصیلات و تربیت فرزند که قادر است خانوادهها را به سمت
داشتن فرزندان کمتر سوق دهد، در شرایطی که توجه به کیفیت تربیت، تغییرات
فرهنگی در در جوامع مدرن، توجه به نیازهای فردی، آیندهنگری در این موضوع
بسیار تاثیرگذار است. با این حال، امیر محمود حریرچی، جامعه شناس به «آرمان
امروز» می گوید: از زمانی که خانواده ها می خواستند برای خود فرزندان
زیادی داشته باشند و در زمان پیری، عصای دستشان باشند، سال های طولانی
نگذشته، اما در همین زمان کم جامعه با تغییرات ساختاری زیادی مواجه شده
است. وی در ادامه گفته هایش می افزاید: افزایش قانون جوانی جمعیت نیازمند
اصلاح و اجرای سیاستهای تغییر رفتار مسئولان و مردم قرار بگیرد، در حقیقت
در کشورمان موضوع جوانی جمعیت باید جزو سیاستگذاریهای تغییر رفتار مردم
قرار بگیرد. دوگانههای فکری مختلف مانند «فرزند کمی یا فرزند کیفی» در
جامعه ما شکلگرفته که لازم است با استفاده از ظرفیت نخبگان برای کنار زدن
آنها اقدام کرد. یکی از مقوله ها «نگرش ذهنی» والدین است. یعنی والدین و
زوجین در دنیای کنونی معتقدند که وقتی توانایی تربیت فرزند خود از جنبه های
مختلف را ندارند و زمانیکه بسترهای فرهنگی و اجتماعی آن فراهم نیست نباید
به دنبال فرزند جدیدی باشند.ارزشگذاریهای افراد مجردِ در آستانه ازدواج
نیز این مسئله را تشدید کرده است، بهعنوانمثال درگذشته و بر اساس
باورهای دینی مادران دارای فرزند بیشتر سُتودنی بودند این در حالی است که
اکنون هنگام انتخاب همسر به معیارهای اشتغال زن و درآمد زن بیش از معیار
«توانایی مادری» و «فرزندآوری» توجه میشود. بنابراین نیازمند برنامهریزی
آموزشی و فرهنگی و تغییر باورها برای رفع این ذهنیتها هستیم.