نتايج پژوهش ميگويد كه بيش از90 درصد زنان سالمند تنها در ايران به علت فوت همسر، بيوه هستند و چون از ديد فرهنگي ازدواج دوباره پس از مرگ همسر پذيرفته نشده تنها ماندهاند
شفا آنلاین>سلامت>بيش از 71 درصد زنان سالمندِ تنها، درآمدي ندارند. زنان سالمند تنها، زناني هستند كه 60 سالگي را پشت سر گذاشتهاند و زير يك سقف به تنهايي زندگي ميكنند.
به گزارش شفا آنلاین:تنهازيستي زنان سالمند آسيبپذيري آنها را افزايش ميدهد و چالشهاي پيچيدهاي براي آنها در پي دارد. بر پايه آخرين سرشماريها تعداد زنان سالمند تنها در ايران رو به افزايش است و اين درحالي است كه تاكنون و پيش از اين مطالعه، پژوهش جامعي در مورد وضعيت زنان سالمند تنها در ايران انجام نشده بود. به تازگي يك پژوهشِ علمي و كاربردي با موضوع «پيامدهاي اجتماعي- اقتصادي زندگي زنان سالمند تنها» به سفارش دبيرخانه شوراي ملي سالمندان و صندوق جمعيت سازمان ملل متحد از سوي يك گروه دانشگاهي به سرپرستي ميرطاهر موسوي، جامعهشناس و عضو انجمن
جامعهشناسي ايران انجام شده كه روايت تازهاي از شرايط اين قشر از جامعه به ما ميدهد. موسوي از نتايج اين بررسي و همچنين شرايط زنان سالمند تنها در ايران ميگويد و به ارايه راهكاريهايي براي بهبود زندگي زنان سالمندِ تنها در آينده ايران ميپردازد.
جناب موسوي با اين پرسش بحث را پيش بگيريم كه چرا زنان سالمند در ايران تنها ميشوند؟ به عبارت سادهتر، ريشه اين تنهايي به چه مواردي برميگردد؟
بله يكي از سوالات بنيادي ما در اين پژوهش هم همين بوده است؛ نتايج پژوهش ميگويد كه بيش از90 درصد زنان سالمند تنها در ايران به علت فوت همسر، بيوه هستند و چون از ديد فرهنگي ازدواج دوباره پس از مرگ همسر پذيرفته نشده تنها ماندهاند. بر همين اساس2.4 درصد آنان هرگز ازدواج نكردهاند و 4.4 درصد آنها اگرچه داراي همسر هستند ولي تنها زندگي ميكنند.
اين زنان سالمند تنها كه به روايت نتايج پژوهش شما اكثرا به دليل فوت همسر تنها شدهاند، چه چالشهايي دارند؟ اصليترين چالش زندگي آنها چه هست؟
بيش از 90 درصد زنان سالمند تنهاي ايراني در سه دهك پايين درآمدي قرار دارند، يعني بهطور جدي مشكل معيشتي دارند و براي پرداخت هزينههاي درمان و توانبخشي با چالش بزرگي رو به رو هستند. بيش از 71درصد زنان سالمند تنها درآمدي ندارند و تنها 29درصد بقيه درآمد دارند. از اين بين نيز 3.5 درصد درآمد كمتر از يك ميليون تومان و 13.5 درصد نيز بين يك تا سه ميليون تومان درآمد دارند.
آقاي موسوي ارتباط اين زنان سالمند با فرزندان يا بستگان چگونه است؟ اين پرسش از اين جهت مهم است كه درصد كمي از اين زنان اصلا ازدواج نكردهاند و به نظر ميآيد درصد بالاي داراي فرزند يا بستگان نزديك هستند. اين برداشت درست است؟
بله فرزندان جايگاه مهمي در زندگي زنان سالمند تنها در ايران دارند. بيشتر آنها فرزند دارند و تمايل دارند با فرزندانشان ارتباط داشته باشند و از سوي آنها حمايت بشوند و در عين حال ميخواهند استقلال خود را حفظ كنند، هرچند تنها زندگي كردن براي زنان سالمند در ايران بسيار چالشبرانگيز است و حتي ممكن است با ترس و احساس ناامني در ميان آنها همراه باشد، اما نميخواهند استقلال خود را از دست بدهند. يك مساله جدي اين زنان پس از تقسيم اموال شوهرشان است كه خانه و زندگي قديمي را از دست ميدهند و مجبور به ترك محله قديمي و سكونت در خانه و محله جديد هستند كه بدينترتيب بخش مهمي از ارتباطات گذشته را از دست ميدهند و با خطر انزوا مواجه ميشوند. اگرچه زنان سالمند تنها تلاش ميكنند از خود مراقبت كنند اما اين كافي نيست، آنها نيازمند دريافت مراقبتهاي رسمي و مناسبسازي در زمينه امكانات و تجهيزات مختلف هستند كه تاكنون به اين نياز به درستي پاسخ داده نشده است.
رابطه اين علاقه به استقلال در سن سالمندي و سواد چگونه است؟ اساسا زنان سالمند تنها در ايران تا چه اندازه سواد دارند؟
بله نزديك به 74 درصد زنان سالمند تنهای ايراني بيسواد هستند و در بين زنان سالمند تنهاي باسواد اغلب (58.3درصد) داراي سواد در مقطع ابتدايي يا سوادآموزي هستند و توانايي چنداني براي بهرهگيري از اينترنت و فناوريها ندارند.
شما سرپرست گروه پژوهشي زنان سالمند هستيد و به نظر ميآيد يكي از اولين پژوهشها در اين زمينه است؛ چه الگویی بين تنها زيستي زنان سالمند در دههها مختلف وجود دارد؟ پيشبيني از آينده چه هست؟
نسبت خانوارهاي تكنفره در طول دوره 1395 تا 1430 دو برابر ميشود و از 8.7 درصد در سال 1395 به 16.4 درصد در سال 1430 افزايش مييابد. بخش عمده اين افزايش به دليل روند فزاينده تنها ماندن افراد سالمند است. در سال 1395 تنها 10 درصد خانوارهاي كشور سالمندسرپرست بودهاند اما با توجه به روند افزايشي سالمندي جمعيت در كشور، نسبت خانوارهاي سالمندسرپرست در سال 1430 به 32 درصد، يعني يكسوم كل خانوارهاي كشور افزايش خواهد یافت. هماكنون الگوي تنهازيستي در ميان زنان سالمند بيش از چهار برابر مردان سالمند است. در يك دهه اخير تعداد زنان سالمند تنهازيست دو برابر شده است. با تغيير سبك زندگي و افزايش تعداد زنان سالمند مجرد قطعي و مطلقه نيمرخ زنان سالمند تنها در 30 سال آينده تغيير خواهد كرد به گونهاي كه در 30 سال آينده تعداد زنان سالمندِ تنها 3 برابر ميشود و در ميان آنها شمار زنان با تجرد قطعي افزايش پيدا ميكند. آنها باسوادتر از زنان سالمند تنهاي كنوني هستند، مهارت بيشتري در بهرهگيري از تكنولوژي دارند و بخش مهمي از شبكه اجتماعي زنان سالمند تنها در 30 سال آينده در فضاي مجازي شكل خواهد گرفت. آنها از پايگاه اجتماعي بالاتري برخوردارند، به احتمال زياد درآمد و وضعيت اقتصادي بهتري دارند، اما به دليل نداشتن فرزند يا محدود بودن ابعاد خانواده، حمايتهاي غير رسمي آنها به گونه چشمگيري كاهش مييابد. به همين دليل لازم است براي حمايتهاي رسمي از زنان سالمند تنهاي 30 سال آينده از اكنون برنامهريزي بشود.
نسبت پراكندگي زنان سالمند در شهر و روستا چگونه است؟ برداشت عموم اين است كه در شهر تنهازيستي زنان سالمند رايجتر است؛ اين برداشت تا چه اندازه درست است؟
بله همين همينطور است. در شرايط كنوني اكثر سالمندان يعني بيش از 71 درصد آنها در شهرها زندگي ميكنند، اما در 30 سال آينده به دليل مهاجرت مردان از روستاها به شهرها شمار زنان سالمند روستايي افزايش مييابد.
با اين اوصاف و براساس اين آمار و اعداد، راهكارهاي حمايتي براي بهبود وضعيت زنان سالمند تنها در ايران چيست؟
در اين پژوهش چالشهاي اساسي در زمينه زنان سالمند تنها در شش محور شناسايي شد كه عبارتند از تنهازيستي بيشتر زنان سالمند تا مردان، تحصيلات پايينتر زنان سالمند تنها، روند افزايش زنان سالمند روستايي، افزايش شمار زنان سالمند با وضعيت تجرد قطعي و بدون فرزند، همچنين افزايش تعداد زنان سالمند تنها با تحصيلات دانشگاهي بالا و افزايش زنان كهنسال. بر اين اساس و با توجه به نتايج آماري، راهكارهاي سياستي براي پاسخ به اين نيازها بر پايه مدل علمي IOM دستهبندي و طيف خدمات ترسيم شده است. بدينترتيب ضرورت دارد براي تقويت قوانين حمايتي، ارتقاي سلامت زنان ايراني در دوره جواني و ميانسالي به ويژه آنها كه در دوره سالمندي تنها زندگي خواهند كرد، كمك به كاهش تنهازيستي زنان سالمند، آگاهسازي و آمادهسازي زنان ميانسال مجرد قطعي، مطلقه و بيوه براي تنها زيستي در دوره سالمندي، آمادهسازي زنان سالمندي كه به تازگي تنهازيستي را آغاز كردهاند، ارايه خدمات درماني، حمايتي و توانبخشي ويژه زنان سالمند تنها و رفع مشكلات كنوني آنها و تلاش بر حفظ بهزيستي، رفاه و استقلال زنان سالمند تنها، تجديد نظر در زمينه قوانين ارث، سياستهاي اختصاصي در نظر گرفته شود و بر اساس آنها برنامههاي مشخصي به اجرا درآيند. علاوهبراين در نظر گرفتن تضمينهاي قانوني و همچنين بودجه كافي براي اجراي سند ملي سالمندان ضروري است و بايد يادآوري كرد كه پديده زنان سالمند تنها، يك موضوع اجتماعي و جمعيتي چند وجهي است و بيگمان سياستها و قوانيني كه در اين زمينه بدون همهجانبهنگري و ضمانت اجرايي باشند، ارزشي ندارند. سياستگذاري مبتني بر شواهد اهميت ويژهاي دارند، از همين رو سياستها و قوانيني كه بر اساس ايدههاي هيجاني و ناگهاني يا فاقد همهجانبهنگري يا ارزيابي كارآمدي آنها در ايران و با كپيبرداري از ساير كشورها اجرايي ميشوند چه بسا آسيبپذيري زنان سالمند تنها را بيش از پيش افزايش بدهند.اعتماد