کد خبر: ۳۱۴۵۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - 2014August 18
براساس آخرین آمارها، ایران وارد وضعیت تنش آبی (سرانه آب کمتر از 1700 متر مکعب در سال) شده و بیلان منفی سفره‌های آب زیرزمینی به 11 میلیارد مترمکعب رسیده است. 517 شهر به لحاظ تامین و مصرف آب وضعیت سر به سر دارند و 12 شهر در مرز تنش هستند.
به گزارش شفاآنلاین،وزیر کشور به تازگی سه موضوع مایه نگرانی خود در مقام رییس شورای امنیت را «بیکاری، حاشیه نشینی و بحران آب» ذکر کرده است.

شفاآنلاین به سبب اهمیت موضوع عین مقاله کارشناسانه «مجید سلیمی بروجنی» درباره کابوس بحران آب در 12 شهر ایران را که در شماره اخیر هفته نامه «امید جوان» درج شده نقل می کند:

طی چند سال اخیر بارها و بارها شاهد ارایه گزارش‌هایی درخصوص وضعیت بحران منابع آب کشور بوده‌ایم. تک‌ تک این گزارش‌ها تنها عمق فاجعه‌ای را که در آینده‌ای نزدیک در انتظار کشور است نشان می‌دهد.

فاجعه‌ای که کم‌توجهی به آن قطعا شرایط را بدتر می‌کند. توسعه منابع   کشور از سال 1345 آغاز شد، اما مصرف آب در بخش کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی پس از انقلاب شتاب بیشتری گرفت.

در این دوران کشور نیاز به توسعه داشته و جمعیت هم افزایش پیدا کرده بود. قانون توزیع عادلانه آب نیز بر این اساس در سال 1361 تصویب شد. ولی زمانی که توسعه صنعتی کشور سرعت گرفت و مصرف آب افزایش پیدا کرد، متناسب با آن، الگوی مصرف تغییر نکرد. در واقع قانون سال 1361 با تغییرات جمعیتی و گذرا دوران فراوانی آب به کمبود آب تغییری را در نحوه مدیریت فراهم نکرد.
 
در چند برهه زمانی ما به شدت از منابع آبی کشور بیش از توان آن استفاده کردیم: یکی از این دوران ها، سال‌های 1356 تا 1359 بوده که ما شاهد بیشترین حفر چاه غیرمجاز در کشور بودیم.
 
تصمیم‌گیری‌های مقطعی در آن دوره بیشترین فشار را به منابع آبی کشور وارد کرد. سپس در دوره‌ای که بحث حق‌النظاره حذف شد، یعنی در سال 1384 مجدداً شوکی به منابع آب کشور وارد شد. در این دوره نظارت کاهش و برداشت‌ها افزایش یافت و متاسفانه از همین تاریخ خشکسالی دهه اخیر نیز شروع شد.

از طرفی خشکسالی باعث شد  کشاورزان بیش از گذشته به حفر چاه‌های غیرمجاز ترغیب شوند؛ در مقابل سیستم نظارتی در کل کشورهم آمادگی جلوگیری از این مساله را نداشته است.

در واقع نظام قانون‌گذاری کشور به گونه‌ای است که با وجود بیش از یک صد هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور، مجموعه وزارت نیرو، نیروی انتظامی و قوه قضاییه قادر به تعیین تکلیف آنها نیستند.

البته چون معیشت مردم وابسته به این چاه‌هاست، این کار آسان هم نیست. جمعیت افزایش و کشور توسعه پیدا کرده، ولی رویه‌های قبلی کشاورزی جایگزین نشده است.

 با این حال، از سال 1382 در کشور با خشکسالی مواجه شدیم و کاهش آب‌های سطحی اتفاق افتاد؛ در این دوره چون توسعه کشاورزی توقف پیدا نکرد، استفاده از آب‌های زیرزمینی به صورت بی‌رویه‌ای افزایش پیدا کرد.
 
دیگر خشکسالی بزرگ کشور در سال 1387 رخ داد که میزان بارندگی به 139 میلی‌متر رسید. درست در همین تاریخ، میزان تولید محصولات کشاورزی به حداکثر رسیده است. این خشکسالی شدید  سه سال به طول انجامید. در همین سال‌ها بود که ما بدون تغییر در شیوه آبیاری با الگوی کشت، به خودکفایی در برخی محصولات رسیدیم. این نشان می‌دهد ما درست در دوره‌های خشکسالی، بیشترین فشار را به منابع آب زیرزمینی، رودخانه‌ها و تالاب‌ها وارد کردیم.

 اثراتی که ما می‌بینیم، از همین دوره شروع شده است که از جمله می‌توان به خشکی دریاچه اورمیه و از بین رفتن برخی تالاب‌ها اشاره کرد.

فقط در همین سه سال که خشکسالی تشدید شد، ما سالانه 30 میلیارد متر مکعب بیشتر از منابع آبی استفاده کردیم. یعنی در این سه سال 100 میلیارد مترمکعب از منابع آبی بیش از توان اکولوژیکی استفاده شده است.

براساس آخرین آمارها، ایران وارد وضعیت تنش آبی،  (سرانه آب کمتر از 1700 متر مکعب در سال) شده و بیلان منفی سفره‌های آب زیرزمینی به 11 میلیارد مترمکعب رسیده است. 517 شهر به لحاظ تامین و مصرف آب وضعیت سر به سر دارند و 12 شهر در مرز تنش هستند. تهران، یکی از این 12 شهر است و شاید همین روزها مردم آن جیره‌بندی گسترده آب را به چشم ببینند.
 
بخش کشاورزی بیش از 90 درصد و براساس برخی آمارها تا 94 درصد آب کشور را مصرف می‌کند. با وجود این سهم بالا، راندمان مصرف آب در این بخش بسیار پایین و کمتر از 40 درصد گزارش می‌شود. در یک مقایسه بین کشورهای منطقه که از نظر اقلیمی مشابه ما هستند، مشخص شد بازده آب در کشور لیبی 60 درصد، در هند 54 درصد، مصر 53 درصد، سوریه 45 درصد و ایران 33 درصد است که پایین‌ترین بازده است.

هرچند مصرف آب شهری نسبت به کل مصرف آب کشور سهم اندکی را به خود اختصاص می‌دهد، گرانی آن به دلیل کیفیت و استاندارد بالای موردنیاز، موجب شده است اهمیت آن کمتر از آب کشاورزی نباشد و این در حالی است که مصرف غیربهینه آب در این بخش کمابیش به همان نسبتی است که در بخش کشاورزی نیز وجود دارد.

ارزانی نسبی آب و عدم توجه به الگوی بهینه مصرف آب باتوجه به فرهنگ مصرف، دو عامل اصلی مصرف غیربهینه آب در بخش شهری به شمار می‌روند. براساس آخرین آمار فائو، میانگین درازمدت نزولات آسمانی در کشور  طی سال‌های 2008 تا 2012 حدود 297 میلیارد مترمکعب در سال بوده است.

از این میزان، حدود 120 تا 140 میلیارد مترمکعب را منابع تجدیدپذیر تشکیل می‌دهند. برای نشان دادن تصویری کلان از وضعیت کم آبی کشورها، یکی از شاخص‌های مشهور، فالکنمارک است. براساس این شاخص اگر سرانه آب در کشوری کمتر از 500 متر مکعب باشد آن کشور دچار کم‌آبی مطلق است.

اگر این رقم بین 500 تا 1000 باشد، کشور در وضعیت کم‌آبی و چنانچه بین 1000 تا 1700 قرار گیرد، کشور دچار تنش آبی است. براساس اعلام وزیر نیرو، این رقم در کشور حدود 160 است و این یعنی ایران در شرایط تنش آبی قرار دارد. شاخص دیگری که وضعیت کم‌آبی را نشان می‌دهد، درصد برداشت از منابع آبی است. چنانچه حدود 40 درصد از منابع تجدیدپذیر آب مصرف شود، می‌توان گفت کشور به لحاظ مصرف آب در شرایط پایدار است و نگرانی چندانی وجود ندارد.

همان طور که گفته شد، مصرف آب آشامیدنی سهم ناچیزی از آب بهداشتی و تصفیه شده را تشکیل می‌دهد.
 
این یعنی اگر بتوان به گونه‌ای آب آشامیدنی و پخت و پز را از دیگر مصارف جدا کرد، می‌توان حداقل در هزینه‌های تصفیه آب صرفه‌جویی کرد. دو راهکار اصلی در این میان به نظر می‌رسد: نخست، استفاده از آب آشامیدنی بسته‌بندی شده که می‌تواند با قیمت ارزان در اختیار مردم قرار گیرد و البته در سال‌های اخیر شرکت‌های متعددی در بخش خصوصی به تولید آن می‌پردازند.

روش دیگر، جداسازی آب مورد استفاده برای آشامیدن از دیگر مصارف آب در سیستم لوله‌کشی شهری است. این اقدام نیازمند صرف هزینه و وقت قابل توجهی است و چندان هم عملی به نظر نمی‌رسد. در مقابل، روش اول به صورت محدود در برخی شهرهای ایران که با مشکل کیفیت و کمبود آب مواجه هستند اجرا شده است. در کنار این راه‌حل که بیشتر متوجه کاهش هزینه‌های تولید آب است، به نظر می‌رسد راه‌حل‌های قیمتی و فرهنگ‌سازی می‌تواند تاثیر بیشتری داشته باشد.

استفاده از وسایل کم‌مصرف، توجه بیشتر به حجم آب مصرفی هنگام استحمام و شستشو و بهبود تجهیزات توزیع و مصرف مثل شیرهای الکترونیکی و دوش آب از جمله اقداماتی است که می‌توانند کاهش بیشتر مصرف آب شهری را به ارمغان بیاورند. شهر تهران با توجه به جمعیت، اهمیت سیاسی و اقتصادی، مهاجرپذیری و توسعه قابل توجه، متحمل بیشترین ریسک در زمینه آب شهری است.

تهران، هم اکنون در شرایط تنش آبی قرار دارد. حجم ذخایر آب سدهای تهران نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از 20 درصد کاهش یافته  است. آمار ایستگاه‌های هواشناسی نشان می‌دهد مقدار بارندگی از ابتدای سال جاری تا پایان تیرماه معادل 243 میلیمتر بوده است که کاهش 11 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می‌دهد. اگر این رقم با میانگین 46 ساله مقایسه شود، کاهش 28 درصدی مشاهده می‌شود.

همزمان با این کاهش قابل توجه در بخش عرضه و تامین آب، شهروندان تهرانی بیش از سه درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل آب بیشتری را مصرف کرده‌اند. بخش قابل توجهی از این افزایش مصرف را می‌توان با گرمای هوا مرتبط دانست که رابطه مستقیمی با مصرف آب برای مصارف شستشو و تهویه دارد.

به گفته مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران، 91 درصد مشترکان تهران، آب را با مصارف خانگی مصرف می‌کنند و این یعنی عدم رعایت الگوی مصرف آب توسط تک‌تک شهروندان. بی‌توجهی به مصرف بهینه در کنار کاهش بیشتر بارندگی و حجم سدها، می‌تواند در زمانی کوتاه به جیره‌بندی منجر شود.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: