به گزارش شفاآنلاین:این افراد تقریباً هر جنسی را ذخیره میکنند، اما ۸۰ تا۹۰ درصد آنها اجناسی را جمعآوری میکنند که مورد نیاز نیستند، یا فضایی برای نگهداری آنها وجود ندارد. خانه این اشخاص بسیار شلوغ است و چیزهایی که گردآوری کردهاند را روی هم تلنبار میکنند. اگر این افراد به هر دلیلی نتوانند به جمعآوری بپردازنند، احساس ناراحتی میکنند.
۱- احتکار کتاب: عبارت است از جمعآوری کتاب تا حدی که روابط اجتماعی یا سلامت فرد به خطر بیفتد. این افراد از یک کتاب چندین نسخه میخرند و کتابهایی را نگه میدارند که اصلاً به دردشان نمیخورد، یا تعداد کتابهایی که میخرند بیشتر از آن است که بتوانند بخوانند.
۲- احتکار حیوانات: این افراد تعداد زیادی حیوان در خانه خود نگه میدارند، بدون آنکه بتوانند به این حیوانات بهخوبی رسیدگی کنند. آنها به حیوانات خود بهشدت علاقه دارند.
۳- احتکار اطلاعات: این افراد هرچه به دستشان میرسد، میخواهند نگه دارند، از دوستان و آشنایان خود دایم فایلهای مختلف میگیرند و اطلاعاتی را در هارد دیسک خود ذخیره میکنند، که هرگز به آنها رجوع نخواهند کرد. این افراد اطلاعات را حذف نمیکنند و اگر اطلاعات بهطور اتفاقی حذف شود به شدت ناراحت و مضطرب میشوند.
تشخیص زمان شروع این اختلال کار دشواری است، زیرا غالباً به دلیل تلاش اعضای خانواده برای تمیز ماندن خانه، این بیماری تا مدتها پنهان باقی میماند. همچنین در مواردی، بیمار پس از بزرگتر شدن مستقل شده و رابطه خود را با اطرافیان بهتدریج قطع میکند. معمولاً اطرافیان زمانی متوجه وجود این اختلال در فرد میشوند که خانه آنها با وسایل اضافه کاملاً انباشته شده است.
بهطور کلی اختلال ذخیره سازی اغلب در بزرگسالی شروع میشود و با افزایش سن شدت مییابد. بیماری در میانسالی به اوج خود میرسد و درمان آن بسیار سخت میشود. احتکار در گروه سنی ۵۵ تا ۹۴ سال، سه برابر گروه سنی ۳۴ تا ۴۴ سال است.
برخی از پژوهشها نشان داده است که این اختلال در مردان بیش از زنان رخ میدهد. این در حالی است که نمونههای بالینی نشان میدهد بروز این اختلال در زنان بیش از مردان است.
انگیزه افراد مبتلا به این اختلال ممکن است چیزهای گوناگونی باشد، ولی نتیجه آن یکسان است. برخی از دلایل بیماران برای نگه داشتن اشیا اضافه در محل زندگی خود عبارتند از:
• آموختن این رفتار از دیگر اعضای خانواده (۵۰ درصد از این رفتار ناشی از عوامل ژنتیکی است)
• ارزشمند بودن چیزهایی که گردآوری شده است، در حالیکه چنین نیست.
• دلبستگی عاطفی عمیق به برخی اشیا بهدلیل یادآوری چیزی، کسی یا خاطرهای
• بهکار آمدن این اشیا در روز مبادا
• ترس از دست دادن اطلاعات
• احساس امنیت از بودن تمام این وسایل در کنار فرد
• جلوگیری از اسراف
• احساس مسولیت نسبت به سرنوشت اموال و اشیا
بر اساس راهنمای آماری و تشخیصی بیماریهای روانی، علائم زیر در اختلال وسواس احتکار دیده میشود:
• دور نریختن اشیا اضافه که باعث به هم ریختگی فضا و ناتوانی در استفاده از فضای خانه میشود.
•
در برخی موارد، انبار کردن وسایل با جمعآوری وسایلی از خیابان همراه است
که به آنها هیچ نیازی نیست یا فضایی برای آنها در خانه وجود ندارد.
• فرد در مرتب کردن وسایل شخصی خود دچار اختلال است.
•
افراد مبتلا دهها حیوان خانگی (معمولاً سگ و گربه) را در خانه نگهداری
میکنند. این حیوانات در محیط زندگی آنها کاملاً آزاد هستند و میتوانند
هر جایی بخوابند، غذا بخورند و ادرار یا مدفوع کنند. نگهداری از تعداد زیاد
حیوانات باعث عدم توانایی در تامین حداقل استاندارهای تغذیه، بهداشت و
مراقبت دامپزشکی حیوان شده و سلامت حیوانات و فرد را تهدید میکند.
•
به دلیل عدم رعایت موارد بهداشتی، در اکثر موارد بوی بدی از خانه فرد
میآید که این باعث شکایت همسایگان به پلیس میشود. در موارد شدید، بیمار
حتی ممکن است از انتقال اجساد حیوانات به بیرون از خانه خودداری کند.
• روابط شخصی فرد بیمار دچار اشکال میشود.
• دور ریختن وسایل اضافه در فرد استرس شدید ایجاد میکند.
• دودلی، کمالگرایی، اجتناب، طفره رفتن، مشکل برنامهریزی و سازمان دادن تکالیف و حواسپرتی از دیگر ویژگیهای این اختلال است.
علت ابتلا به اختلال وابستگی به اشیا هنوز در دست مطالعه است، اما فاکتورهایی برای آن شناسایی شده است. در سببشناسی این اختلال میتوان گفت افرادی که یکی از اعضای خانواده آنها دچار مشکل جمعآوری اشیا است، یا دچار ویژگی بارز دودلی بوده و در تصمیمگیری دچار اشکال هستند، یا پیش از این در زندگی خود دچار تروما (روان زخم) شدهاند، بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به این اختلال قرار دارند. در زندگی افراد مبتلا اغلب قبل از شروع این اختلال، وقایع آسیبزا و استرسزا (مانند مرگ یکی از عزیزان یا جنگ) رخ داده است.
بیشتر بخوانید: علائم خستگی ذهنی را بشناسید
اختلال وسواس انبار کردن وسایل نوعی وسواس جبری به حساب میآید. این اختلال ممکن است به تنهایی و یا به عنوان علامت اختلال دیگری بروز کند. نزدیک به ۷۵ درصد از افرادی که دچار این اختلال هستند به یک اختلال خلقی یا اضطرابی نیز مبتلا هستند. اختلال توجه، بیشفعالی، افسردگی، اختلالات شناختی، باورهای ناسازگارانه و رفتارهای اجتنابی نیز از عوامل دخیل در این اختلال میباشند.
افرادی که دچار مشکلات پردازش و دستهبندی اطلاعات هستند، افرادی که حافظه ضعیف یا مشکل در مهارتهای تصمیمگیری دارند، ممکن است بیشتر در معرض تهدید قرار گیرند. آنها ممکن است بر اشیاء تکیه کنند تا نیازهای ذهنی و عاطفی خود را برآورده کنند.
نیاز خیالی به جمع آوری اشیا پیامدهایی نیز به دنبال دارد:
*تمام سطوح خانه فرد، شامل کف اتاق، روی مبلمان، روی کابینتها، بالای کمدها و هر جای دیگر پر از وسیلههای درهم و برهم است. فرد تنها راه باریکی را برای عبور و مرور خود به سمت آشپزخانه، محل خواب و دستشویی باقی میگذارد که بهتدریج همان نیز غیر قابل استفاده خواهد شد.
*جمع کردن وسایل اضافه، فقدان نظمدهی به آنها و تمیز نکردن خانه باعث بروز مشکلات سلامتی و ایمنی در خانه میشود. بیمار اغلب بهداشت شخصی خود را رعایت نمیکند و در معرض خطر افتادن یا گیر کردن بین وسایل خود و حتی آتشسوزی غیرعمدی است. هرچه میزان به هم ریختگی خانه بیشتر است، استرس بیمار نیز بیشتر میشود.
*اختلال وسواس احتکار با اشکال در روابط خانوادگی، اجتماعی، حرفهای و زندگی روزمره فرد همراه است.
*یکی از پیامدهای خانوادگی و اجتماعی اختلال احتکار این است که اعضای خانواده به دلیل شرمندگی از شرایط خانه، در خانهشان مهمانی نمیگیرند.
*فرد به دلیل عدم رعایت موارد بهداشتی با شکایت همسایگان و درگیری با پلیس مواجه میشود.
*شاید در موارد کمی فرد قانع شود که برخی از اشیا را دور بریزد، اما انجام این کار باعث استرس و ناراحتی شدید فرد میشود.
از آنجا که اطلاعات کمی از علت ابتلا به این اختلال وجود دارد، پیشگیری از آن تقریبا غیرممکن است. خانوادهها باید کاملا از نشانههای این اختلال آگاه باشند و در صورت مشاهده اولین نشانهها برای درمان اقدام کنند.
این اختلال ممکن است در تمام طول عمر فرد ادامه یابد، با این حال درمان صحیح میتواند به بیمار در نظمدهی به زندگیش کمک کند. درمان باعث بهبود قدرت تصمیمگیری در فرد، کاهش استرس، مهارتهای سازمان دهی و قوه تشخیص و تمایز بین اشیای ضروری و غیرضروری میشود.
روانپزشکان دو روش درمانی را برای این بیماران در نظر میگیرند که میتواند به طور جداگانه یا همزمان انجام شود.
• دارو درمانی
پژوهشها نشان میدهد تنها یک سوم از بیمارانی که دچار اختلال احتکار هستند به دارودرمانی واکنش مثبت نشان میدهند. برای دارودرمانی این اختلال از داروهای ضدافسردگی استفاده میشود. داروهایی مانند کلومیپرامین، پاروکستین (پاکسیل)، فلووکسامین، سرترالین (زولفت) و سیتالپرام (سلکسا) از خانوادهی SSRI. این داروها میتواند اختلالات وسواسی و اجباری را کنترل کند، ولی نمیتواند به طور کامل آن را را درمان کند.
• روان درمانی
*برخی از روانشناسان بر این باورند که بهترین روش برای رواندرمانی اختلال احتکار، درمان شناختی- رفتاری یا همان CBT است. بسیاری از کسانی که به اختلال احتکار دچار بودند با این شیوه بهبود یافته و درمان شدند.
*روان درمانی ERP نیز که نوعی درمان شناختی-رفتاری است، روی قرار دادن فرد در معرض محرکها و ممانعت از پاسخ، تمرکز میکند. به نظر میرسد این نوع درمان بهترین درمان برای اختلال احتکار است.
*روش دیگر برای درمان این است که به این افراد میآموزند که چگونه بهدرستی درباره مایملک خود فکر کرده و درباره آن تصمیم بگیرند.
*گروه درمانی نیز یکی از روشهایی است که در بهبود اختلال احتکار موثر است، اما باعث درمان کامل نمیشود.