کرسیهای استادی ما در حال خالی ماندن است. پزشکان متخصص و با تجربه ما کشور را ترک میکنند و ما مجبوریم در امتحانات ارتقا و برد، نمره بدهیم
شفاآنلاین>سلامت>خالیماندن ظرفیت ۱۸ نفری تخصص جراحی قلب و تنها دو فارغالتحصیل طب اطفال موضوعی است که با مقایسه رقابت تنگاتنگ داوطلبان گروه تجربی در امتحانات ورودی دانشگاهها، باورش سخت است اما اگر ابعاد دیگر ماجرا همچون تفاوت درآمد و همچنین سختی برخی رشتههای پزشکی را به خصوص در دوره تخصص مورد واکاوی قرار دهیم، میتوانیم ریشههای این عدم تمایل را برای تحصیل در دوره تخصص رشتههایی همچون اطفال بهتر متوجه شویم. بحران در حوزه تربیت پزشک، اما به همینجا محدود نمیشود و عمیقتر از این حرفهاست!
به گزارش شفاآنلاین: بخش مهمی از کرسیهای آموزش پزشکی کشور با افرادی پر میشود که حتی در کنکور هم شرکت نکردهاند! فرزندان اعضای هیئت علمی، دانشجویان دانشگاههای کشورهای سطح پایینی که به پشتوانه پول وارد این دانشگاهها و سپس وارد دانشگاههای علوم پزشکی کشور میشوند و در نهایت دانشجویان پردیسهای دانشگاهی و افرادی که با رانت تغییر رشته میدهند هم اکنون بخش اصلی کرسیهای آموزش پزشکی کشور را اشغال کردهاند؛ روند ناصوابی که موجب میشود در سالهای آینده با تربیت پزشکان کمسواد، فاتحه دانش پزشکی کشور را بخوانیم! آخر این ماجرا به مهاجرت پزشکان نخبه و پر شدن جای آنها با افرادی ناکارآمد و کمسواد است!
«تخصص جراحی قلب در سال جاری ۱۸ نفر ظرفیت داشتهاست، اما هیچکس متقاضینشده و در کل کشور فقط دو فارغالتحصیل جراحی اطفال داریم.» همین یک جمله محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور، کل آموزش پزشکی را به چالش کشید. از نگاه وی با ادامه وضعیت کنونی ممکن است مجبور شویم مانند ۴۰ سال قبل از کشورهایی همچون هند و پاکستان پزشک وارد کنیم. خالی ماندن ظرفیتهای پذیرش دانشگاههای علوم پزشکی در برخی رشتهها و پایین آمدن تراز نمرهها برای پر کردن این صندلیها تنها چالش حوزه آموزش پزشکی نیست. هم اکنون سایر کشورها و به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس و به طور خاص کشور عمان، مقصد اصلی پزشکان نخبه ایرانی شدهاند؛ کشورهایی که با پرداخت دستمزد پزشکان به دلار بر سر راه آنان فرش قرمز پهن کردهاند. ماحصل این ماجرا برای ما خالیشدن دانشگاههای علوم پزشکی از نخبگان و جایگزین شدن آنها با افرادی است که در سطحی به مراتب نازلتر قرار دارند و این مسئله میتواند دانش پزشکی ایران را که یکی از افتخارات کشورمان بود به قهقرا ببرد.
پزشکشدن بدون کنکور!
دکتر احمدرضا عصاره، فوقتخصص قلب و عروق و عضو هیئت علمی دانشگاه جندی شاپور اهواز با تأکید بر اینکه ماجرای
مهاجرت نخبگان در حوزه پزشکی ۲۰ سال است که اتفاق افتاده و الان در حال اوجگیری است میگوید: «کرسیهای استادی ما در حال خالی ماندن است. پزشکان متخصص و با تجربه ما کشور را ترک میکنند و ما مجبوریم در امتحانات ارتقا و برد، نمره بدهیم. نخبگان ما که در کنکور وارد میشوند به خارج میروند و کسانی را که در کنکور قبول نشدهاند، بلکه با پول رفتهاند خارج درس میخوانند، با پول میآوریم و در کلاسهای پزشکی مینشانیم.»
به گفته وی در دانشگاه اهواز شاید بیش از ۵۰ درصد اساتید مهاجرت کرده و رفتهاند و الان بهترین اساتید کشور ما مهاجرت میکنند و به کشورهایی مثل عمان میروند.
مهاجرت پزشکان به عمان
این استاد دانشگاه در پاسخ به چرایی این مهاجرتها اینگونه توضیح میدهد: «با هیاهوهایی که طی سالهای اخیر علیه جامعه پزشکی راه افتاد، حداقلهای حقوق اساتید تمام وقت را از آنها گرفتند و آنها از دانشگاه بیرون آمدند. اساتید تماموقت که یک زمانی به حدود ۵۰ درصد اعضای هیئت علمی میرسیدند، حالا در حد ۱۰، ۱۵ درصد هستند و به جز دانشگاههای شهرهای بزرگ، در سایر مناطق کشور خیلی تمایلی به تمام وقت شدن و ماندن در دانشگاه ندارند.»
این جراح متخصص قلب با مقایسه میان تعرفهها در ایران و سایر کشورها میافزاید: «شرایط تعرفهها در کشوری مثل عراق با ۴، ۵ برابرو در عمان تا ۱۰ برابر تعرفهها در ایران است تازه مالیاتی هم به آنها تعلق نمیگیرد.» عصاره معتقد است مهمترین قسمت ماجرا این است که مسئولان وزارت بهداشت ما به جای اینکه در جهت مشکل یابی عمل کنند و در برابر این مشکلات بایستند و مسئولان نظام را قانع کنند به فکر حفظ جایگاه خود هستند.
وی تأکید میکند: «در حال حاضر کشور به سرعت از افراد کارا خالی و جایشان با افرادی پر میشود که سطح و کارآمدی لازم را ندارند. این مسئله هم به ضرر مردم و هم به ضرر کشور تمام میشود، چراکه یک پزشک کارآمد و باسواد با یکدهم هزینه بیماری را تشخیص میدهد.»
عصاره از اورژانسهای بیمارستانهایی روایت میکند که پزشکان جدیدالورودشان روزانه ۱۰ تا ۱۵ مریض را بستری کردهاند، بیآنکه معلوم باشد مشکل آنها چیست! این در حالی است که یک پزشک کارآمد و باتجربه فقط بیماری را بستری میکند که واقعاً نیازمند درمان باشد و این در گرو تشخیص درست است تا بتواند هزینههای کشور را هم ذخیره کند.
درآمد انگیزه اصلی مهاجرت
این فوقتخصص جراحی قلب با تأکید بر اینکه اولینقدم قبول و درک مشکل است، میافزاید: «در دانشگاهها قبلاً اساتید دانشگاه رؤسای بخش را تعیین میکردند، اما این را از اختیار رؤسای دانشگاه خارج کردهاند.»
این عضو هیئت علمی دانشگاه جندی شاپور معتقد است: «اکثر افرادی که میروند، افرادی نیستند که با کشورشان درگیری داشته و مخالف باشند، اما ساختارهای موجود برخی را به این نتیجه میرساند که باید مهاجرت کنند. تنها سیستمی که در کشورمان واقعاً خوب کار کرده و از زمان جنگ نیازهای کشورش را پوشش داده سیستم پزشکی است. شما آن را با سیستمهای خودرو کارمندی مقایسه کنید؛ از کشورهای دیگر هم در حوزه پزشکی به ما مراجعه میکنند.»
این پزشک با اشاره به ارفاق نمره در برخی رشتهها مثل قلب یا اطفال تصریح میکند: «کسی که جراح قلب است درآمدی ندارد؛ یک جراح قلب برای یک مریض یک روز را باید به جراحی بگذراند. مزد این در بیمارستان دولتی تعرفهاش یک میلیون است و بعد برایش سقف هم میگذارند. این نخبهای بوده که بیش از ۲۰ سال درس خوانده و وقتی به بازدهی میرسد نزدیک ۴۰ سالگی است. این فرد زمانی که دیگران تفریح میکردند، کار میکرده و درس میخواندهاست.»
به گفته عصاره همین فرد وقتی به کشوری مانند عمان برود برای ۶، ۷ عمل در ماه، حدود ۱۰۰ هزار دلار درآمد دارد و آمار و ارقام درآمد پزشکان در این کشورها بالاتر از چیزی است که ما فکرش را بکنیم. یا برای یک ویزیت ۱۵۰ دلار دریافت میکند، اما در اینجا ویزیت ۲، ۳ دلار است. این پزشک معتقد است پزشکان عراقی که در بصره دستپرورده و دانشآموخته ایران هستند به سطح ویزیت اینجا میخندند و بیماران از بصره میآیند اهواز ویزیت شوند.
صدور بهترینها و جایگزینی با افراد سطح چندم
از نگاه عصاره مجموع تمام اینها موجب میشود وارد فازی شویم که بهترینها میروند و این بهترینها با کسانی جایگزین میشوند که با نمره خیلی پایین یا بدون کنکور و قبولی دانشگاه، مثلاً با پول پدر و مادر رفتهاند دانشگاه کشوری همچون اوکراین درس خواندهاند و بعد میآیند در کشور در کرسیهای آموزش پزشکی درس میخوانند. وی معتقد است ما افراد درجه یک را تحویل خارجیها میدهیم و افراد درجه چندم را در رشتههای پزشکی تربیت میکنیم. این استاد دانشگاه یکبار دیگر تأکید میکند: «اولین قدم این است که بپذیریم نخبگان ما در حال مهاجرت هستند و این مهاجرت دستهجمعی الان به سطح دبیرستانهای تیزهوشان رسیده و این فاجعه است. به دانشگاههای ما اگر سری بزنید زمانی فوق لیسانسها بعد لیسانسها و الان به دانشجویان رسیدهاست.»
به گفته وی پزشکان ما زمانی برای کرسی تخصص و فوق تخصص امتحانات سنگینی داشتند، اما الان درخواست متخصص و فوقتخصص داریم، اما کسی نمیآید و پزشکان عمومی بعد از طرح یا سربازی به دنبال مهاجرت هستند. اینها فجایعی است که چراغ خاموش اتفاق میافتد.
فقط پولدارها میتوانند پزشک شوند
یکی از بزرگترین امتیازات کشور ما عدالت آموزشی بودهاست. عصاره با اشاره به اینکه تنها نکته مثبت حتی در رژیم سابق عدالت آموزشی بود و هرکس درس میخواند میتوانست به جایی برسد، میافزاید: «در ۱۰، ۱۵ سال اخیر دقیقاً معکوس شده و فقط کسانی میتوانند پزشکی بیایند که فرزند اعضای هیئت علمی دانشگاهها یا اقشار ثروتمند هستند.»
وی تصریح میکند: «در دانشگاه اهواز در میان کل دانشجویان پزشکی، تنها ۳۰، ۴۰ درصد از جریان کنکور وارد دانشگاه شدهاند و بقیه یا از دانشگاههای خارجی یا از رشتههای دیگر با رانت آمدهاند نشستهاند سر کلاس پزشکی یا از پردیسها هستند. من خودم به عنوان عضو هیئت علمی، برای این ماجرا جنگیدم، چه دلیلی دارد در حالی که یک بچه روستایی که درسش را خوانده و قبول شده نتواند وارد رشته پزشکی شود، اما فرزند یک هیئت علمی رانت داشته باشد.» این استاد دانشگاه معتقد است وقتی دانشجویان را از طبقه اشراف انتخاب کردید، این افراد در برابر خدشهای به رفاه خود نمیایستند کار کنند. عصاره با بیان اینکه این افراد هنوز وارد سیستم پزشکی نشدهاند، میافزاید: «وای به روزی که این افراد وارد سیستم پزشکی شوند. هر چند اکثر افرادی که فارغالتحصیل میشوند اصلاً سراغ کار نمیروند و فقط دنبال پرستیژ هستند یا میخواهند مهاجرت کنند.»
روزنامه جوان