سال ۱۴۰۱ برای دانشآموزان هم سال خوشی نبود، زیرا طبق آمارهای رسمی امسال در کشور بیشترین تارکان تحصیل را طی ۶ سال گذشته داشتهایم.
شفاآنلاین>سلامت>سال ۱۴۰۱ برای دانشآموزان هم سال خوشی نبود، زیرا طبق آمارهای رسمی امسال در کشور بیشترین تارکان تحصیل را طی ۶ سال گذشته داشتهایم.
به گزارش شفاآنلاین:«علیرغم سیاستگذاری مکرر در قبــل و بعد از انقلاب اسلامی درخصوص پوشش کامل تحصیلی و جذب همه کودکان بازمانده از تحصیل، این اهداف تحقق نیافته و تعــداد ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزار و ۱۹ دانشآموز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ ترک تحصیل کردهاند.» این بخشی از نتیجهگیری گزارش مرکز پژوهشهای مجلس است و نشان میدهد دست بسیاری از کودکان و نوجوانان به حق تحصیل نمیرسد. آنطور که در تعاریف آمده کودکان بازمانده از تحصیل کودکانی هستند که به دلیل تبعیض طبقاتی، تبعیض جنسیتی، فقر فرهنگی و سایر محدودیتها و محرومیتها از تحصیل بازماندهاند؛ کودکانی با گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال که با وجود اینکه نیازمند رفتن به مدرسه هستند، اما به دلایل مختلفی در هیچ یک از مقاطع تحصیلی مشغول به تحصیل نیستند. اواخر ماه گذشته بود که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش در نشست خبری خود اعلام کرد: «ابتدای سال تحصیلی جاری آمار متولدین ۶ تا ۱۱ سال از سوی سازمان ثبتاحوال اعلام شد و سامانه سیدا نیز تعداد دانشآموزان ثبتنامشده در مدارس را اعلام کرد و آمارها حاکی از آن بود که ۲۰۴ هزار و ۳۱۲ نفر بازمانده از تحصیل هستند.»
معصومه نجفیپازوکی گفت: «۲۰ دلیل برای عدم حضور دانشآموزان در مدارس مشخص شده که فوت کودک، تحصیل در منطقه دیگر، ابتلا به بیماری صعبالعلاج یا فقر خانواده از این جمله است. به عنوان مثال ۹۶ نفر ازدواج کردهاند که نمیتوانند به مدرسه بروند، ولی میتوانیم نزد آنها برویم و بسته آموزشی ارائه کنیم. البته سن دانشآموزان ازدواجکرده بالای ۱۲ سال است.»
با این وجود آماری که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش اعلام کرده صرفا برای کودکان تا ۱۱ سال است. این درحالی است که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با محاسبه تمام ردههای سنی تا آموزش متوسطه دوم، تعداد ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ دانشآموز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از تحصیل بازماندهاند.
اگرچه همیشه تلاشهایی برای بازگشت به تحصیل دانشآموزان وجود دارد، اما آمارها نشان میدهد این تلاش چندان موفقیتآمیز نبوده است. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده که از سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ تا سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ تنها ۱۷۸ هزار و ۲۳۸ دانشآموز به چرخه تحصیل برگشتهاند که این آمار کمتر از ۵ درصد کل دانشآموزان بازمانده از تحصیل در این بازه زمانی است. در حالی آمارها نشان میدهد دانشآموزان زیادی از تحصیل بازماندهاند که در این میان تعداد دیگری ترک تحصیل کردهاند. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده که تعداد دانشآموزان ترک تحصیلی در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۴ برابر با ۳۴۷ هزار و ۲۰۳ نفر بوده که با کاهش ۲۲درصدی در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ به عدد ۲۷۰ هزار و ۵۵۵ نفر رسیده است. این کاهش ۲۲ درصدی مربوط به دوره دوم متوسطه است که در همین بازه زمانی مذکور از ۱۹۹ هزار نفر به ۴۵ هزار نفر کاهش یافته اما در سوی دیگر، آمار دانشآموزان ترک تحصیل دوره ابتدایی و متوسطه اول در بازه زمانی پیشگفته رو به رشد بوده بهنحوی که در دوره ابتدایی شاخص مذکور از ۷۸ هزار نفر به ۹۹ هزار نفر و دو دوره متوسطه اول از ۶۰ هزار نفر به ۱۲۴ هزار نفر افزایش یافته است. در حال حاضر در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ آمار تارکان تحصیل با رشد ۳درصدی به ۲۷۹ هزار و ۱۹ نفر رسیده است.
آنطور که به نظر میرسد تلاشهای سالهای گذشته برای جلوگیری از ترک تحصیل دانشآموزان یا جلوگیری از بازماندن آنها از تحصیل نتوانسته انتظارات را برآورده کند. گزارش «بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آموزشوپرورش» بین سالهای ۱۳۹۳-۱۴۰۱ که توسط مرکز پژوهشهای مجلس تهیه شده نشان میدهد «علیرغم سیاستگذاری مکرر در قبل و بعد از انقلاب اسلامی درخصوص پوشش کامل تحصیلی و جذب همه کودکان بازمانده از تحصیل، این اهداف تحقق نیافته و تعــداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزار و ۱۹ دانشآموز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ ترک تحصیل کردهاند.»در نتایج این گزارش آمده که «آمار بازماندگان از تحصیل همسو با سیاستگذاریها و در جهت کاهش و در نهایت به صفر رسیدن نیست، بلکه این نرخ در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ نسبت به سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ به میزان ۱۵/۱۷ درصد افزایش یافته است.» براساس این آمار در واقع طی ۶ سال تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل بیشتر از ۱۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
نویسندگان این گزارش به این نتیجه رسیدهاند که نرخ جذب بسیار ناچیز کودکان بازمانده از تحصیل در کنار تعداد بالای ترک تحصیل سالیانه (از ۳۴۷ هزار نفر تا ۲۷۰ هزار نفر) سبب شده روند بازماندگی از تحصیل در نظام آموزشوپرورش رو به رشد باشد. متاسفانه جمعیت ترک تحصیل در دوره ابتدایی و متوسطه اول (دوره آموزشوپرورش عمومی) از سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۴ تا سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ رو به افزایش نهاده است.
با این وجود تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در برخی استانها نرخ بیشتری دارد، آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده «پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجانغربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ بیشترین فراوانی نسبی بازماندگان از تحصیل را داشتهاند که در همین پنج استان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ نیز دارای بیشترین فراوانی نسبی هستند. از میان همه استانهای کشور، استان سیستانوبلوچستان در دو شاخص بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل وضعیت بسیار نامناسبتری دارد بهنحوی که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تعداد ۱۴۵ هزار و ۳۴۰ نفر معادل بیش از ۲/۱۸ درصد از جمعیت دانشآموزی این استان بازمانده از تحصیل هستند و در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بیش از ۴ درصد از جمعیت دانشآموزی آن استان ترک تحصیل کردهاند». این گزارش به این نتیجه رسیده «بهطور کلی میتوان گفت که بازماندگی از تحصیل با وضعیت رفاه خانوار مرتبط است».
با این حال به عقیده بسیاری از کارشناسان فقر عامل افزایش ترک تحصیل بیش از یک میلیون دانشآموز ایرانی بوده است. بهطور کلی بازماندن و ترک تحصیل دارای تبعات قابل توجه در سطوح مختلف فردی و جامعه است، به همین دلیل تلاش برای از میان بردن آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد میکند در زمینه سوادآموزی با توجه به ترکیب ناکارآمد، تشکیل نامنظم جلسات، نبود ضمانت اجرای مصوبات و عدم حضور نهادهای موثر و سیاستگذاری متمرکز و عدم توجه به اقتضائات محلی، باید اصلاحات ساختاری در شورای پشتیبانی سوادآموزی اجرا شود. همچنین با اتخاذ رویکرد مدرسهمحوری در جذب بازماندگان از تحصیل و سوادآموزی، با توجه به قرار گرفتن مدرسه در موقعیت محلی و ارتباط نزدیک معلمان و مدیران با مردم محلی، مدرسه میتواند کانون جذب باشد. همچنین با توجه به دسترسی سادهتر به بازماندگان، هزینه کمتر و امکان شناسایی راحتتر، وزارت آموزش و پرورش با تهیه دستورالعمل مربوطه و اتخاذ رویکرد مدرسهمحور، از ظرفیت معلمان رسمی در قالب اضافهکار و حقالتدریس استفاده کند. از پیشنهادهای دیگر میتوان به راهاندازی سامانه آماری جامع و یکپارچه با هماهنگی دستگاههای ذیربط، شامل آمار همهجانبه دانشآموزان، اصلاح ساختاری شورای سوادآموزی، جذب کودکان بازمانده از تحصیل، تهیه نقشه سوادآموزی و اصلاح برنامه درسی و انعطافپذیر کردن آن برای کاهش میزان بازماندگی از تحصیل اشاره کرد.
خروج طبقه ضعیف از مدارس
دکتر «عالیه شکربیگی» جامعهشناس با اشاره به اینکه افزایش ترک تحصیل یک میلیونی دانشآموزان نشان از وضعیت اسفناک اقتصادی خانوادهها دارد گفت: از اواخر سال ۹۸ تا سال ۱۴۰۰ دانشآموزان درگیر پاندمی کرونا بودند به همین دلیل در آن دوران با وجود شبکه شاد و عدم دسترسی سیل عظیمی از خانوادهها به گوشی هوشمند پیشبینیها بر افزایش تارکان تحصیل بود، اما امسال این آمار بسیار شوکهکننده است. افزایش ۱۷ درصدی دانشآموزان بازمانده از تحصیل فقط در یک سال گذشته تاکنون بیسابقه بوده است. با این حال به نظرم ترک تحصیل دانشآموزان به ناآگاهی و عقبماندگی جامعه منجر میشود. البته اینکه ترک تحصیل در میان دختران بیشتر شده باشد یا پسران قضیه را به گونهای دیگر پیچیده میکند. احتمالا یکی از دلایل ترک تحصیل دانشآموزان ناشی از شرایط اقتصادی حاکم در کشور است. بسیاری از والدین به خاطر گرانی و مشکلات مالی توانایی هزینه تحصیل و تهیه لوازم اولیه را برای فرزندان خود ندارند. به همین خاطر این کودکان در چرخه ترک تحصیلها قرار گرفتند.
وی افزود: این روزها با تورم و گرانیهای لحظهای، بسیاری از خانوادهها در تهیه اقلام اساسی خود عاجز شدهاند. متاسفانه اولین قربانی فقر در خانوادهها کودکان هستند؛ کودکانی که در این میان یا تن به ازدواج میدهند یا وارد چرخه کار میشوند. همچنین زنانی که در جامعه کارگری فعالیت میکردند امروزه شرایط مناسبی برای کار ندارند. بیکاری بیش از همیشه بیخ گلوی اقشار ضعیف جامعه را میفشارد.
این جامعهشناس با بیان اینکه فقر دامان اکثریت ایرانیها را گرفته است بیان کرد: در هر صورت این روزها به دلیل مشکلات اقتصادی و گرانیها اکثر ایرانیها گرفتار فقر شدند، زیرا در حال حاضر فاصله شکاف طبقاتی بهگونهای دیده میشود که امروزه شاهد دو طبقه هستیم؛ یک طبقه ثروتمندان هستند و طبقه دیگر مختص فقرا است. در نتیجه به نظر میرسد طبقه متوسط به سمت طبقه پایین جامعه ریزش کرده است. بنابراین زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد شاهد نابرابریهای فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه خواهیم بود. امروزه ایرانیها با مشکلات ریز و درشت بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. آنها توانایی ایجاد زندگی حداقلی را هم ندارند، بنابراین ترک تحصیل دانشآموزان کمی دور از انتظار نیست.جهان صنعت