«شکست سیاستهای افزایش جمعیت با تمامی سختگیریها و تشویق و ترغیبها در نهایت باعث شد تا به این موضوع نیز نگریسته شود که افزایش جمعیت به این صورت (زاد و ولد با آمار بالای مهاجران) نیز میتواند بخشی از آن شکست را جبران کند!»
شفا آنلاین>اجتماعی>یک جامعهشناس با اشاره به این مسئله که؛ «ما با یک تغییر در ترکیب
جمعیتی رو در رو هستیم که میتواند خاص باشد اظهار داشت: « بحث ترمیم رشد
منفی جمعیت و برخورداری از نیروی کاری ساده و متخصص در برخی کشورهای
اروپایی نیز مطرح بوده است اما آن کشورها به این موضوع از زاویه مدل توسعه
محور نگریستهاند و نگاهشان صرفاً جمعیتی نبوده است.»
به گزارش شفا آنلاین:سعید معیدفر، جامعهشناس معتقد است: «به طور طبیعی، مدل جمعیتی ایران به سمت میانسالی و
کهنسالی در حرکت است که از دو زاویه باید به آن نگریست:
- نگاه نخست،
نگاه جمعیت شناسانه است که این موضوع یعنی کاهش رشد جمعیت را طبیعی تلقی
کرده، میگوید؛ در برابر آن رشد بسیار شدیدی که دههی شصتیها را به وجود
آورد حالا جامعه در حال به تعادل رسیدن در ابعاد جمعیتی است و نباید چندان
منفی بدان نگریست.
- نگاه دوم، حاکمیتی و سیاستگذاری شده است بدان معنا
که حکمرانان چندان به این وضع راضی نیستند و میکوشند تا به هر قیمتی و به
هر شکلی، رشد در حال کاهش جمعیتی را جبران کنند که در این میانزاد و ولد
مهاجرانی که در ایران به دنیا میآیند هم میتواند به این نقیصه، پایان
دهد.»
معیدفر میافزاید: «شکست سیاستهای افزایش جمعیت با تمامی
سختگیریها و تشویق و ترغیبها در نهایت باعث شد تا به این موضوع نیز
نگریسته شود که افزایش جمعیت به این صورت (زاد و ولد با آمار بالای
مهاجران) نیز میتواند بخشی از آن شکست را جبران کند!»
> تاثیرگذار یا تاثیر پذیر؟!تحولات سیاسی - اجتماعی در هر گوشه از دنیا در نهایت میتواند آثار و تبعاتی را بر دیگر مناطق نیز بگذارد.
طی
دو سال اخیر که طالبان افغانستان بر سر کار آمدهاند شاهد سرعت گرفتن
مهاجرت از افغانستان به ایران بوده ایم. اگرچه مهاجرتهای اینچنینی به
زمانی خاص محدود نمیشود اما با سختگیری ها، فقر و اعمال سیاستهای به شدت
ضد جامعه به خصوص جامعهی زنان در افغانستان، به طور طبیعی باعث شده تا ما
با یک افزایش جهشی در بعدِ مهاجرپذیری از مرزهای شرقی مواجه باشیم.
ایران
با یک سابقه تمدنی بزرگ با فرهنگی غنی و پیشینهی تاریخی درخشان همواره در
زمرهی تمدنهای تأثیرگذار قرار داشته اما این روزها به نظر میرسد، این
جامعهی تأثیرگذار در حال حرکت به سمت نوعی تأثیرپذیری در حرکت است که
میتواند نگرانکننده باشد.
معیدفر اما با بخش اول این موضوع مخالف است.
وی میگوید: «من چندان اعتقادی به مسائل اینچنینی که در سایهی مباحث
تمدنی و فرهنگی روی آن تمرکز میشود ندارم زیرا، ما در این حوزه از زمان
صفویه به بعد دچار نوعی اضمحلال و انحطاط تمدنی شدیم و دوران رکود تمدنی را
طی کردیم که تا همین امروز نیز ادامه دارد.»
وی ادامه میدهد: «البته
منکر سابقهی درخشان و تمدن ریشه دار با هویت ایرانی نیستم اما در بحث
کارشناسی و تخصصی نمیتوان بر رؤیاها و داستانهای تاریخی تکیه کرد بلکه
باید واقع بینانه نگریست و وضعیت موجود را پذیرفت و با آن به سراغ
گزارههای جامعهشناسی رفت.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «آن چه داریم
میبینیم نوعی توسعه یافتگی در تبعید است یعنی آن بخش از جامعهی نخبگانی
که نتوانستند در کشور خودشان به موفقیت دست پیدا کنند با مهاجرت به اقصی
نقاط دنیا تلاش کردند تا رویاهای خود را در مجموعههای کوچک جمعیتی دنبال
کنند و همچنان آن تمدن درخشان و پیشینهی تاریخی - فرهنگی را حفظ کنند که
بحث بر سر موفقیت وعدم موفقیت به مجالی دیگر باید موکول شود.»
معیدفر
اظهار میدارد: «بحث زوال فرهنگی به یکباره رخ نمیدهد بلکه در بستر تاریخ و
به واسطهی رخدادهای سیاسی، اجتماعی و جامعهشناسی شکل میگیرد که مربوط
به یک دهه و چند دهه نمیشود اما و به هر حال، اندیشمندان همچنان میکوشند
که بر سر راه این اضمحلال و رکود تمدنی، مانع ایجاد کنند که با توجه به
مهاجرت خیل عظیمی از اندیشمندان، نخبگان و متفکران عملاً این تلاشها چندان
موفق نبوده است.»
> مهاجرانی که به ایران میآیند متخصص و نخبه نیستند!سعید
معیدفر با ذکر این نکته که ما به مهاجران افغانستانی احترام میگذاریم و
برای آنها به عنوان یک انسان حقوقی را متصور هستیم بیان میکند: «موضوع
مورد بحث اما در ترکیبی است که به عنوان مهاجر وارد ایران میشود. پیشتر
اعلام کردم این اتفاق یعنی ترمیم رشد منفی جمعیت به رویه مهاجرپذیری نه خاص
ایران است و نه تازگی دارد فقط بحثی که مهم است و باید بدان توجه داشت
ترکیب جمعیتی است که به عنوان مهاجر از کشورهایی چون؛ افغانستان، پاکستان و
عراق به ایران میآیند.»
وی ادامه میدهد: «بحث دیگر اما در مهاجران
این کشورها است. واقعیت ماجرا این که مهاجران افغانستانی تنها و تنها به
ایران نمیآیند و به بسیاری از کشورهای جهان در حال مهاجرت بوده و هستند
اما مهاجرانی که به ایران میآیند عمدتاً از اقشار ضعیف با سطح سواد اندک
هستند که صرفاً به عنوان نیروی کار ساده میتوانیم از آنها استفاده کنیم
مضافاً این که معمولا در بین اقشار ضعیف، زادآوری، آمار بالایی دارد کما
این که میبینیم در مناطق شرقی و جنوب شرقی خودمان نیز اغلب خانواده ها،
خانوادههایی پرجمعیت هستند فلذا از این بعد با حضور این قشر از مهاجران
عمدتاً افغانستانی طبیعی است که در یک منطقه و در یک بیمارستان از ۳۰۰
تولد، ۲۹۷ تای آن از میان افاغنه باشند که اینها در آینده در همین سرزمین
درس خواهند خواند، به دانشگاه راه پیدا خواهند کرد و شاید مشاغلی را نیز
اشغال کردند که این خود نوعی تغییر هشداردهنده و نگرانکننده در بحث تغییر
ترکیب جمعیتی است که نباید از کنار آن به سادگی بگذریم.»
> توسعه یافتگی یا پیشرفت؟!معید
فر در بخش پایانی این گفتگو با در کنار هم قرار دادن دو عبارت «توسعه
یافتگی» و «پیشرفت» میگوید: «توسعه یافتگی تعریف خاص خودش را دارد، نیروی
متخصص و همراه میخواهد، نخبه و متفکر میخواهد اما با این سیل جمعیتی که
درخواست مهاجرت دارند یا مهاجرت کردهاند به طور طبیعی دیگر نمیتوان به
توسعه یافتگی در اخص معنا نگریست فلذا به سمت پیشرفت با حداقل پارامترها
باید اندیشید که نتایج خطرناکی در بر خواهد داشت از جمله این که جامعه به
سرعت از نخبگان و اندیشمندان و متفکران خالی خواهد شد.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «با تغییر ترکیب جمعیتی، حتماً مهاجرتها بیشتر نیز خواهد شد که باید نگران بود.»
وی
در پایان و در واکنش به این سؤال که: «آیا اندیشمندان، نخبگان و متفکران
برای کُند کردن سرعت این تغییر ترکیب جمعیتی یا حداقل مقابله با افزایش آن
کاری انجام دادهاند یا نه؟» میگوید: «این که بگوییم کاری صورت نپذیرفته،
بیانصافی است اما کارهای صورت پذیرفته چندان پاسخگوی آن چه دارد رخ میدهد
نیست ضمن آن که سیاستگذاران ما نیز در کنار جامعه نخبگانی، اندیشمندان و
متفکران، به همان اندازه نگران نیستند فلذا میبینیم که تلاشها چندان مثمر
ثمر واقع نمیشود!»
> جامعه ایرانی تاثیرگذار است یا تاثیر پذیر؟!سعید
معید فر در پاسخ به این سؤال آفتاب یزد که: «علیالنهایه، با تمامی مسائلی
که مطرح شد باید جامعهی ایرانی را در برابر رخدادهای سیاسی - اجتماعی
همسایگان، تاثیرگذار دید یا تأثیرپذیر؟» میگوید: «حتماً متاثر و تاثیر
پذیر (!) زیرا، حرکت به گونهای است که دیگر فرصتی برای تأثیرگذاری نیست به
تعبیری دقیق تر، جریانی که میتوانسته همچنان جوامع پیرامونی خود را تحت
تاثیر قرار بدهد یا از ایران رفته است یا قدرت و اختیاری ندارد که
تأثیرگذار باقی بماند به همین دلیل به تلخی باید پذیرفت که از نوع
تاثیرگذار به جامعهای تاثیرپذیر تبدیل شدهایم که اصلا خبر خوبی نیست.»
این
استاد دانشگاه میافزاید: «با اتفاقاتی که در حوزهی جایگزینی نیروهای
دانشگاهی در حال رخ دادن است آن اندک امیدی هم که باقی مانده بود در حال از
بین رفتن است. در جامعه همچنان تحولاتی در حال رخ دادن است اما به قدری
ضعیف و کم اثر است که نمیتواند از خود رد و نشانی بر جای گذارد.»
معید
فر میگوید: «در مجموع اتفاقات خوبی را پیشبینی نمیکنم و معتقدم این
اتفاقات در آینده تأثیرات تلخ و عمیقی بر جای خواهد گذاشت که اگر چارهای
نیاندیشیم حتماً پشیمان خواهیم شد.»/آفتاب