کد خبر: ۳۲۹۴۶۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - 2023July 26
ساختارهای اقتصادی جامعه، خانواده ایرانی را در «تنگنای آینده نامعلوم» قرار داده است. طوری که برای صاحب مسکن شدن، انتظاری ۶۰ساله باید کشید!
شفا آنلاین :به احتمال زیاد همه درباره اینکه خانواده ایرانی در وضعیت خطرناکی به سر می‌برد توافق دارند. اما درباره شناسایی سرچشمه‌های این خطرها و شیوه‌های کنترل و عبور از آن، توافقی وجود ندارد.
گروهی این وضعیت خطرناک خانواده ایرانی را به ارزش‌های مذهبی به ویژه مسئله حجاب و پوشش، گره زده و معتقدند اگر بتوان جامعه را به وضعیت آرمانی پوشش و مد اسلامی نزدیک نمود، بسیاری از مسائل خانواده حل خواهد شد. آن‌ها به زعم خود، وضعیت نامطلوب حجاب و پوشش در جامعه را به «شکست مسلمانان در آندلس» قیاس می‌کنند و معتقدند با درهم شکستن ارزش‌های حجاب و پوشش اسلامی، راه برای انحطاط جامعه و زمینه سقوط حکومت اسلامی فراهم خواهد شد.
در مقابل این رویکرد، گروهی دیگر نیز معتقدند حتی با فرض اینکه حجاب و عفاف را با قرائتی که این افراد از آموزه‌های دینی دارند، بپذیریم و آن را در جامعه حاکم کنیم، سرچشمه‌های خطر برای خانواده ایرانی همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند؛
چراکه مشکل خانواده ایرانی، ریشه در مسائل  دیگری دارد و مسئله حجاب و عفاف نیز معلول همین علت هاست. بر اساس این رویکرد، خانواده ایرانی با وضعیت کنونیِ ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قادر نیست، انتظارات کارکردی خود را تحقق بخشد. اجازه بدهید به این مسئله بیشتر بپردازیم. ساختارهای اقتصادی جامعه، خانواده ایرانی را در «تنگنای آینده نامعلوم» قرار داده است. طوری که برای صاحب مسکن شدن، انتظاری ۶۰ساله باید کشید! همچنین ازدواج جوانان و جدا شدن آن‌ها از خانواده والدین، نیازمند هزینه‌های سنگینی است و به شغلی با درآمدی مطمئن و مسکنی آبرومند نیازمند است که اجازه فرزندآوری و فرزندپروری را به نسل جدید بدهد. اما ساختارهای اقتصادی جامعه، تناسبی با توان خانواده‌های ایرانی برای تشکیل خانواده جدید ندارد. در این حالت، بهتر است قبل از پافشاری برای مقید ساختن جوانان به هنجارهای مذهبی جامعه، به فکر اصلاح این ساختارها باشیم.
انتظار ما از خانواده ایرانی برای پایبندی به ارزش‌های مورد تعریف، زمانی می‌تواند موضوعیت داشته باشد که خانواده بتواند به حیات متعادل خود ادامه داده و خود را بازیابی کند. به این معنا که نسل جوان و دم بخت، در زمان مناسب از خانواده والدین خود با ازدواج و تشکیل خانواده جدید جدا بشود و تعامل خود را با خانواده پدر و مادری و دیگر فامیل شکل بدهد. در غیر این صورت، رعایت هنجارهای اجتماعی در خانواده‌ای که ساختارهایش درهم شکسته است
به حداقل خواهد رسید.
علاوه بر ساختار اقتصادی، ساختار اجتماعی و سیاسی نیز تناسبی با توان خانواده ایرانی ندارد. شیرازه اعتقادی خانواده ایرانی را معانی و باورهایی شکل می‌دهد که از نسل‌های گذشته رسیده است. این باورها در قالب نظام‌های معنابخش سنتی، روحیات والدین را با جهان‌بینی آن‌ها هماهنگ می‌کرد و به آن‌ها کمک می‌کرد تا روابط خود را با فرزندانشان تنظیم کنند. فرزندان نیز تحت تاثیر این نظام‌های معنابخش، از سلسله مراتب سنی خانواده تبعیت می‌کردند و به این شیوه ساختار سنتی خانواده حفظ می‌شد؛ اما نظام‌های معنابخش که در تبیین تغییرات اجتماعی و سیاسی، نیازمند تجدید و تقویت بودند، به انجماد و توجیه وضعیت گرفتار شده‌اند.بر این اساس، با افزایش شکاف بین والدین و فرزندان در تبیین بسیاری از مسائل فکری و اجتماعی، خانواده ایرانی دچار «بحران معنا و نبود معیارهای ارزش‌گذاری اعمال» شده است. این بحران با تجربه ناعدالتی، نابرابری و تناقض در گفتار و کردار مدعیان و داعیان ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی هر روز تشدید می‌شود. بحرانی که اهرم کنترل خانواده بر اعضای خود را از دست آن‌ها گرفته است و خانواده ایرانی را درگیر آسیب‌های اجتماعی و تبعات پوچ گرایی نموده است. با وضعیت کنونی، عبور از خطرهای تهدید‌کننده خانواده ایرانی، بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی- اجتماعی جامعه، امکانپذیر نخواهد بود. بدون اصلاح این ساختارها، پرس و جو و مطالبه درباره تحقق کارکردهای خانواده مانند ایجاد آرامش روانی در بین اعضای خانواده به ویژه زوجین، گسترش عفاف و پاکدامنی، تمایل به ازدواج و ممانعت از تجردزیستی، فرزندآوری و فرزندپروری و... بی‌معناست. اصولا بسیاری از مسائل و آسیب‌های خانواده، معلول همین عناد ورزی برای‌عدم اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
دکتر علی میرزامحمدی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: