کودکآزاری در کشور افزایش یافته است. این خبر را به تازگی سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد.
شفاآنلاین>سلامت>کودکآزاری در کشور افزایش یافته است. این خبر را به تازگی سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد. محمدرضا حیدرهایی گفته از ابتدای سال ۱۴۰۱ تاکنون ۲۱هزارو ۴۰۶ مورد کودکآزاری از طریق خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی گزارش شده است.
به گزارش شفاآنلاین:وی گفته براساس آمار تماسهای یک الی دو سال گذشته به نظر میرسد که موارد کودکآزاری افزایش یافته است. او همچنین در مورد بیشترین نوع کودکآزاری گفته علاوه بر کودکآزاریهای جسمی، جنسی و روانی در دستهبندی کلی کودکآزاری، موضوع غفلت نیز یکی از موارد کودکآزاری است که بیشترین نوع کودکآزاری ناشی از غفلت است. نباید فراموش شود که این آمار تمام کودکان آزار دیده و مورد خشونت را شامل نمی شود و فقط مختص کودکانی است که آزار آنان به اورژانس اجتماعی گزارش شده است.
این اولین بار نیست که مقامات سازمان بهزیستی از کودکآزاری سخن میگویند. اسفند سال گذشته، محمود علیگو، مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از کودکآزاری به عنوان مهمترین بحران حوزه اجتماعی نام برد. او به رسانهها گفت:«در سال ۱۴۰۰ اصلیترین بحران در حوزه مسائل اجتماعی، کودکآزاری است، اگر گروه دوم همسرآزاری باشد، در سال جاری در خصوص کودکآزاری دو برابر همسرآزاری تماس داشتیم و این آمار نگرانکنندهای است که باید به آن توجه ویژهای داشت.»
از کودکآزاری تعاریف متعددی شده است اما در تعریف کلی آن آمده است« هرگونه آسیبی چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی، بهرهکشی از کودک و بیتوجهی به نیازهای انسان که در حق افراد زیر 18 سال توسط دیگر اشخاص صورت میگیرد را کودکازاری مینامند».به صورت کلی هرگونه رفتاری که روی سلامت جسمی و یا روانی کودک تاثیر بگذارد و در رشد او خلل وارد کند را کودکآزاری میگویند.
نشانه بحران فرهنگی و اجتماعی
در حالی که آمارها از افزایش کودکآزاری در کشور حکایت دارد که دوران کودکی از مهمترین دوران زندگی انسانهاست و در شخصیتشان هم تاثیر بهسزایی دارد، از سویی دیگر، براساس پژوهشهای صورت گرفته افرادی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت بهصورت عمدی و غیرعمدی قرار گرفتهاند از ترسهای درونی زیادی رنج میبرند. کودکآزاری به عنوان یک پدیده اجتماعی منفور؛ نشان دهنده بحران فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی در یک جامعه است که شاهد هستیم امروزه روند رو به رشدی را در جامعه ایران طی میکند.
علاوه بر خشونتهایی که از سوی خانواده بر کودکان اعمال میشود. خشونتهای خارج از خانه و در فضای جامعه نیز کودکان را آزار میدهد جوری که گاه به مرگ آنان نیز ختم میشود. مثال روشن این ماجرا اعتراضات اخیر کشور و ظلمی است که بر کودکان رفته است. علاوه بر اخبار منفی و سرشار از خشونت این ناآرامیها که هر روز از رسانههایداخل و خارج از کشور منتشر میشود و کودکان خواه ناخواه در معرض آن قرار میگیرند و حس ترس و ناامنی به آنان تزریق میشود، کودکانی هستند که به صورت مستقیم قربانی این حوادث شده و والدین یا عزیران خود را از دست دادهاند یا خود قربانی این ناآرامی ها شدهاند. «آرتین سرایداران» در حادثه شاهچراغ پدر و مادرش را از دست داد و «باوان» دختر فرشته احمدی مادرش را در ناآرامیهای اخیر مهاباد از دست داد. «کیان پیرفلک» نیز کودکی ناتمامی داشت و در ناآرامیهای ایذه جانش را از دست داد. کیان فقط ده سالش بود.
کارشاسنان همواره راهکارهایی برای جلوگیری از کودکآزاری ارائه میدهند، اما از آنجا که کودکآزاری دغدغه جدی دولتمردان و مقامات نیست، این راهکارها، در حد همان راهکار باقی میماند.کارشناسان معتقدند برای مقابله با کودکآزاری باید گامهای جدی برداشت. به اعتقاد آنان اولین گام برای کاهش این پدیده اجتماعی، آگاهی دادن و فرهنگسازی درست و علمی در خصوص پدیده کودکآزاری به مردم است. دومین گام تصویب یک قانون جامع و علمی که دارای ضمانت اجرای بسیار قوی باشد. سومین گام ایجاد دفاتر حمایت حقوقی و قضایی از کودکان در مراجع قضایی، کانونهای وکلای دادگستری و مراکز بهزیستی با اختیارات لازم جهت دفاع از حقوق کودکان آزار دیده در کشور است. چهارمین گام نیز حمایت همهجانبهی مردم نسبت به کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
نگاه قانون به مسأله کودکآزاری
صریحترین قانونی که در مقابله با پدیده کودکآزاری در کشور ما به تصویب رسیده قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹ است که این قانون در برگیرنده کودکان زیر ۱۸ سال است. مطابق این قانون، قانونگذار به صراحت بیان میکند: «هرگونه سوءاستفاده از کودکان ممنوع بوده و هیچ فردی حتی والدین کودک حق ندارد کودک را از تحصیل منع کند، هرکس نسبت به طفل یا نوجوان مرتکب آزار یا سوءاستفاده جنسی شود، مجرم است.» در این قانون بیان شده است:«هرگونه معامله راجع به طفل یا نوجوان در هر موردی ممنوع بوده و مجازات دارد، هرکس مرتکب قاچاق یا خرید و فروش کودک و یا خرید و فروش اعضای بدن کودک شود مجرم است و مجازات میشود. هر شخصی برخلاف مقررات قانون کار مرتکب بهرهکشی اقتصادی از اطفال و نوجوانان شود مجرم است و مجازات میشود.» در ماده ۳۱ همین قانون قانونگذار تأکید میکند:«تمام جرائم موضوع این قانون جنبه عمومی داشته و بدون شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب است و در صورت گذشت شاکی خصوصی تعقیب موقوف نخواهد شد.»
در گذشته برخی دفاع از حقوق کودک را یک حرکت لاکچری و آن را ژست روشنفکران میدانستند، اما امروزه با افزایش آگاهی اغلب مردم به ضرورت آن پی برده و این موضوع از انحصار درآمده و تبدیل به یک خواست عمومی و مطالبه اجتماعی شده است، بنابراین وقت آن فرا رسیده است که قانونگذاران کشور نیز صدای این مطالبهگری را بشنوند و قوانین سفت و سختتری در حمایت از کودکان تصویب کنند تا شاید زمانی برسد که خورشید به نفع کودکان این سرزمین طلوع کند.همدلی