کد خبر: ۳۲۵۶۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۳ - 2014August 28
شفا آنلاين-هر انسانی بسته به فشارهای روانی دوران کودکی و تجارب تلخ آن (اغلب به‌ واسطه‌ رفتارهای نسنجیده پدر و مادر) یا محیط نامناسب و پُراسترس زندگی و عدم رفع بموقع نیازهای خاص کودکی، نهال اضطراب و تشویش و حتی ترس در او جوانه زده و تا به سنین بزرگسالی برسد تبدیل به درختی تنومند می‌گردد.
به گزارش شفا آنلاين،البته قابل ذکر است که گرچه التیام چنین جراحت‌های روحی و درونی یک انسان به سادگی انجام نمی‌پذیرد ولی با توجه به نظریه دانشمندان نسبت به تغییر الگوهای ذهنی؛ کاری است ‌شدنی. همه‌ انسان‌ها به‌نوعی درگیر و دربند مشکل مثلث تباهی هستند، یعنی شدت و ضعف دارد ولی سوخت و سوز ندارد، طول ضلع‌هایش برای هرکس تفاوت می‌کند، هیچ‌کس نمی‌تواند از دام تباهی این مثلث شوم رهایی یابد مگر از سر اراده یا تعامل.

ترس(Fear)



یکی از عوامل مؤثر در ایجاد منفی‌نگری و سد راه مثبت‌اندیشی؛ ترس درونی است که بیشتر انسان‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

ما برخی اوقات تمام وجودمان آکنده از ترس می‌شود؛ درگیری شغلی، عاطفی، احساسی، مالی، نگرانی و اضطراب پس از شکست و... ولی چنین رویدادهایی برای همه پیش می‌آیند و جزئی از تجربه‌های زندگی هستند. آیا کسی  می‌تواند ادعا کند که هرگز نترسیده است؟

ترس را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: ترس‌های بازدارنده و ترس‌های نگهدارنده. ترس‌های بازدارنده موجب تخریب و تضعیف روانی فرد می‌شوند، ولی ترس‌های نگهدارنده سبب حفظ و ایمنی، مانند ترس از رانندگی با سرعت زیاد.

اضطراب(Anxiety)



«عبارت‌ است از واکنش در برابر خطری که وجود خارجی ندارد، ولی باید پذیرفت که اضطراب خیالی ‌نیست، بلکه براساس ترسی‌ درونی و با انگیزه‌های ناخودآگاهانه به‌وجود می‌آید» (روان‌شناسی عمومی- دکتر حمزه‌ گنجی- ص258).

بعضی ‌وقت‌ها ذهن نمی‌تواند حجم بالایی از افکار و هیجانات را در خود ذخیره کند. اغلب اضطراب (تشویش)، نگرانی و دلواپسی‌های بی‌مورد زیادی را برای خود ردیف می‌کنیم که چند روز بعد می‌فهمیم، همه‌ آن‌ها چقدر سطحی و بی‌ارزش بوده‌اند.

خشم(Anger)


انسان متمدن امروزی به‌طور گسترده‌ تحت‌تأثیر نیروها و عوامل بیرونی قرار دارد. از آنجایی‌که این نیروها غالباً باهم در تضاد هستند، آدمی در دام خشم و عصبانیت، ناکامی و سرگردانی گرفتار آمده و با مشکلات گوناگونی در زمینه‌ فردی، گروهی، خانوادگی و اجتماعی مواجه می‌شود. بدبختانه، انسان گاه خشم خود را متوجه بخش‌هایی می‌سازد که نقشی در ایجاد مشکلات او نداشته‌اند.

البته خشم درونی موضوعی دیگر‌ است که ریشه در دوران کودکی، روابط‌ والدین، محیط زندگی و خیلی عوامل دیگر دارد، اما آنچه مسلم است؛ خشم درونی مانع رشد احساسات مثبت و رسیدن به خوشبختی‌ می‌شود. بسیاری از رفتارهای همراه با خشم‌ و غیظ افراد، ریشه در کودکی آنان ‌دارد.

روابط ‌پدر و مادر با او، خانواده، اطرافیان، محیط ‌زندگی، تحصیل و... بسیاری از این مشکلات می‌توانند اثرات‌ تخریبی ‌عمیقی بر روان و احساسات‌ فرد در بزرگسالی بگذارند. یکی از بدترین جلوه‌های آن، خشمگین ‌شدن، از کوره دررفتن و خالی‌‌کردن عقده‌ها و خشم ‌درونی خود بر دیگران است.

خشم رابطه‌ای دوسویه با منفی‌بینی دارد؛ خشم و عصبانیت می‌تواند منفی‌بینی را در انسان به ‌وجود آورده یا تشدید کنند. از طرف دیگر بدبینی و منفی‌نگری می‌تواند زمینه‌های بروز خشم را در فرد تقویت کرده یا او را به آستانه‌ عصبانیت و پرخاشگری بکشاند.

اساساً خشم و عصبانیت رابطه‌ای دوسویه با ضعف و ناتوانی، کم‌حوصلگی - حسادت و حساسیت‌های افراطی دیگر دارد، که همه‌ این‌ها مستقیم و غیرمستقیم حاصل افکار منفی، منفی‌نگری و بدبینی هستند، خشم یک هیجان منفی است که در نهایت به پرخاشگری منتهی می‌شود. تا زمانی که خشم به پرخاشگری نینجامد به خود فرد از درون آسیب  می‌زند ولی وقتی به پرخاشگری تغییر شکل داد، دیگران را هدف قرار می‌دهد.


ایران


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: