یک جوان 18 ساله از درخواست کالج امتناع می ورزد زیرا هیچ کدام "آنقدر خوب" نیستند که بتوانند شغلی را که احساس می کند لیاقتش را دارد به او برسانند.
شفاآنلاین>سلامت>شما هم نمی توانید با کودکان خود بازی کنید چرا که بعد از باخت عصبانی شده و به سمت اتاقشان می دوند؟ پس این مطلب را از دست ندهید.
به گزارش شفاآنلاین: بسیاری از والدین شکایت دارند که نمی توانند با فرزندان خود بازی کنند. یک بچه 5 ساله بازی می کند، می بازد و تاس را روی زمین می اندازد.
یک بچه 9 ساله با دو دوستش سیب به سیب بازی می کند، می بازد و به سمت اتاقش می دود و برای دوستانش فریاد می زند که آنها متقلب هستند. یک نوجوان 16 ساله ژیمناستیک را رها می کند زیرا مربی او اجازه نمی دهد تا زمانی که پیشرفت کند در سطح بالاتر رقابت کند.
یک جوان 18 ساله از درخواست کالج امتناع می ورزد زیرا هیچ کدام "آنقدر خوب" نیستند که بتوانند شغلی را که احساس می کند لیاقتش را دارد به او برسانند.
هیچ کدام از اینها آشنا به نظر می رسد؟
شما تنها نیستید. بچه های زیادی وجود دارند که به سادگی نمی بازند. اگر هر یک از اینها ویژگی های فرزند شما را توصیف می کند:
خبر خوب این است: او می تواند تغییر کند.
اما خبر بد اینجاست: شما باید آن را محقق کنید.
و این به معنای مبارزه است. اما نگران نباشید، این دوام نخواهد داشت. این مبارزه ای است که باید داشته باشید زیرا تبدیل شدن او به یک بزرگسال شاد به آن بستگی دارد. حقیقت این است که از دست دادن و باختن برای هیچ کس سرگرم کننده نیست و برخی از بچه ها (و بزرگسالان) بهتر از دیگران با آن کنار می آیند. اگر بیش از یک فرزند دارید، این را می دانید. اما واقعیت این است که زندگی سخت است و هر فردی باید یاد بگیرد که ببازد، زیرا همه ما باخت را تجربه خواهیم کرد. بنابراین هرچه زودتر به فرزندتان یاد دهید که از دست دادن قابل کنترل است، پس او راحتتر با زندگی سازگار میشود.
کودکان تحت تاثیر ترس قرار می گیرند
بچههایی که نمیتوانند ببازند، تحت تأثیر ترس قرار میگیرند: از کنترل خارج شدن یا احساس حماقت.
به محض اینکه دیدیم که تناسب آنها در مورد باخت ریشه در ترس دارد، میتوانیم راحتتر با آن کنار بیاییم زیرا هیچ والدینی نمیخواهد که کودک از ترس غرق شود. وقتی والدین به بچهها اجازه میدهند که به ورزش کردن ادامه دهند، ورزش را کنار بگذارند، یا به دلیل باخت نسبت به دوستان بد و نفرتانگیز باشند، به بچههایشان میگویند: «شما واقعاً باید بترسید». این کار بیرحمانهای است که به بچهها اجازه میدهیم روی آن پافشاری کنند و هیچ والدین مهربانی این کار را انجام نمیدهند. خب ما باید چی کار کنیم؟
اگر دختر شما بازی نمی کند زیرا باید برنده شود، با او بازی نکنید. به جای اینکه به او بگویید بازی کردن با او سرگرم کننده نیست، به او بگویید که وقتی آماده است در برخی بازی ها برنده شود و برخی بازی ها را ببازد، آن وقت شما با او بازی خواهید کرد. به او بگویید که گاهی شما هم برنده می شوید و گاهی می بازید و سپس به او نشان دهید که باختن اشکالی ندارد.
مطمئن شوید که او با چیزهایی باقی می ماند حتی زمانی که در حال باخت است. اگر دانش آموز کلاس پنجمی شما عادت دارد که وقتی احساس بدی نسبت به عملکردش پیدا می کند (یا اگر مربی او را زیاد بازی نمی دهد)، کارها را کنار بگذارد، به او تاکید کنید در بازی بماند. او را مجبور نکنید در فعالیتی که از آن متنفر است باقی بماند، اما اگر احساس میکنید که او به دلیل اینکه نمیتواند راهش را ادامه دهد، احساس ترس می کند و دنبال راه فرار است، به او سخت بگیرید.
در مورد برد و باخت بسیار حساس باشید. بسیاری از والدین وقتی بچه هایشان برنده می شوند، غر می زنند و وقتی شکست می خورند شکایت می کنند. بچه ها به سرعت متوجه می شوند که برای جلب توجه و تایید مامان یا بابا، باید به پیروزی ادامه دهند. بنابراین، اگر فرزندتان در یک بازی برنده شد، به او بگویید «تبریک» و سپس ادامه دهید. اگر شکست خوردند، به آنها بگویید "خیلی بد است" و سپس به کار بعدی بروید. برد و باخت باید رویدادهای عادی زندگی باشد.
به آنها کمک کنید باخت خوبی داشته باشند
بسیاری از بچه ها از دست دادن می ترسند زیرا می ترسند والدینشان در مورد آنها فکر خوبی نکنند. این که چه کاری انجام دهید یا ندهید بی اهمیت است. این همان چیزی است که برخی از بچه ها احساس می کنند. بنابراین باید آنها را در موقعیت هایی قرار دهید (با افزایش سن) که در آن شکست خواهند خورد. آنها را برای گذراندن یک دوره سخت و گرفتن مدرک C به چالش بکشید. آنها را به انجام ورزشی که در آن مهارت خاصی ندارند، هدایت کنید. به این ترتیب، آنها می توانند ببینند که شما چگونه به "باخت" آنها پاسخ می دهید. وقتی می بینند که شما تلاش، اخلاق خوب و سخت کوشی آنها را تحسین می کنید، متوجه می شوند که شما آنها را با وجود «برنده شدن» یا « بازنده شدن» دوست دارید. این یک درس بزرگ برای بسیاری از بچه ها است.