کد خبر: ۳۱۴۸۶۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ - ۱۸ آبان ۱۴۰۱ - 2022November 09
این روزها با گشت و گذار در خیابان‌های اصلی شهر شاهد هستیم که جمعیت قابل‌توجهی از جوانان اعم از زن و مرد با متوسط سنی ۱۹ تا ۳۵ سال و تحصیلات عالی به دلیل نبود شغل مناسب نه‌تنها در اسنپ مشغول به کار هستند بلکه به دستفروشی رو آورده‌اند. این جوانان از درآمد مکفی و بیمه برخوردار نیستند.
شفاآنلاین>سلامت>  این روزها با گشت و گذار در خیابان‌های اصلی شهر شاهد هستیم که جمعیت قابل‌توجهی از جوانان اعم از زن و مرد با متوسط سنی ۱۹ تا ۳۵ سال و تحصیلات عالی به دلیل نبود شغل مناسب نه‌تنها در اسنپ مشغول به کار هستند بلکه به دستفروشی رو آورده‌اند. این جوانان از درآمد مکفی و بیمه برخوردار نیستند.

به گزارش شفاآنلاین: اکثر جوانان بیکار فارغ‌التحصیل، چشم‌انداز روشنی به آینده خود ندارند. به همین دلیل به عقیده برخی جامعه‌شناسان، برخی جوانان بیکار امروزی به معترض و در آینده به سالمندان ضدفرهنگ تبدیل می‌شوند؛ زیرا جوان بیکار فارغ‌التحصیل تمام عمر خود را صرف کلاس‌های دانشگاهی و امتحانات انتهای ترم کرده است، از دانشگاه خارج می‌شود و فقط از رشته‌ای که تحصیل کرده یک مدرک در دست دارد که لقب کارشناس یا کارشناس ارشد را به او می‌دهد.

حال او به دنبال کار است اما هر جا که فرم استخدام یا درخواست کار پر می‌کند در اکثر مواقع از او سابقه کار می‌خواهند. البته به عقیده برخی کارشناسان حوزه کار، این روزها استخدام‌ها به اصطلاح با پارتی‌بازی است، به همین دلیل جوانان دچار سرخوردگی می‌شوند. جوانان برای رهایی از بیکاری ناشی از بوروکراسی هزارتو، برای دستفروشی راهی خیابان‌های شهر می‌شوند، اما آن چیزی که حائزاهمیت است، آینده نامعلوم و مبهم این جوانان است؛ زیرا با درآمدی که از این کار کسب می‌کنند، نه تنها نمی‌توانند خانه‌ای در حاشیه کلانشهرها بخرند بلکه اجاره و تامین امرارمعاش نیز برایشان سخت است. بنابراین به باور جامعه‌شناسان بخشی از اعتراضات اخیر ناشی از همین مشکلات است؛ مشکلاتی که در آینده به افزایش نارضایتی‌ها و در انتها به انفجار خشم آنها تبدیل می‌شود.

لشکر جوانان بیکار معترض
دکتر «تقی آزاد‌ارمکی» استاد دانشگاه تهران و جامعه‌شناس با اشاره به لشکر جوانان بیکار گفت: به نظرم لشکر بیکاران چند ویژگی عمده و اساسی دارند. یکی از مشکلات آنها «جوانی» است. آنها جوانانی هستند که با کسب تحصیلات عالی آرزوهای زیادی دارند. از قضا برخلاف گذشته امروزه به دلایل مشکلات مالی، خانواده‌ها نیز توان حمایت از آنها را ندارند. در حال حاضر لشکر جوانان بیکار در شرایط اقتصادی بحرانی و اجتماعی نابسامان زندگی می‌کنند. به همین دلیل این جمعیت باید سه مسیر متفاوت از جمله انزوا‌طلبی، مهاجرت و عصیانگری را در پیش بگیرد.

وی افزود: عده‌ای از جمعیت جوانان بیکار مسیر انزواطلبی را پیش می‌گیرند؛ مسیری که منجر به انحطاط فرهنگ و اجتماع می‌شود؛ زیرا عمده این افراد وقتی جوانی مطلوبی نداشته باشند، نه تنها دچار پرخاشگری می‌شوند بلکه به بیماری‌های روحی و روانی نیز مبتلا می‌شوند. این افراد به مرور زمان نافرمانی‌های اجتماعی و مدنی در جامعه انجام می‌دهند. اما مهم‌ترین پیامد روزافزون جوانان بیکاری که دچار افسردگی می‌شوند، افزایش نرخ خودکشی و اختلالات روانی در میان آنها است. برخی از این افراد به دلیل عدم تصمیم‌گیری درست با اجبار خانواده تن به ازدواج می‌دهند اما به دلیل مشکلات روحی و روانی یک ازدواج ناموفق را هم تجربه می‌کنند. در پی این ناموفقی ضربه روحی جدیدی به آنها وارد می‌شود. البته گاهی اوقات بیماری آنها تشخیص داده نمی‌شود، که همین امر نیز منجر به اتفاقات ناخوشایند و نزاع‌های درون خانوادگی می‌شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بخش موثر، مفید و خلاق جمعیت بیکار برای آینده بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند. کشورهای توسعه‌یافته فرصت جذب جوانان تحصیلکرده را از دست نمی‌دهند، این ما هستیم که جوانان خلاق و بااستعداد خود را دو دستی تقدیم کشورهای دیگر می‌کنیم. بنابراین حاکمیت در برابر جوانان تحصیلکرده فرصت‌سوزی کرده است.
دکتر آزادارمکی با اشاره به بخش سوم وضعیت جوانان بیکار بیان کرد: عده‌ای در این میان نه تنها انزواطلب نیستند، بلکه دارای استعداد لازم و کافی نیز هستند اما به دلایل مختلف از جمله مشکلات مالی، توانایی مهاجرت ندارند. این افراد در ایران می‌مانند و تبدیل به جمعیت معترض می‌شوند. هر روز هم به جمعیت این افراد اضافه می‌شود. این جوانان حوادث متعددی را ایجاد و جامعه را در مرحله آشوب‌های مکرر قرار می‌دهند و علاوه بر عصیانگری، به خود و محیط پیرامون ضربه وارد می‌کنند.

سرنوشت‌های متفاوت
دکتر آزادارمکی با تشریح آینده جمعیت جوانان بیکار گفت: لشکر جوانان بیکار سرنوشت‌های متفاوتی دارند. جوانانی که برای کسب شغل مناسب مهاجرت کرده‌اند، همواره دلتنگ ایران‌ هستند اما به دلیل مشکلات متعدد امکان برگشت آنها به ایران مهیا نیست. همین افراد نیز به نیروهای مخرب تبدیل می‌شوند. نمونه این افراد ایرانی‌های ساکن کشورهای دیگر هستند که در اعتراضات اخیر همگی با یکدیگر متحد شدند و به نفع درگیرهای اجتماعی ایران اقدام کردند. آزادارمکی افزود: با توجه به سونامی مهاجرت‌های اخیر، به نظرم این جمعیت روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. آن دو گروهی که به هر دلیلی در ایران مانده‌اند، طبیعتا در میانسالی سرمایه کافی کسب نکرده‌اند. همچنین در دوره جوانی نیز شادی، آرامش و آسایشی نداشته‌اند. جوانان بیکار امروز، به دلیل فقر، میانسالی و پیری خوبی ندارند. در نتیجه آینده جوانان بیکار مجموعه‌ای از افسردگی‌ها، نداشتن‌های متراکم و آرزوهای از دست رفته است. آنها به نوعی نیروی انفجاری قدرتمند برای اعتراضات هستند. از طرفی این افراد در آینده هیچ خاطره فرهنگی خوشی برای آیندگان تعریف نمی‌کنند، بلکه مدام درخصوص گذشته بدگویی می‌کنند. به همین دلیل هیچ‌گاه انتقال فرهنگ صحیحی صورت نمی‌گیرد. وقتی فرهنگ دچار اختلال می‌شود، چرخه خشم عمومی و نارضایتی‌ها به جوانان آینده نیز منتقل می‌شود. در نتیجه مجموعه این افراد زمینه عدم وجود زیست فرهنگ در آینده را فراهم می‌کنند. وقتی زیست فرهنگی در کشور نابود شود، جامعه بیگانه، معارض و ستیزگونه می‌شود. در نهایت جوانان بیکار امروز تبدیل به میانسالان ضدفرهنگ می‌شوند.

دولت برنامه‌ای برای بیکاران ندارد
«حمید حاج‌اسماعیلی» کارشناس حوزه کار با اشاره به جمعیت انبوه بیکاران فارغ‌التحصیل گفت: براساس آمار در حال حاضر ۲ میلیون و ۳۷۴ هزار و ۹۵۳ نفر بیکار در کشور داریم که سهم جمعیت بیکار تحصیلکرده از مجموع جمعیت بیکار کشور ۳/۴۰ درصد است. بنابراین اعتراضات اخیر نیز ناشی از همین بیکاری آشکار جوانان و زنان به خصوص قشر فارغ‌التحصیل جامعه است. نرخ بیکاری دو رقمی یکی از شاخص‌های همیشگی ایران بوده است. چه بسا به تک‌نرخی بودن این آمار همیشه انتقاد وارد بوده‌؛ زیرا جمعیت فعال ما به درستی محاسبه نمی‌شود. یکی از دلایل آن نیز عدم محاسبه جمعیت زنان است. در دیدگاه سنتی، زنان خانه‌دار فرض می‌شوند. این در حالی است که امروزه نه‌تنها در بخش مشارکت زنان تغییر شگرفی کرده‌ایم بلکه وضعیت زنان نیز نسبت به گذشته از جمله کسب استقلال مالی تغییر چشمگیری کرده است. این روزها زنان دارای موقعیت اجتماعی از حیث تحصیلات و شغل هستند. به همین دلیل در محاسبه بیکاری باید زنان خانه‌دار نیز محاسبه شوند. همچنین براساس آمار سال ۱۴۰۰ تعداد زنان خانه‌دار ۲۱ میلیون نفر بود که این رقم به نسبت سال ۱۳۹۵ حدود یک میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. ۵/۲ درصد از زنان ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۲۳ درصد از زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله، ۵۰ درصد از زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله و ۸۰ درصد زنان ۵۰ سال به بالا خود را خانه‌دار معرفی کرده‌اند. ۱۲ درصد از این جمعیت شاغل و ۲۰ درصد نیز محصل هستند. با این وجود اشتغال زنان بیشتر از ۱۲ درصد است، چراکه بسیاری از زنان در ایران در کار غیررسمی مشغول هستند. برای مثال در حالی زنان مشغول در کار کشاورزی به ویژه در مناطق محروم خود را خانه‌دار معرفی می‌کنند که این زنان در اقتصاد خانوار مشارکت دارند. حتی در شهرها نیز بسیاری از زنانی که خود را خانه‌دار معرفی می‌کنند مشغول فعالیت‌هایی نظیر خیاطی در خانه، آرایشگری در خانه و… هستند و به دلیل این‌که مجوز ندارند و یا به دلیل ترس از مالیات، خود را خانه‌دار معرفی می‌کنند.
وی افزود: البته ۱۸ درصد از این ۲۱ میلیون نفر زن خانه‌دار، بی‌سواد هستند. همچنین ۱۷ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۱۲ درصد دارای تحصیلات راهنمایی، ۹ درصد دارای تحصیلات متوسطه، ۲۳ درصد دارای تحصیلات دیپلم و ۲۰ درصد دارای تحصیلات عالی هستند که البته رنج سنی این زنان از ۱۰ سال تا بالای ۶۵ سال را شامل می‌شود. اما درخصوص اینکه نیمی از بیکاران جامعه را زنان تشکیل می‌دهند، امری صحیح است. نگاه سنتی جامعه و حاکمیت باید نسبت به آنها تغییر پیدا کند.
کارشناس حوزه کار با اشاره به ارتباط بیکاری جوانان فارغ‌التحصیل و در شرف ازدواج اظهار کرد: به‌طور معمول جوانان بیکار اعم از زن و مرد به دلیل مشکلات اقتصادی تمایلی به ازدواج ندارند؛ زیرا با هزینه‌های گزاف مسکن، خوراک و پوشاک در برابر حقوق دریافتی ناچیز آنها ازدواج به یکی از آرزوهای جوانان امروزی تبدیل شده است. از طرفی برخی از جوانان شاغل نیز دارای بیمه مناسب نیستند. یعنی در آینده نیز حقوق بازنشستگی معقولی دریافت نمی‌کنند. در نتیجه وضعیت جوانان بیکار و شاغل در بعضی جهات یکسان است، اما حقیقتا مشکلات مالی بیکاران نگران‌کننده است. رسیدگی به این امور نیز در برنامه‌های دولت جایگاهی ندارد.

آسیب‌ بیکاری جوانان
حاج‌اسماعیلی در ادامه گفت: افزایش بیکاری جوانان و زنان آسیب بزرگی را به جامعه وارد می‌کند. بنابراین وقتی توجهی به این قشر نشود، قاعدتا باید انتظار افزایش نارضایتی در جامعه را داشته باشیم. در پی این نارضایتی تنش‌هایی میان جوانان و خانواده‌ها به خصوص حاکمیت شکل می‌گیرد. در نهایت جامعه دچار مشکلات هنجارهای اجتماعی می‌شود. به نظرم مسائلی که در روزهای اخیر شاهد بودیم از همین امر نشات می‌گیرد. حاکمیت در ابتدای امر باید مشکلات بیکاران را حل‌و‌فصل کند و از طرفی هم خواسته و انگیزه‌های اجتماعی آنها نیز مورد توجه مسوولان قرار بگیرد؛ زیرا مشکلات اقتصادی به موازات مسائل اجتماعی است. مسوولان برای جلوگیری از آسیب‌های بعدی باید مشکلات اقتصادی و اجتماعی جوانان را مرتفع کند. در حال حاضر به دلیل رانت و فساد سیستماتیک اداری شغل مناسبی برای بیکاران فارغ‌التحصیل یافت نمی‌شود. همین امر منجر به نارضایتی عمومی و اعتراضات می‌شود.

حاج‌اسماعیلی بیان کرد: به نظرم درخصوص ایجاد شغل نیاز به اصلاحات جدی داریم، اما در حال حاضر برای افزایش ظرفیت‌های بازار کار زیرساخت مناسبی نداریم. به همین دلیل فضای مجازی یکی از گزینه‌های جوانان برای کسب درآمد است. طبق آمار ۴۰۰ هزار شغل در این پلتفرم‌ها وجود داشته است که این روزها به دلیل فیلترینگ این افراد نیز به جمع بیکاران اضافه شدند. طی یک‌ ماه گذشته با تمام وعده‌هایی که دولت اعلام کرده بود اما محدودیت‌ها بیشتر شده است. نه‌تنها شغلی ایجاد نشده بلکه با ایجاد محدودیت‌ها آمار بیکاران نیز افزایش یافته است. البته این افراد همیشه از کندی اینترنت گلایه می‌کردند اما امروزه عنوانی به نام اینترنت وجود ندارد.
کارشناس حوزه کار با اشاره به پیامدهای بیکاران فارغ‌التحصیل اظهار کرد: پیامدهای لشکر بیکاران فارغ‌التحصیل بستگی به رویکرد دولت دارد. در هر صورت جوانان سرمایه، توسعه، رفاه و پایداری کشور هستند، وقتی جوانان در این مورد آسیب ببینند نباید انتظار داشت ایران در آینده به درستی حرکت کند.

بنابراین هرگونه آسیب به نیروی انسانی تبعات منفی و عقب‌افتادگی در توسعه و اقتصاد کشور به‌بار می‌آورد. کشورهای توسعه‌یافته از میان همین جوانانی که دولت برچسب معترض، سرگردان و عصبی به آنها می‌زند، نخبه پیدا و تمامی این سرمایه‌ها را جذب می‌کند. کشورهای غربی در حالی بر روی جوانان فارغ‌التحصیل ما سرمایه‌گذاری می‌کنند که دولت نیم‌نگاهی نیز به آنها ندارد. بنابراین اگر تغییری در رویکرد دولت انجام نشود، همچنان شاهد آسیب‌های بیشتری به کشور خواهیم بود.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: