کد خبر: ۳۲۸۰۸۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۱۳ تير ۱۴۰۲ - 2023July 04
نام سیه‌مار در سیستان و بلوچستان با ترس گره خورده و همین باعث شده از قدیم‌الایام از بردن اسمش هم ابا داشته باشند
شفا آنلاین>سلامت>وارد نکردن پادزهر خطرناک‌ترین مار خشکی در خاورمیانه و شبه‌قاره هند موجب افزایش مرگ‌ومیر در روستاهای سیستان و بلوچستان شده است

به گزارش شفا آنلاین: مرگ سه‌کودک در روستای کندز شهرستان سرباز دوباره افسانه‌ای را بر سر زبان‌ها انداخته است؛ مردم سیستان و بلوچستان باور دارند با آمدن شب، کرایت که محلی‌ها به آن سیه‌‌مار می‌گویند از لانه‌اش بیرون می‌آید‌، وارد رودخانه می‌شود و غسل می‌کند. در حال غسل‌کردن می‌گوید یا می‌کشم  یا کشته می‌‌شوم. اگر کسی را بکشد قربانی از نظر اهالی شهید شده است. اما اگر حتی موفق شوند مار را بکشند، باید منتظر انتقامش باشند.‌ در افسانه‌های محلی آمده است، جفت سیه‌مار که حلقه زردی زیر گلو دارد، سراغ کشنده مار می‌رود و با نیشی او را تلف می‌کند، (این جفت با حلقه زرد دور گلو را کسی ندیده و خزنده‌شناسی گونه‌ای با این مشخصات را ثبت نکرده است.)

نام سیه‌مار در سیستان و بلوچستان با ترس گره خورده و همین باعث شده از قدیم‌الایام از بردن اسمش هم ابا داشته باشند. البته در برخی مناطق مثل سراوان این مار به تک‌زد نیز معروف است و مردم باور دارند که کسی که توسط این مار گزیده شود حتما خواهد مرد. فصل بهار و تابستان در روستای «اشکستگ» در حوالی شهرستان سرباز، ترس خیمه می‌زند. اهالی از خوابیدن هراس دارند مبادا که در این بی‌خبری شبانه کرایت (سیه‌مار)، آرام سراغ‌شان بیاید. این روزها ترس هم بیشتر شده،‌ چون در روستای کناری آنها یعنی «کندز» سه‌کودک با مارگزیدگی کشته شده‌اند تا پرونده قربانیان این ‌گونه قطورتر شود.

سانیه،‌ مصطفی و مطیع‌الله دچار نفس‌تنگی شده بودند، صدای خس‌خس سینه‌های‌شان مادر را که کنارشان خوابیده بود، بیدار کرد. نگاه نگرانش که به اطراف چرخید، موجودی با خال‌های سفید را در خانه دید که می‌خزد و دور می‌شود. «ساب خان»، پدر بچه‌ها از جا پرید و سراغ مار رفت و آن را کشت. به صبح نرسیده، بدن سانیه یک‌ساله و مصطفی شش‌ساله سرد شد، مطیع‌الله اما همچنان سینه‌اش خس‌خس می‌کرد و به‌سختی نفس می‌کشید. او را به بیمارستان ایرانشهر رساندند،‌ سه‌روز با مرگ جنگید و درنهایت در مقابلش تسلیم شد تا ساب‌ خان نوری‌زهی و همسرش در سه‌روز، سه‌فرزندشان را از دست بدهند.

این زوج افغان که به‌امید یک زندگی بهتر و آرام‌تر به ایران مهاجرت کرده بودند، اولین قربانیان کرایت در ایران نیستند؛‌ هزاران سال است که این گونه در بلوچستان ایران تا جنوب کرمان و بعد میناب و بشاگرد هرمزگان قربانی می‌گیرد،‌ هرچند نام قربانیان تنها یک‌بار آن‌هم سال‌پیش به رسانه‌ها راه پیدا کرده و در مواردی هم عامل مرگ‌ یا گونه‌ای دیگر یا مسمومیت و... ذکر شده است. در فقدان پادزهر تنها راه‌حل محلی‌ها‌، یافتن و کشتن این گونه است. نمونه‌اش در روستای اشکستگ در حوالی روستای کندز که همین چندروز‌پیش در پنجم تیرماه این سه‌کودک کشته شدند. به گفته «صابر آسکانی»، دهیار اشکستگ در سه‌سال اخیر 37 حلقه مار کرایت توسط اهالی کشته شده‌ است. آخرین آنها همین پنجشنبه‌شب، هشتم تیرماه بود که اهالی توانستند مار دیگری را حوالی خانه خواهر دهیار مشاهده و آن را تلف کنند. دلیل این کشتار مارها ازنظر آسکانی، دو کلمه است: «چاره‌ای نیست.» آنها از فرمانداری‌، بخشداری و محیط‌زیست خواسته‌اند به این موضوع ورود کند و جلوی کشته‌شدن اهالی توسط کرایت‌ها را بگیرد. راه‌حل ازنظر اسکانی، زنده‌گیری این مارها و تولید پادزهر از آنهاست‌، البته آنها تجربه‌های ناموفقی هم در این زمینه دارند. نمونه‌اش یکی از بهورزهای روستای اشکستگ که یک کرایت Bungarus را زنده‌گیری و در دبه‌ای نگهداری کرد‌، او منتظر بود که یک‌نفر از محیط‌زیست یا اداره بهداشت بیاید و مار را تحویل بگیرد اما چنین اتفاقی نیفتاد. یک‌شب در خواب دید مار از دبه بیرون آمده و او و خانواده‌اش را نیش زده است. بهورز با هول از خواب بیدار شد و بونگارس و دبه را با هم آتش زد. آسکانی می‌گوید تا زمانی که پادزهر نباشد آنها ناچار به حفاظت از خانواده‌های‌شان با کشتن مارها هستند.
سیاهه قربانیان کرایت

آسکانی آمار کسانی که با زهر این‌مار کشته شده‌اند را از سال 1374 به‌یاد می‌آورد. در این‌سال هوتی آسکانی 22ساله دچار مارگزیدگی شد. سعیده آسکانی و شهربانو آسکانی دو خواهر 21 و 22 ساله، ساکن روستای کوه کنار، 15سال پیش با گزش این مار از دست رفتند و یک‌سال بعد مادرشان امبرخاتون کریم‌زایی 45ساله را کرایت (سیه‌مار) گزید. عابده آسکانی، نوزاد هفت‌ماهه در چهارم خردادماه سال‌پیش در روستای اشکستگ براثر این گزیدگی فوت کرد. عابده خوابیده بود که کرایت وارد کپرشان شد،‌ او ابتدا کودک خردسال را گزید و بعد سراغ خواهرش رفت. از خوش‌شانسی آنها بود که به‌جای گزیدن،‌ کرایت دور بچه پیچید. مادر متوجه شد و پدر را خبر کرد. آنها توانستند مار را از دختربچه جدا کنند بدون آنکه دچار گزیدگی شود. در کنار این موارد منجر به مرگ،‌ مشاهده کرایت‌ها در « اشکستگ» کم نبوده است. آسکانی خاطرش هست که در بچگی که در کپر زندگی می‌کرده و برق هم نبوده،‌ یک‌بار سیه‌مار وارد کپر شده و مادرش آن را کشته است. همین چندی‌پیش هم در یک‌مراسم این‌مار را دیدند و کشتند،‌ در حوالی خانه خواهر آسکانی هم کرایت دیده و به سرنوشت بقیه دچار شده است.

با وجود تعدد قربانیان این کرایت،‌ خبرهای مرگ مرتبط با آن به‌واسطه ناآگاهی از نوع مار چندان که بایدوشاید دیده نشد‌ه، همچنان که کشتار آنها برای حفاظت از خانواده‌ها توسط اهالی هم به رسانه‌ها راه نیافته است. همین بی‌اعتنایی و نادیده‌انگاری باعث‌شده هیچ کلاس یا دوره آموزشی‌ای برای اهالی برگزار نشود و آنها مطلع نباشند چه راهکارهایی را می‌توانند در پیش بگیرند تا هم خانواده‌شان در امان باشند، هم مارها کشته نشوند. البته آسکانی در روستای خودشان توصیه‌هایی به اهالی کرده است؛ اینکه توری به پنجره‌ها بزنند،‌ درزها را ببندند و اگر می‌‌توانند روی زمین نخوابند،‌ بااین‌حال برخی از اهالی این نکات ایمنی را رعایت نمی‌‌کنند، آنها معتقدند «مرگ دست خداست.»

پادزهر وارد کنید

باربد صفایی، خزنده‌شناس سال 2013 با این گونه در ایران مواجه شد: «اولین‌بار در بلوچستان این‌مار را دیدم، باورم نمی‌شود که اگر آن مار زنده بود احتمالا من هم الان زنده نبودم. دندان‌هایش را زمانی که چک کردم تازه فهمیدم با یک کبرای خوش‌ خط‌و‌خال و زیبا مواجه هستم. چندسال بعد فهمیدم بسیار کشنده‌تر و خطرناک‌تر از آنی است که فکر می‌کردم.» نزدیک دوسال بعد از آن‌شب این گونه به‌عنوان کرایت پارسی Bungarus persicus  ثبت شد و چندسال بعد در کتاب مارهای ایران زیرگونه‌ای از کرایت سندی طبقه‌بندی شد. کرایت‌ها به‌گفته‌ صابر اسکانی، بین ساعت 10شب تا سه‌صبح، قربانیان خود را که در خواب بوده‌اند، گزیده‌اند. زمان‌بندی مرگ ازنظر صفایی،‌ رعایت ملاحظاتی را به‌هنگام خواب برای جلوگیری از ورود مار یا قرار نگرفتن در معرض آن ایجاب می‌کند. طبیعی است که به‌واسطه تابستان، اهالی در خانه یا کپرها را باز بگذارند، بااین‌حال همین موضوع باعث ورود مار می‌شود،‌ «باید ورودی خانه‌ها به‌شکلی باشد که از ورود مار جلوگیری شود،‌ می‌توان از پشه‌بند یا تخت‌های فلزی یا تاشو در شب‌هنگام استفاده کرد.»

کرایت  در منطقه‌ای زیست می‌کند که اهالی گاه در تامین نیازهای اولیه زندگی هم مشکل دارند. بااین‌حال این گزاره سبب نمی‌شود چشم بر آنچه بر اهالی می‌رود، ببندیم زیرا به‌گفته صفایی: «این مار خطرناک‌ترین مار خشکی در خاورمیانه و شبه‌قاره هند است و اغلب افرادی که کشته شدند حتی پای‌شان به مراکز درمانی نرسیده است.» پیش‌تر افعی جعفری این عنوان را داشت و گفته می‌شد که بیشترین کشندگی را دارد، بااین‌حال بنگاروس با 10 تا 12برابر کشندگی بیشتر،‌ این مقام زهرآگین‌تر بودن را از افعی جعفری گرفت. زهر این گونه هموتکوسین و نوروتوکسین را با هم دارد. «اصطلاحاً گونه‌های کرایت‌ها که از جنس بونگاروس هستند، بونگاروتوکسین دارند که می‌تواند بسیار کشنده باشد چون هر دو حالت خون‌گرایی و عصب‌گرایی را با هم دارد.» سازمان جهانی بهداشت برای جلوگیری از گزیدگی،‌ توصیه کرده مردم ساکن در زیستگاه این مار روی زمین نخوابند؛ همچنان که در هندوستان که کرایت‌ها قربانیان زیادی گرفته‌اند این توصیه به مردم می‌شود. البته گونه‌ای که در هندوستان است با آنچه در پاکستان و ایران دیده می‌شود اندکی از نظر ریخت‌شناسی و ژنتیک متفاوت است. تفاوت آنها فقط اینها نیست بلکه گونه موجود در ایران و پاکستان یک‌ونیم برابر از گونه هندی کشندگی بیشتری دارد. «باتوجه به درجه کشندگی زهر که به آن LD50 گفته می‌شود، در منطقه پاکستان و ایران گونه بونگاروس سیندانوسBungarus sindanus  زهرآگین‌ترین مار کبرایی است که در شبه‌قاره هند و خاورمیانه دیده شده است». تاکید صفایی این است که مسئولان این موضوع را جدی گرفته و از پاکستان پادزهر وارد کنند. زیرا درحال‌حاضر به قربانیان این مار یا پادزهری تزریق نمی‌شود چون پای‌شان به مرکز درمانی نمی‌رسد یا در صورت تزریق پادزهر، گروه دیگری از مارهای زهراگین نظیر افعی‌ها، تنها افزایش علائم و وخامت اوضاع را شاهد خواهیم بود.

زنده‌گیری بدون آموزش و ابزار عملی نیست

باربد صفایی که سابقه سال‌ها کار روی خزندگان در ایران را دارد معتقد است، زنده‌گیری و گرفتن زهر از کرایت‌ها که اهالی روستا آن را از مسئولان درخواست می‌کنند، گزینه‌ای غیرعملی در وضعیت کنونی است و تنها به کشته‌شدن محیط‌بان‌ها و افراد کم‌تجربه منجر خواهد شد. یک‌جفت دستکش ضدگزش مبلغی بین 200 تا 400 دلار است که با بودجه محیط‌زیست هرجور که حساب کنید، ناسازگار است.‌ علاوه بر آن باید انبر مخصوص تهیه شود تا فاصله ایمن برای فرد مارگیر ایجاد شود درحالی‌که می‌توان با گزینه واردات پادزهر این مشکل را حل کرد. آخرین صحبت صفایی این است: «تعدادی از کشورهای آسیایی تکنولوژی تولید پادزهر برای کرایت‌ها را دارند و بهتر است وزارت بهداشت در صورت تایید سازمان بهداشت جهانی خیلی سریع برای درمان و وارد کردن پادزهر یا تکنولوژی مورد نیاز وارد عمل شود.»

تنها کفچه مار پادزهر دارد

خسرو رجبی‌زاده، خزنده‌شناس و نویسنده کتاب «مارهای ایران»، وظیفه وزارت بهداشت را مطالعه روی خطراتی که مربوط به سلامتی انسان‌هاست و ارائه راهکار برای مقابله با آنها می‌داند. یکی از این خطرات گزیدگی توسط مار است. «مارهای خطرناک ایران که ممکن است باعث فوت شوند شامل 10 گونه هستند.» به گفته او باید وزارت بهداشت روی این گونه‌ها مطالعه کرده و برای مناطقی که زیستگاه‌ مارهای خطرناک محسوب می‌شوند پادزهر ارسال کند.

کرایت‌ها جزو این گونه‌های خطرناکند. آنها یکی از سه مار کبری موجود در ایران به‌حساب می‌آ‌یند. البته در دریاهای جنوب کشورمان ما 10گونه کبری آبی داریم که برای هیچ‌کدام پادزهری موجود نیست و با گزیدگی توسط آنها،‌ عملا باید قربانی را ازدست‌رفته به‌حساب آورد. درباره سه گونه کبرای خشکی تنها کفچه مار پادزهر دارد. کبری خوزستان و کرایت سندی (بونگاروس) هیچ‌کدام پادزهر برای‌شان موجود نیست. البته تفاوتی که بین کبری خوزستان و کرایت سندی داریم به دامنه پراکنش آنها برمی‌گردد. کبری خوزستان گوشه‌گیر و منزوی است و شب از لانه‌اش بیرون می‌آید ولی کرایت سندی وارد خانه شده و دو یا سه‌نفر را دچار گزیدگی می‌کند. «برای قربانیان کرایت سندی باید حتما آمپول اختصاصی فرستاده شود». به گفته رجبی، پادزهر افعی ذره‌ذره اثر می‌کند که در مقابل زهر کشنده کرایت سندی چاره‌ساز نیست.

در کنار این گونه، در سیستان و بلوچستان کک‌مار را هم داریم که در دسته افعی‌ها قرار می‌گیرد و پادزهرهای معمولی روی آن اثر نمی‌کند. اغلب قربانیان کک‌مارها هم فوت می‌کنند، همین موضوع ازنظر رجبی نیاز به مطالعه و آمپول اختصاصی را ایجاب می‌‌کند. «سه‌بچه در روستای کندز اصلا شانسی برای زنده‌ماندن نداشتند. اگر همه آنها به بیمارستان هم می‌رسیدند و آمپول موجود بود، به آنها پلی والا تزریق می‌کردند که درباره افعی‌ها اثر دارد، نه کبری‌ها.»

کارشناسان حیات‌وحش و سازمان حفاظت محیط‌‌زیست این گونه را در ایران شناسایی کردند‌، چند دانشجوی جانورشناسی پراکنش آن را درآوردند و متخصصانی توانستند مناطق پرریسک را مشخص کنند. به گفته خسرو رجبی‌زاده حالا نوبت ورود وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است: « آنها باید با استفاده از این اطلاعات‌، کار توزیع پادزهر را انجام‌ دهند.» البته او معتقد است وزارت بهداشت در کنار واکسن، آموزش ساکنان مناطق پرریسک دراین‌باره که چطور خود را از گزیدگی مارها در امان نگه دارند یا کمک‌های اولیه پس از مارگزیدگی چیست را هم باید انجام دهند. اطلاع‌رسانی دراین‌باره که کدام مراکز پادزهر را در اختیار دارند و اینکه چطور بیمار را منتقل کنند، از دیگر وظایف این وزارتخانه ازنظر رجبی است. به گفته این خزنده‌شناس: «تاکنون وزارت بهداشت هیچ توجهی به این موضوع نداشته،‌ اگر هم نمی‌دانستند الان نسبت به این مقوله آگاهند.»

انتقاد از وزارت بهداشت

  مهدی کاظمی، محقق و کارشناس زیست‌شناسی جانوری، گستره زیستگاهی کرایت‌ یا بونگاروس‌ها را سه استان سیستان و بلوچستان،‌ جنوب کرمان و هرمزگان می‌داند که مساحتی بین هفت تا هشت درصد خاک ایران را شامل می‌شود. «کرایت‌های ایران بزرگترین نمونه از گونه خود در جهان هستند و  از ایرانشهر تا بشاگرد و میناب مشاهده شده‌اند.» در این محدوده جغرافیایی در چند نقطه گزش‌ها بیشتر بوده، یکی بشاگرد و دیگری سرباز. دلیل آن به جمعیت ساکن در این مناطق برمی‌گردد. هرچقدر تراکم جمعیتی بالاتر باشد به‌تبع‌آن احتمال گزش نیز افزایش یافته و قربانیان بیشتری گرفته می‌شود. بااین‌حال همه مناطق این سه استان در یک‌نقطه مشترک هستند؛ در هیچ‌کدام آمپول پادزهر وجود ندارد. راهکار وزارت بهداشت سکوت است. به گفته کاظمی، آنها برای سال‌ها مرگ‌های مرتبط با کرایت را به دلایل دیگری ربط می‌دادند؛ مسمومیت،‌ حشره‌گزیدگی، گزیدگی با نوع مار دیگر،‌ عقرب و... نمونه آخر ازآن‌رو اهمیت دارد که قاتل کودکان به‌دست  «ساب خان» کشته شد تا گواهی دهد که کرایت، مرگ را برای کودکان این خانواده به‌ارمغان آورده است.

علاوه بر این گونه مار کبری، دو گونه عقرب هم در ایران باعث کشته‌شدن انسان می‌شود‌، دو گونه‌ای که باز هم مشابه کرایت برای آنها پادزهری توسط موسسات سرم‌سازی که از بیت‌المال ارتزاق می‌کنند، تولید نمی‌شود. مشکل بعدی در استانداردهای این پادزهرهاست. به‌گفته کاظمی؛ «متاسفانه پادزهرهای تولیدشده در کشورمان، پروتکل‌های ساخت پادزهرهای سازمان جهانی بهداشت را ندارند.» این درحالی‌است که در پنج‌دهه گذشته،‌ ایران جزو پنج‌کشور اول سازنده پادزهر در جهان بود و امروز نه‌تنها پادزهرها پودری نشده‌اند بلکه حتی نام گونه هم به‌روز نشده است. در این شرایط که کرایت به‌عنوان یکی از سه‌مار خطرناک دنیا در ایران قربانی می‌گیرد و تفاوتی هم بین گونه و بالغ و نابالغ آن وجود ندارد،‌ همچنان وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌پزشکی واکنشی نشان نداده است.

دراین‌باره که برای کاهش قربانیان چه باید کرد،‌ باربد صفایی خزنده‌شناس و کاظمی به‌عنوان کارشناس زیست‌شناسی جانوری اختلاف‌نظر دارند.‌ صفایی معتقد است که باید پادزهر را از پاکستان و هند به‌عنوان دو کشوری که توانسته‌اند آن را تولید کنند، وارد کرد درحالی‌که کاظمی، کرایت ایران را گونه‌ای جدید می‌داند که نیاز به پادزهر اختصاصی دارد. این کارشناس زیست‌شناسی جانوری، مشکل دیگری هم در زمینه پادزهر در ایران دارد و آن نبود این ماده درباره گونه‌های دیگری غیر از عقرب‌ها و مارهای کبری است که می‌توانند به‌راحتی انسان را بکشند. نمونه آنها دو افعی ایران که باز هم پادزهری برای‌شان در کشور موجود نیست آن‌هم در شرایطی که گرزه مار (دو گونه و زیر گونه ماکرووایپرا لبتینا ابتوزا و ماکرووایپرا رازی ای) رتبه اول (در ایران) را در کشتار ازسوی سازمان بهداشت جهانی کسب کرده و کرایت در رتبه دوم قرار دارد. در مقابل «سازمان حفاظت محیط‌زیست مجوز برداشت از افعی را تنها در خراسان می‌دهد بنابر درخواست موسسات تولید پادزهر در ایران که زیرگونه‌اش با گرزه  مارهای دیگر ایران  متفاوت است.» کاظمی همچنین خواستار قرار گرفتن کرایت‌ها در لیست کنوانسیون‌ تجارت‌ بین‌المللی‌گونه‌های‌ جانوران‌ و گیاهان‌ وحشی‌در معرض‌ خطر انقراض‌ و نابودی‌ (CITES) است. او معتقد است همانطور که ما قاچاق یوز و... را شاهد هستیم یا گونه‌هایی مانند سمندر لرستانی به‌عنوان یک گونه اندمیک ایران در آستانه نوروز خریدوفروش می‌شوند، مارها و مخصوصا گونه‌های مارهای زهرآگینی که در ساخت پادزهر وجود دارند هم باید در لیست کنوانسیون‌ تجارت‌ بین‌المللی‌گونه‌های‌ جانوران‌ و گیاهان‌‌وحشی ‌در معرض‌ خطر انقراض‌ و نابودی‌ (CITES) قرار داده شوند، زیرا این گونه‌ها نیز در معرض تهدیدات فراوان هستند.

تصویری که از سانیه و‌ مصطفی روی صفحه موبایل دارم،‌ تصویر دو کودک است که گویی آرام خوابیده‌اند. سانیه لباس سوزن‌دوزی زرشکی‌اش را به‌تن دارد و گونه‌هایش از میان پارچه‌ای که از زیرگلو تا بالای سرش کشیده‌اند، جمع شده. دست‌هایش را هم با همان پارچه چهارخانه به دور بدن بسته‌اند. پتوی قهوه‌‌ای تنها پاهایش را پوشانده است. تصاویر مصطفی،‌ این پسربچه زیبا را در میان پارچه سفیدی نشان می‌دهد که او را روی یک پتوی گلبافت که حاشیه‌های قرمز دارد، خوابانده‌اند. مردانی نشسته دور مصطفی را گرفته‌اند. پتو روی زمین پهن و  مردی با ریش‌بلند به صورتش خیره و چهره‌اش جمع شده. این آخرین باری است که آنها صورت مصطفی را می‌بینند، دقایقی دیگر او را به خاک می‌سپارند، پسری شش‌ساله که همین چندروز پیش در کندز می‌دوید و می‌‌چرخید،‌ نامش به‌عنوان یکی از شهدا در میان اهالی ثبت شد. شهید کوچکی که اگر پادزهر بود، زنده می‌ماند. با مرگ مصطفی و خواهر و برادرش کابوس‌های اهالی بیشتر شده، آنها گاه بیدار می‌‌شوند و دستی به پای‌شان می‌کشند و منتظرند تا کی مرگ درون خانه‌شان بخزد.هم‌میهن

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: