بحث مهاجرت نخبگان این روزها یکی از داغترین مواردی است که به دغدغه بسیاری از کارشناسان و دلسوزان جامعه تبدیل شده است
شفاآنلاین>سلامت>بحث مهاجرت نخبگان این روزها یکی از داغترین مواردی است که به دغدغه بسیاری از کارشناسان و دلسوزان جامعه تبدیل شده است. در دوران کرونا بحث مهاجرت کادر درمان خصوصا پرستاران مطرح گردید و پیشتر نیز بحث مهاجرت پزشکان عمومی از کشور وجود داشت.
به گزارش شفاآنلاین:روز گذشته رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور گفت: «تعداد مهاجرت پزشکان متخصص و فوق تخصص از پزشکان عمومی در کشور پیشی گرفته است.»در این خصوص منصور جعفری نمین اظهار کرد: «از ارائه آمار مهاجرت پزشکان معذوریم اما در کل باید گفت آمار مهاجرت پزشکان نگرانکننده و رو به افزایش است. مسئولان باید تدبیری بیندیشند تا با ریشهیابی علل و عوامل این موضوع جلوی مهاجرت پزشکان گرفته شود
پزشکان در همه عرصههای انقلاب اسلامی در صحنه حاضر بوده و حتی در جنگ تحمیلی، سیل، زلزله و سایر حوادث در مسیر نجات مردم گامهای اساسی برداشتند. در 2.5 سال گذشته و در شرایط سخت کرونایی پزشکان در صف مقدم درمان بیماران حاضر شده و حتی جان خود را در کف دست گرفتند تا اجازه ندهند مردم جامعه ما بیش از این گرفتار این بیماری مهلت شود.» وی همچنین خاطرنشان کرد: «هر چند ایران بهشت پزشکان است اما در سالهای اخیر عواملی زمینه مهاجرت پزشکان را به سایر کشور فراهم کرده و در کنار آن تمایل کم جوانان را برای تحصیل در رشتههای پزشکی شاهد هستیم. نگرانی ما از آن روزی است که پزشکان ما به کشورهای همسایه مهاجرت کنند و ما با کمبود پزشک روبهرو شده و مجبور به ارجاع بیماران به کشورهای همسایه باشیم. از سوی دیگر مداخله غیرمجاز در این حوزه در ابعاد مختلف نه تنها سلامت مردم را به خطر انداخته بلکه هیبت و قداست حرفه پزشکی را نیز زیر سوال برده است.» حفظ سلامت افراد یک جامعه یکی از مهمترین مسائلی است که کشورها برای آن اهمیت قائل هستند و این مهم بدون وجود پزشکان ممکن نخواهد بود. با توجه به روند رو به رشد مهاجرت پزشکان متخصص یکی از اصلیترین نگرانیهای موجود در جامعه همین مسئله است که نکند در آینده کشور با خطر کمبود پزشک متخصص مواجه شود و سلامت مردم در معرض خطرات جدی قرار بگیرد؟
جنبه آسیبی وضع موجود
احمد کلاته ساداتی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به روند رو به رشد مهاجرت پزشک متخصص آیا در آینده ما با کمبود پزشک متخصص مواجه میشویم؛ گفت:« پاسخ کوتاه من به سوال شما بله است. این مسئله بسیار روشن است و روندهای موجود، چنین وضعی را مفروض میدارند. برای مثال برای برخی دورههای تخصصی و فوق در دانشگاههای علوم پزشکی، داوطلب نیست، حتی در برخی رشتهها که در گذشته اولویت داوطلبان بود، و این چالش برای سیاستگذاران نظام سلامت کاملا روشن و ملموس است. تصور من این است که بخشی از این موضوع به فرهنگ رفتاری ایرانیان مربوط میشود که جنبه ی تاریخی دارد اما وضع موجود بیشتر جنبه ی آسیبی پیدا کرده است. ما در تحقیقی که اخیرا منتشر کردیم نشان دادیم که شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه، کیفیت پایین آموزش پزشکی و تشویق برخی از اساتید به مهاجرت از مهمترین دلایل است. ساختارهای غیرعادلانه آموزشی از ماقبل دانشگاه و در دوران دانشگاه و حتی بعد از فارغ التحصیلی پزشکان نیز از دیگر دلایل است. ساختارهای موجود در وزارت بهداشت انگیزه را از دانشجویان پزشکی برای ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی و فوق تخصصی میگیرد و آموزش پزشکی نیازمند اصلاحات فوری در این زمینه است. علاوه بر ارتقای کیفیت آموزش پزشکی، توجه به معیشت دانشجویان پزشکی و پزشکان مشغول به خدمت بخصوص در مناطق محروم نیز از اولویتهای پیشنهادی است. به لحاظ نظری نیز جامعه نیازمند نهادسازی در همه ی سطوح و از جمله بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با معیارهای عدالت و انصاف و با حداقل تعارض منافع است. چرا که سلامت کالایی عمومی و از اولویتهای حکمرانی مدرن است.»
مشکل مدیریتی و ساختاری در سیستم بهداشتی و درمانی
بابک قرائی مقدم متخصص جراحی مغز و اعصاب و عضو اسبق هیئت مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران در پاسخ گفت:«به نظر من در آینده ما با کمبود پزشک متخصص مواجه میشویم. اما مسئله بسیار عمیق است؛ در این 40 سال گذشته آزمون و خطاهایی در سیستم دولتی برای آموزش پزشکی انجام شده است و حتی در سال 64 مجلس وزارت بهداشت را به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تبدیل کرد برای اینکه آموزش پزشکی را وزارت بهداشت به دست بگیرد. با توجه به تغییراتی که در کشور رخ داده بود و روند شدید مهاجرتی که بعد از انقلاب رخ داده بود و کمبود پزشک حتی آموزش پزشکی را به وزارت بهداشت سپردند و در طول این 35 سال متاسفانه هنوز ما میبینیم که با کمبود پزشک در شهرها و روستاهای مختلف مواجه هستیم. مسئله اصلی این است که افزایش تربیت دانشجو پزشکی چرا باعث نشده است که کمبودها جبران شود؟ مشکل ما مشکل مدیریتی و ساختاری است که در سیستم بهداشتی و درمانی کشور وجود دارد. الان نفع این سیل آموزش دانشجوی پزشکی و متخصص تنها و تنها به کشورهای دیگر رسیده است به خصوص کشورهایی که ما ادعا داریم ابر قدرت هستند. تمام بهره و نیروی انسانیای که ما از پول مردم تربیت کردهایم فقط به کشورهای دیگر میرسد زیرا این افراد مهاجرت میکنند. به این دلیل که سیستم کشوری در جذب این افراد هیچ اقدامی انجام نداده است. وقتی پزشکان عمومی میبینند در هر شغل دیگری میتوانند درآمد بیشتری کسب کنند تا اینکه در روستای دور افتادهای کار کند هیچ وقت این کار را انجام نمیدهد مگر اینکه به اجبار و زور این کار را انجام دهد. در اینجا سوال این است که چرا در طول این 40 سال مسئولین نتوانستهاند پزشکانی که تربیت کردهاند در کشور جذب کنند؟ به دلیل اینکه امکانات کافی به آنها داده نمیشود و اصلا سیاست کشوری بر جذب آنها متمرکز نبوده است. وقتی به پزشکان بیاحترامی میشود و برای آنها حقوق مناسب در نظر گرفته نمیشود آنها کشور را ترک میکنند و حاضر میشوند در بدترین کشورها کار کنند تا بتواند آینده خوبی داشته باشند.»
بی کفایتی در سیستم پزشکی کشور
این متخصص ادامه داد:« سالهای سال ما این حرفها را درمورد پزشکان عمومی میگفتیم و کسی به آن توجهی نمیکرد و حالا متاسفانه این قضیه برای متخصصین هم تکرار شده است. درصد زیادی از پزشکان عمومی فکر میکردند که اگر تخصص بگیرند مشکلات آنها حل میشود اما الان میبینیم که آمار خودکشیها در رزیدنتهای تخصصی رشتههای مختلف زیاد شده است. از سوی دیگر عده زیادی از پزشکان تمایلی به تخصص گرفتن ندارند و نتیجه آن همین میشود که روز به روز افراد بیسواد و بیصلاحتر وارد پزشکی کشور میشوند و همان افراد ظاهر الصلاح هم با رتبههای پایین مهاجرت میکنند و در کشورهای دیگر کار میکنند. این نتیجه بیکفایتیای است که در طول 40 سال گذشته در سیستم پزشکی کشور وجود داشته است. طبیعتا در این شرایط پزشکان مهاجرت میکنند و افراد بیکفایت در جایگاههای این رشتهها قرار میگیرند. الان در آلمان دیده میشود که هر هفته نظام پزشکی یک مجلهای چاپ میکند و محلهایی که نیازمند پزشک هستند را با شرایط در نظر گرفته شده برای پزشکان مشخص میکند. پزشکان ما بعد از فارغ التحصیلی کاملا رها میشود؛ بیمه ندارند، بازنشستگی ندارند و هیچ امکانات و مزایایی برای آنها در نظر گرفته نمیشود لذا این افراد مهاجرت و کشور را ترک میکنند مگر اینکه این افراد وضع مالی خوب و خانواده متمولی داشته باشند که بتوانند در کشور کار کنند. در غیر این صورت از هر 100 نفر به نظر من یک نفر است که میتواند با پزشکی زندگی خود را سامان دهد. قبلا این شرایط برای پزشکان عمومی وجود داشت اما الان برای متخصصین نیز به وجود آمده است.»
برنامه ریزی مشخص و شفاف
وی در آخر تصریح کرد:« تربیت پزشک بدون برنامه ریزی مشخص و شفاف برای آینده آنها و در نظر گرفتن امکانات مورد نیاز به نتیجهای نخواهد رسید و قرار نیست کمبود پزشک را در کشور کنترل کند زیرا این افراد با شرایط موجود مهاجرت میکنند، بنابراین در شرایط موجود تنها پول مردم برای تربیت پزشکان هدر میرود. از سوی دیگر برخی از این افراد حتی اگر مهاجرت نکنند در کار پزشکی مشغول به فعالیت نمیشوند. در اوایل دهه 70 تحقیقی در خصوص ارتباط کار با مشاغل صورت گرفته بود که نشان میداد فارغ التحصیلان پزشکی بیشترین گروهی بودند که در رشته خودشان کار میکردند اما الان باید یک تحقیقی انجام شود و نشان بدهند که چند درصد پزشکان در حال فعالیت در رشته خودشان هستند؟ الان بسیاری ازا فراد از اسم پزشکی استفاده میکنند و کارهای دیگری انجام میدهند. وقتی که به درستی در کشور مدیریت صورت نگیرد این چنین میشود که ما صرفا برای کشورهای دیگر پزشک تربیت میکنیم. آفتاب یزد