کد خبر: ۳۱۳۱۷۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۵ - ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - 2022October 10
با گسترش دامنه اعتراضات به مدارس به خصوص واحدهای دخترانه، حالا انگشت اتهام منتقدان به سوی کارکرد ضعیف نظام آموزش‌وپرورش طی سال‌های متمادی نشانه رفته است، زیرا گزارش‌هایی از بازداشت تعدادی از دانش‌آموزان در مدارس برخی شهرهای کشور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
شفاآنلاین>سلامت>با گسترش دامنه اعتراضات به مدارس به خصوص واحدهای دخترانه، حالا انگشت اتهام منتقدان به سوی کارکرد ضعیف نظام آموزش‌وپرورش طی سال‌های متمادی نشانه رفته است، زیرا گزارش‌هایی از بازداشت تعدادی از دانش‌آموزان در مدارس برخی شهرهای کشور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

به گزارش شفاآنلاین: برخی نیز می‌گویند شماری از دانش‌آموزان از مدرسه به طور موقت اخراج شده‌اند. با این حال محمدمهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه آموزش‌وپرورش گفته: «دانش‌آموزی در این راستا اخراج نشده است؛ اگر هم تحت تاثیر قرار گرفته و حرکتی انجام داده باید به او آگاهی‌بخشی کنیم. در این راستا تاکنون دانش‌آموزی هم اخراج نشده است.»

با توجه به وقایع اخیر در کشور کارشناس‌های آموزشی عملکرد نظام آموزش‌وپرورش طی ۴۳ سال گذشته را ضعیف دانسته و بر این عقیده‌اند که طی این مدت نظام آموزش‌وپرورش هیچ‌گاه در اولویت دولت‌ها نبوده است، زیرا به باور آنها همیشه وزیر آموزش‌وپرورش یکی از ناکارآمدترین اعضای کابینه بوده است. در حالی که ۲۵ میلیون تن از جمعیت ایران را افراد زیر ۱۸ سال تشکیل می‌دهند. سپس حاکمیت باید بیش از کشورهای دیگر به جوانان اهمیت دهد، نه اینکه به گفته برخی جامعه‌شناس‌ها تشخص، کنجکاوی و خلاقیت کودکان مورد انکار قرار گیرد. بنابراین به عقیده کارشناس‌ها مهم‌ترین ضعف آموزش‌وپرورش در تمام سال‌های گذشته این بوده که از تحولات جامعه به شدت عقب‌تر بوده است. حال آنکه اگر نظام آموزش‌وپرورش با تحولات جامعه همسو بود، اکنون دانش‌آموزان برای کنجکاوی و پرسشگری به خیابان‌ها نمی‌آمدند. به عقیده کارشناس‌ها شکافی که میان دانش‌آموزان و حاکمیت وجود دارد، از سال ۶۰ تاکنون شروع شده است. به همین دلیل به باور برخی از کارشناسان آموزشی نظام آموزش‌وپرورش از سال ۶۰ به دلیل انکار تشخص، کنجکاوی و خلاقیت افراد شکست خورده است.

آموزش‌و‌پرورش در اولویت نبوده است
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق متوسطه سازمان آموزش‌وپرورش درخصوص عملکرد ضعیف آموزش‌وپرورش طی ۴۳ سال گفت: برخلاف تصورات، در ایران به غیر از آموزش‌وپرورش سازمان‌ها و نهادهای دیگری از جمله صدا‌و‌سیما، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات نیز بودجه کلان فرهنگی برای تثبیت ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی دریافت می‌کنند. مگر عملکرد آنها نسبت به آموزش‌وپرورش فرقی دارد؟! به نظرم در قضیه ضعف فرهنگی نباید تمام کاسه و کوزه‌ها بر سر آموزش‌وپرورش خراب شود. اما اساسا سال‌هاست درخصوص کارکردهای ضعیف آموزش‌وپرورش هشدار داده‌ایم. چراکه سیستم مدرسه طی سه دهه گذشته تولید نابرابری کرده است. آموزش‌وپرورش به جای سیستم آموزشی برابر در میان تمام اقشار به بی‌عدالتی در کشور دامن زده است. گزارش‌های نابرابری در هزینه‌کرد خانواده‌ها در آموزش‌وپرورش برای دانش‌آموزان نیز از اختلاف ۵۵ برابری حکایت دارد که بی‌تردید چنین امری نگران‌کننده است، چراکه مدارس، طبقاتی یا پولی شده‌اند!

وی افزود: به نظرم زمانی که نابرابری‌های افسارگسیخته میان دانش‌آموزان این‌گونه ملموس شده، دانش‌آموزان در برابر این بی‌عدالتی‌ها مطالبه‌گری می‌کنند. دانش‌آموزان با اطلاع از زندگی زیر خط فقر، نسبت به بی‌عدالتی اجتماعی هم آگاه شده‌اند. وقتی مدارس تنها به فکر دریافت پول از خانواده‌ها باشند، قاعدتا برای تربیت دانش‌آموزان هم وقت چندانی نمی‌گذارند. از طرفی سطح معیشت معلمان نیز بسیار پایین است. حال آنکه مسوولان طی چهل سال اخیر به معیشت معلمان توجهی نکرده‌‌اند. به همین خاطر طبق آمارها معلمان از کمترین میانگین دریافتی در میان سایر مشاغل برخوردار هستند. در هر صورت معتقدم یکی از مهم‌ترین دلایل عملکرد ضعیف آموزش‌وپرورش در انجام ماموریت‌های محوله این است که طی این سال‌ها کیفیت، قربانی توسعه مدارس دولتی شده است. دولت‌ها وقتی از هر طریقی می‌خواهند، آموزش‌وپرورش را ارزان اداره کنند، دست به دامان معلمان خرید خدمات آموزشی و سرباز معلم می‌شوند و نتیجه این عملکرد نیز امروزه در کف خیابان‌ها قابل مشاهده است.

کارشناس ارشد حوزه آموزش‌وپرورش با اشاره به اینکه طی ۴۰ سال آموزش‌وپرورش در اختیار وزیرانی قرار داشته و دارد که هیچ‌کدام از آنها از جنس معلم‌ها نبودند، بیان کرد: تمامی وزیران آموزش‌وپرورش طی چهل سال گذشته خود را تافته جدا بافته می‌دانستند و اغلب‌شان هم مدرسه غیردولتی داشته‌اند. در این میان وقتی آقای رییسی تخصصی‌ترین کار آموزش‌وپرورش را به جوانان بی‌تجربه می‌سپارد، معلوم است که وضعیت دانش‌آموزان به کجا می‌رسد و تحول مثبتی هم صورت نمی‌گیرد. ضمن اینکه از تدوین سند تحول بنیادی سیزده سال می‌گذرد، اما طی این مدت نه بودجه‌ای برای آن تامین شده و نه قدمی برایش برداشته شده است. چراکه دولتمردان در عملیاتی کردن این سند تفاهم لازم را ندارند. تاکنون وزیران آموزش‌وپرورش نیز اراده‌ای برای اجرای سند تحول نداشته‌اند. این در حالی است که با تغییر نسل‌ها باید نظام جامعه هدایت تحصیلی دگرگون شود. به جای اینکه چشم‌انداز آموزش‌وپرورش را کنکور قرار دهیم باید مهارت زندگی در میان دانش‌آموزان را تقویت کنیم.وی ادامه داد: در حال حاضر براساس آمارها بیشتر معترضان اخیر نوجوانان و جوانان بوده‌اند. یکی از دلایل اعتراض‌شان عدم تقویت گفتمان انتقادی در جامعه به خصوص مدارس بوده است. متاسفانه مسوولان تاب‌آوری صدای مطالبات معلمان و دانش‌آموزان را ندارند. طی ۴۰ سال گذشته اغلب افرادی که به عنوان وزیر آموزش‌وپرورش معرفی شدند محبوبیتی در میان جامعه فرهنگیان نداشتند. حال سوال اینجاست آقای یوسف نوری -وزیر آموزش و پرورش- چند درصد میان معلمان و دانش‌آموزان محبوبیت دارد؟! پس در چنین وضعیتی نباید انتظار کارکرد فرهنگی معقولی از آموزش‌وپرورش داشت. به نظرم آموزش‌وپرورش در دولت یکی از مظلوم‌ترین وزارتخانه‌ها است. همیشه وزیر آن یکی از منفعل‌ترین اعضای کابینه بوده است. ضمن اینکه متاسفانه آموزش‌وپرورش هیچ‌گاه اولویت اول دولت‌ها نبوده است. وقتی آموزش‌وپرورش اولویت کشوری نباشد، طبیعتا کارکردهای آن نیز مورد تایید جامعه نیست. پس در این برهه آموزش‌وپرورش باید درخصوص کارکردش تغییر رویکرد دهد. زیرا آموزش‌وپرورش می‌تواند تولیدکننده سرمایه اجتماعی و انسانی باشد. موضوعی که مورد توجه هیچ دولتی نبوده است. در عین حال معتقدم مهم‌ترین ضعف آموزش‌وپرورش این است که از تحولات جامعه به شدت عقب است. به همین دلیل مسوولان باید همسو با تحولات جامعه با دانش‌آموزان برخورد کند.

ناکامی آموزش‌و‌پرورش
دکتر سیامک زند‌رضوی -جامعه‌شناس- نیز با اشاره به کارکرد ضعیف فرهنگی آموزش‌وپرورش گفت: انسان‌ها با سه ویژگی کلیدی تشخص، کنجکاوی و خلاقیت به دنیا می‌آیند. نظام آموزش‌وپرورش در فاصله سال‌های ۵۷ و ۵۸ تنوعی از فرصت‌ها را برای دانش‌آموزان فراهم کرد. زیرا معلمان آن دوره به این سه اصل توجه داشتند. اما در حال حاضر متاسفانه یکی از مهم‌ترین ایراداتی که وجود دارد انکار تشخص، کنجکاوی و خلاقیت انسان‌هاست.

وی افزود: نظام آموزش‌وپرورش طی سال‌های ۶۰ شروع به انکار تشخص، کنجکاوی و خلاقیت دانش‌آموزان کرد. این در حالی است که هر انسانی از لحاظ تفکر، خلاقیت و کنجکاوی با دیگری متفاوت است. اما نظام آموزش‌وپرورش این امر را نپذیرفت. آنها بر این عقیده‌اند که تمام دانش‌آموزان باید با یک ایدئولوژی بزرگ شوند.

بنابراین به مرور زمان کنجکاوی کودکان مورد هدف قرار گرفت. نظام آموزش‌وپرورش به جای اینکه کودکان را پرسشگر و کنجکاو تربیت کنند، آنها را در کلاس درس مجبور به سکوت کردند. این روزها دانش‌آموزان به حافظ کتاب‌ها تبدیل شدند. با چنین رویکردی از دهه شصت تاکنون با کودکانی روبه‌رو شدیم که زندگی دوگانه داشتند.
در فضای بیرون مدرسه تشخص، کنجکاوی و خلاقیت را پیگیری می‌کردند اما درون مدرسه به دلیل فرهنگ خانواده برای یافتن شغلی بهتر در آینده تابع مقررات بودند. پس این‌گونه نیست که تنها دهه هشتادی‌ها نظام آموزش‌وپرورش را قبول ندارند، بلکه این قضیه از سال ۶۰ تاکنون در میان دانش‌آموزان وجود داشته است. در نتیجه نظام آموزش‌وپرورش از سال ۶۰ تاکنون شکست خورده است.

زندرضوی اظهار کرد: به نظرم در این برهه حساس نمی‌توان معلمان را مقصر دانست زیرا آنها نیز در همین دوگانگی رشد کردند. همچنین برای ۹۰ درصد معلمان عدم پرسشگری، خلاقیت و سکوت دانش‌آموزان در کلاس‌ها غم‌انگیز بوده است. هرچند معلمان به لحاظ برخی شرایط امنیتی و معیشتی شرایط ابراز عقیده را هم نداشتند اما همیشه در کنار دانش‌آموزان بودند. حال آنکه معتقدم در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از کادر اداری مدارس نگاه ایدئولوژی حاکم را دارند.
او ادامه داد: اساسا یکی از مهم‌ترین کارکردهای نظام آموزش‌وپرورش باید حفظ تشخص، کنجکاوی و خلاقیت دانش‌آموزان باشد.

این نظام باید تفاوت تفکراتی انسان‌ها را بپذیرد؛ موضوعی که هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است. همچنین نظام آموزش‌وپرورش باید کنجکاوی کودکان را ارتقا دهد و فضای پرسشگری را برای آنها گسترده کند. این در حالی است که تاکنون هیچ‌کدام از این موارد در نظام آموزش‌وپرورش ایران مورد توجه قرار نگرفته است.

چه‌بسا اگر نگاهی به وضعیت سه هفته اخیر بیندازید، متوجه این امور می‌شوید.این جامعه‌شناس گفت: این روزها ۲۵ میلیون تن از جمعیت ایران را افراد زیر ۱۸ سال تشکیل می‌دهند. تمام آنها خواسته‌ها و مطالبات متفاوتی دارند. این در حالی است که حاکمیت کمتر به خواسته‌های آنها توجه داشته است. از سوی دیگر مسوولان می‌گویند که ۳۰ درصد از بودجه عمومی در اختیار نظام آموزش‌وپرورش است اما بخش قابل توجه این بودجه هیچ‌گاه صرف دانش‌آموزان نمی‌شود، چراکه برخلاف تصورات، بودجه نظام آموزش‌وپرورش روی مدارس خاص متمرکز می‌شود. این در حالی است که ۹۰ درصد مدارس به خصوص دولتی‌ها رها شده‌اند.

از مدرسه رهاشده و معلم گرفتار معیشت چه انتظاری دارید؟! قاعدتا در چنین مدارسی پرورش دانش‌آموزان به فراموشی سپرده می‌شود. چه‌بسا دانش‌آموزان این مدارس به دلیل تورم و معیشت خانواده‌ها نیز دچار سوءتغذیه شدند.

مشکلات این روزهای دانش‌آموزان از جانب خانواده و مدارس بسیار بیشتر از آنی است که این روزها صدای اعتراضشان به گوش همه رسیده است. به نظرم بچه‌ها حقشان را می‌خواهند و حقشان ۳۰ درصد بودجه عمومی کشور است که خرج‌شان شود. مسوولان باید این بودجه را به دانش‌آموزان اختصاص دهند تا مطالبات آنها برآورده شود.

وی درخصوص راهکار حل‌وفصل عبور از شرایط فعلی کشور تاکید کرد: به نظرم یکی از ابتدایی‌ترین مسائل، پذیرش اختلاف‌نظر میان انسان‌ها در جامعه است. تمامی دانش‌آموزان دارای خلاقیت و استعداد‌های متفاوتی هستند، آنها حق دارند درخصوص موارد مختلف پرسشگری کنند. بنابراین نگاه مرکزمحور نظام آموزش‌وپرورش باید یک‌بار برای همیشه کنار گذاشته شود.جهان صنعت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: