کد خبر: ۳۰۵۹۶۶
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۰ - ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ - 2022June 09
از آبمیوه‌فروشی جلیلیان بیرون آمدم. ملیکا و میترا به همراه زن‌عمویشان داخل مغازه بودند. 8،7 قدم که از ساختمان دور شدم صدای رمبیدن وحشتناکی را شنیدم. در چشم برهم زدنی همه‌جا پر از خاک شد
 شفاآنلاین>سلامت> هرکس در متروپل می‌خواهد سراغ خانواده قربانیان را بگیرد، می‌داند باید سری به کوچه پشتی ساختمان ویران شده بزند؛ خانواده‌ها 17روز است که درست کنار چادرهای تیم‌ حمایت روانی جمع می‌شوند؛ تیمی از مشاوران و روانشناسان و روان‌پزشکان تخصصی که به‌صورت داوطلبانه در حوادثی این‌چنینی حاضر می‌شوند تا بار روانی حادثه را برای بازماندگان کمتر کنند. گرچه اولویت با خانواده‌های داغ‌دیده است‎، اما دوستان افراد جان‌باخته‌، همسایه‌هایی که هر روز در همان خیابان امیری با آنها سلام و علیکی می‌کردند و دیگر مردم شهر هم شرایط روحی خوبی ندارند. تیم‌های حمایت روانی هلال‌احمر که از روز اول در کنار خرابه‌های متروپل چادر زده‌اند، به امداد روحی و روانی این افراد کمک می‌کنند.

به گزارش شفاآنلاین:«از آبمیوه‌فروشی جلیلیان بیرون آمدم. ملیکا و میترا به همراه زن‌عمویشان داخل مغازه بودند. 8،7 قدم که از ساختمان دور شدم صدای رمبیدن وحشتناکی را شنیدم. در چشم برهم زدنی همه‌جا پر از خاک شد. حتی نمی‌دانستم روی هوا معلقم یا روی زمین. پشت‌سر را نگاه کردم؛ ساختمان متروپل سر جایش نبود.» این روایت مادر ملیکا و میترا صالحیان، 2قربانی نوجوان ساختمان متروپل است. اینها را با صدایی که انگار از اعماق چاه به گوش می‌رسد تعریف می‌کند. چشمان ورم کرده از گریه‌اش را روی هم می‌گذارد. شانه‌هایش در هم فرومی‌رود و به صدای زنی که تا پیش از حادثه اصلا او را نمی‌شناخته گوش می‌کند. از گذر زمان در فاصله یک هفته‌ای پیدا شدن جنازه میترا و ملیکا، هیچ‌چیزی به یادش نمی‌آید؛ روزهایی که حتی توان حرف زدن هم نداشت. رقیه حاجی‌پور، مسئول تیم حمایت روانی از خانواده قربانیان حادثه متروپل است که از روز اول حادثه خودشان را به آبادان رسانده‌اند. گروهی از روانشناسان و روان‌پزشکان و مددکاران آموزش‌دیده در این تیم حضور دارند تا به تسلی خانواده‌های عزادار بپردازند و از فشار آسیب‌های روحی و روانی حوادث بزرگ کم کنند. 17روز است که 4چادر درست پشت ساختمان متروپل برپا کرده‌اند و کنار خانواده‌های داغ‌دیده هستند. حاجی‌پور می‌گوید: «تیم‌های حمایت روانی بعد از حوادث که اصطلاحا تیم سحر نام دارد، سال‌هاست که توسط متخصصان این حوزه در هلال‌احمر تشکیل شده است. ما تجربه حضور در زلزله کرمانشاه، سیل خوزستان و گلستان و لرستان، سقوط هواپیمای دنا و... را در دهه گذشته داریم.»

مشاوران و روانشناس‌های تیم حمایت روانی خانه‌به‌خانه سراغ خانواده‌های قربانیان حادثه می‌روند و در مراسم عزاداری این خانواده‌ها شرکت می‌کنند. بچه‌های کوچک کارگران جان‌باخته در متروپل، در غیاب پدرشان به حضور این مشاوران دلگرم هستند و  خانواده‌های چشم‌انتظار که هنوز خبری از فرد مفقود شده در این حادثه ندارند، رنج این روزهایشان را با این مشاوران داوطلب در میان می‌گذارند. حاجی‌پور می‌گوید: «این حادثه شوک بزرگی به خانواده‌های قربانیان وارد کرده است. بسیاری از این افراد دچار اضطراب و افسردگی شده بودند. ما مادری را سراغ داریم که تا قبل از صحبت با مشاوران تیم سحر، حتی نمی‌توانست گریه کند.»

درباره بچه‌های کوچکی می‌گوید که در چنین شرایطی توان مطرح کردن سؤال‌هایی که در سرشان شکل گرفته را ندارند و به‌دلیل اینکه درست و کامل در جریان اتفاق‌ها نیستند، با ذهن خودشان ماجرا را تحلیل می‌کنند و از این نظر آسیب‌پذیرتر هستند: «معمولا در حوادثی مثل سیل و زلزله و دیگر رخدادهایی با ابعاد متروپل، بچه‌ها چیزهایی از اطرافیان و خانواده و اخبار می‌شنوند و می‌بینند، اما توان تجزیه و تحلیل درست ندارند؛ برای همین دچار ترس و اضطراب می‌شوند که با نشانه‌هایی مثل انزوا و بی‌قراری و شب ادراری و افت تحصیلی و... بروز داده می‌شود. یکی از مهم‌ترین اقدامات حمایت روانی، توجه به کودکان و کمک به رفع مشکلات و آسیب‌های روحی و روانی آنهاست.»
او اهمیت حضور تیم‌های حمایت روانی را کمتر از اهمیت حضور تیم‌های امدادی در محل حادثه نمی‌داند.

کمک برای کاهش اضطراب و اندوه
چادرهای تیم‌های سحر از روز دوم بعد از حادثه در همسایگی آوار متروپل، خیلی زود به محلی برای جمع شدن خانواده‌های قربانیان تبدیل شد. دوستان مریم قربانی 2هفته تمام در همین چادرها روز و شب را می‌گذراندند تا آواربرداری به محل تقریبی کافه نزدیک شود. پدر ملیکا و میترا ظهرهای داغی را که چشم‌انتظار خبری از جنازه دخترانش بود، در همین چادرها کمی استراحت می‌کرد. ستاد مردمی جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای حادثه متروپل، در همین چادرها شکل گرفته است. بطری‌های آب معدنی و آبمیوه از همین چادرها سر درمی‌آورد که غوطه‌ور در یخ، می‌روند تا به‌دست تیم‌های عملیاتی برسند.
 
تلخی‌هایی که از یاد نمی‌رود
حمایت‌های روحی و روانی در حادثه متروپل آبادان تنها مختص خانواده‌های قربانیان نیست‎؛ تیم‌های عملیاتی و امدادی که در محل حادثه به جست‌و‌جو و رهاسازی پیکر جان‌باختگان می‌پردازند هم روزهای سختی را در آبادان پشت سر می‌گذارند. محمد گلفشان، رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین اقدامات تیم‌های حمایت روانی، ارتباط گرفتن با امدادگران و تیم‌های عملیاتی است که در حوادث سخت حضور دارند. در حادثه متروپل هم تیم‌های سحر سراغ امدادگران و حتی آتش‌نشان‌ها و تیم‌های اورژانس که در محل حادثه مشغول انجام ماموریت بودند، می‌رفتند. این تیم‌ها به‌دلیل مواجهه مستقیم با صحنه‌های دردناک و تلخ و تکان‌دهنده، ممکن است شوک و ناراحتی‌های زیادی را تجربه کنند. برای همین مشاوران تخصصی در این حوزه نزدیک آنها هستند تا به حل بحران‌های روحی آنها در زمان حادثه کمک کنند.»روزنامه همشهری
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: