در طرح تحول عنوان شد که مردم باید هزینه درمان را از جیب خود ندهند ، این یک تصمیم اثر بخش است یعنی هدفی درست اما آیا روشی هم که برای رسیدن به این هدف بود درست انتخاب شد؟
شفاآنلاین>سلامت> متاسفانه نظام بهداشت و درمان کشور ما دچار مشکلاتی شده است که بر طرف کردن آنها همانند عبور از یک میدان مین پاکسازی نشده است که برای عبور از آن عزمی جزم لازم است و سری نترس و انگیزه ای معنوی به قدری که خود را مامور به نتیجه نباید دانست و صرفا به تکلیف عمل نمود و امید چندانی به دیدن نتایج نباید داشت به خصوص برای آنکه شروع کننده این مسیر دشوار می باشد اما آیا ایشان در این مدت 8 ماهه که مدت کمی هم نبوده است آیا به همان مختصر وعده های خود نیز عمل کرده اند
غلامرضا قدمی ،
کارشناس پرستاری در نامه ای به آیت الله رئیسی رییس جمهور نوشت:
بسمه تعالی
محضر محترم حضرت آیت ا.. رئیسی
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
با آرزوی قبول طاعات و عبادات شما در این ماه مبارک ، با توجه به گذشت بیش از 8 ماه از استقرار دولت سیزدهم و کابینه تشکیل شده توسط جنابعالی ؛ اینجانب غلامرضا قدمی بعنوان احدی از ساکنین این کشور عزیز و در کسوت شریف پرستاری و کارمند دولت با حدود 24 سال سابقه کار ضمن ارائه نکاتی در حوزه کاری خود ؛ مواردی را صادقانه و خیرخواهانه و از طریق این نامه سرگشاده رسانه ای خدمت شما عرض می نمایم که امیدوارم از طریق مشاورین و مسئولین رسانه ای در اختیار شما قرار بگیرد .
نکته اول آنکه قول شما مبنی بر ایجاد سامانه ای جهت دریافت ایده ها از متخصصان و صاحبنظران که در اولین مصاحبه رسمی خود بعنوان رئیس جمهور منتخب مطرح کردید متاسفانه هنوز عملی نشده است که اگر شده بود اینجانب نیز این موارد و سایر مواردی که برای پیشرفت و بهبود سازمان دارم در آن درج می نمودم ؛ لطفا این مساله را پیگیری نموده و دستور فرمایید سریعتر انجام شود.
سفرهای استانی شما و وقتی که برای مواجهه با مردم می گذارید بسیار پسندیده است لکن به دلیل کوتاهی سفر و سپردن کارها به مسئولین استانی به نظر می رسد آن بهره وری لازم را ندارد یعنی لازم است گروهی نیز منتخب شما باشند که موارد مطرح شده در سفرهای استانی را پیگیری نمایند و حداقل بصورت گزینش اتفاقی ، سرنوشت برخی نامه های مردمی را پیگیر شوند که برای مردم نیز محسوس باشد که نامه به رئیس جمهور با نامه به مسئولین استانی متفاوت است اگر چه برخی برطرف کردن برخی خواسته ها واقعا به دلایلی منطقی نشدنی است لکن همه نامه ها هم نباید با همان نگاه و اختیارات محدود استانی پیگیری شود ؛ شاید بشود برخی مشکلات را با اختیارات ریاست جمهوری برطرف نمود.
اما در مورد انتخاب وزرا و مسئولین ارشد دولت نیز چنانچه خود شما هم ممکن است به نتیجه رسیده باشید در برخی انتصابها آنطور که از دولتی انقلابی در تراز گام دوم انقلاب انتظار می رود عمل نشده است که بنده بعنوان نمونه از وزیر محترم بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی یاد می کنم .
اینکه علت انتخاب شما چه بوده است را بنده در مجلس شنیدم که سوابق انقلابی آقای دکتر عین اللهی دانستید که البته شاخص های انقلابی گری نیز پیوست این اظهار نظر نبود که واقعا مشخص شود از یک تحصیل کرده متخصص چه مواردی بعنوان انقلابی گری مورد انتظار است که قطعا از اولین و مهمترین این پیوست ها عقلانیت و تدبیر در تصمیم گیری ها می باشد و البته ایجاد تحول در سازمان تحت مدیریت .
متاسفانه نظام بهداشت و درمان کشور ما دچار مشکلاتی شده است که بر طرف کردن آنها همانند عبور از یک میدان مین پاکسازی نشده است که برای عبور از آن عزمی جزم لازم است و سری نترس و انگیزه ای معنوی به قدری که خود را مامور به نتیجه نباید دانست و صرفا به تکلیف عمل نمود و امید چندانی به دیدن نتایج نباید داشت به خصوص برای آنکه شروع کننده این مسیر دشوار می باشد اما آیا ایشان در این مدت 8 ماهه که مدت کمی هم نبوده است آیا به همان مختصر وعده های خود نیز عمل کرده اند ؟
ایشان گفتند در دانشگاه های علوم پزشکی از روسا و معاونینی استفاده خواهند نمود که تمام وقت در بخش دولتی فعال باشند اما اکنون با یک جستجوی ساده می شود گفت که این وعده عملی نشد چرا که ایشان از یک طرف اصرار به استفاده از پزشکان متخصص در این سمت دارند و از طرفی باید عضو هیات علمی هم باشند و مهمتر از همه اینکه هیچ ساز و کاری برای ترغیب بازگشت پزشکان از بخش خصوصی به دولتی نیز تمهید نکردند و در این وضعیت مشخص است که نتیجه چیست .
اینکه آقای دکتر عین اللهی بر صدر این وزارت باشند یا هر شخص محترم دیگری فرقی نمیکند ؛ نامها و سوابق مهم نیست بلکه برنامه ها و انگیزه ها است که در نهایت تغییرات مثبت را رقم می زند.
در بحث افزایش ظرفیت پذیرش رشته پزشکی که مورد توافق روسای قوا بود ایشان به همراه سایر همکاران خود در مراجع دیگر بعنوان ارکان تصمیم گیری در حوزه سلامت علنا با این تصمیم مخالف کردند که نهایتا در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید .
در بحث جداسازی آموزش پزشکی از وزارت بهداشت که ماموریت اصلی او ارائه خدمات بهداشت و درمان به مردم است نیز ایشان از جمله معتقدین راسخ به این ادغام نامبارک و پایداری آن هستند که در این خصوص نکاتی را خدمت شما عرض می نمایم .
چنانچه از نام این وزارتخانه بر می آید مساله بهداشت و سپس درمان و در نهایت آموزش پزشکی وظیفه آن است اما در استانها به جای ذکر این نام و برنامه ریزی بر اساس همان اولویت ها ، نام اداره کل این وزارت می شود دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی یعنی آنچه در ذیل بود به صدر می آید و جالب آینکه رئیس این سازمان صرفا باید عضو هیات علمی باشد و همچنین معاونین که برخی مانند معاون توسعه و بهداشت وقتی از هیات علمی به این مسند می آیند اصولا هیچ تناسبی با کاری که انجام می دهند ندارند ؛ آقای دکتر عین االلهی هیچ اهتمام و حتی اشاره ای برای حل این معضل اساسی نداشته اند و با رغبت اشتباهی که به این مساله دارند قطعا باقی ماندن ایشان در این سمت صرفا باعث تاخیر در حل مشکلات ریشه ای وزارتخانه و حتی بیشتر شدن مشکلات کشور می شود چرا که آموزش پزشکی در بهترین حالت 20 درصد وظیفه این وزارتخانه است که براحتی هم می شود به وزارت علوم واگذار شود اما عملا عمده وظیفه وزارت بهداشت ظاهرا همین موضوع شده است و مساله مهمتر اینکه به همین موضوع نیز با توجه به کارکرد همزمان اساتید در بخش خصوصی عمل نمی شود .
جناب آقای رئیس جمهور ، در کدام شغل در هنگام آموزش هم همان تعرفه ای از مشتری دریافت می شود که دانش آموخته آن شغل دریافت می کند ؟ آیا انجام ویزیت و اعمال جراحی توسط دستیاران پزشکی که در حال آموزش هستند باید به میزان اساتید باشد و بدتر اینکه آن درآمد نیز به استادی که حضور ندارد پرداخت شود و باز بدتر اینکه آن استاد این پول را هم کافی نداند و در بخش خصوصی همزمان مشغول کسب درآمد باشد ؟ آیا این رویه در کشور اسلامی مورد تایید و شرعی است ؟
در خصوص تعرفه های پزشکی سال 1401 هم واقعا جای نقد است . آیا همین وزیر محترم بهداشت وعده ندادند که نسبت به یکسان سازی تعرفه دستمزد در بخش خصوصی و دولتی اقدام خواهد شد تا ماندگاری پزشک در بخش دولتی افزایش یابد ؟
قطعا ساده ترین و آرام ترین روش این یکسان سازی ، ثابت نگهداشتن تعرفه دستمزد بخش خصوصی و افزایش تدریجی در بخش دولتی بود اما با کمال تعجب شاهد هستیم که افزایش در بخش خصوصی حتی بیشتر از بخش دولتی است ، آیا کسی هست بپرسد این وعده با این عملکرد آیا محقق می شود یا هرگز نمی شود ؟
جناب آقای رئیسی
اینجانب چنانچه در ابتدا گفتم یک کارشناس پرستاری یا بهتر بگویم یک کارشناس درمان با تجربه کافی در امور مدیریتی در حدود 24 سال خدمت خود هستم ، با پزشکان متعددی دوست هستم و همچنین غیر پزشکان شاغل در سازمان و در اظهارات خود به هیچ عنوان مساله صنف را دخیل نمیدانم اما بر اساس تجارب خود صادقانه می گویم ایجاد یک تحول در وزارت بهداشت ، از عهده پزشکان بر نمی آید نه اینکه نخواهند بلکه اگر بخواهند هم در معذوریت انجام قرار می گیرند ، با توجه به هزینه های سنگین در نظام بهداشت و درمان کشور لازم است که در صدر این وزارتخانه یک فرد غیر ذینفع و ترجیحا اقتصاددان قرار بگیرد که البته افراد با تجربه در بدنه وزارت بهداشت نیز کم نیستند .
از جمله ساز وکارهای دیگر دولت انقلابی این است که بیمه های دولتی هم از وجود ذینفعان هزینه های سلامت پاکسازی شود ، وقتی می بینیم که تعرفه های سلامت به ناگاه در طرح تحول سلامت افزایش می یابد و در دولت بدون هیچگونه بحثی تصویب می شود و بار مالی آنرا بر دوش بیمه ها می گذارند و بیمه ها نه تنها مخالفتی نمی کنند بلکه شورایعالی عالی بیمه هم آنرا تایید می نماید بدون آنکه حق بیمه پرداختی توسط بیمه شدگان افزایش یابد باید به چه مسائلی پی ببریم ؟ آیا جز این است که در شورای عالی بیمه نیز ذینفعانی تصمیم می گیرند که اصول اولیه اقتصادی را رعایت نمی کنند و صرفا عواید شخصی خود را می بینند ؟ امروز از دو سازمان بیمه تامین اجتماعی و سلامت ایرانیان کدامیک مدعی تراز منفی درآمد نیستند ؟ آیا نباید از این دو سازمان سوال شود که اگر چنین است چرا با افزایش بی حساب و کتاب تعرفه ها در طرح تحول موافقت کردید و چرا هیچ گامی برای اصلاح آن مصوبه غلط بر نمیدارید؟
امروز ساده ترین و صفصطه آمیز ترین ادعا از سوی سازمان بیمه گر این است که به بخش سلامت نگاه مناسب نمی شود و باید هر از چند گاهی از منابع ارزی کشور به بیمه ها پرداخت شود تا کسری خود را جبران نمایند و این ادعا و سیاست صد درصد غلط می باشد ؛ در کشور ما چنانچه از منابع آبی موجود استفاده بهینه نمی شود و هدر رفت بی شک و شبهه را شاهد هستیم ، منابع مالی وزارت بهداشت و اعتبارهای تخصیص یافته به سلامت مردم نیز همینطور بی حساب و کتاب به هدر می رود و بسیاری از تصمیمات نه تنها کارایی مناسبی ندارند بلکه اثر بخش هم نیستند و این بدترین روش مدیریت است.
در طرح تحول عنوان شد که مردم باید هزینه درمان را از جیب خود ندهند ، این یک تصمیم اثر بخش است یعنی هدفی درست اما آیا روشی هم که برای رسیدن به این هدف بود درست انتخاب شد؟
با هر منطقی حساب کنیم برای نگهداشتن پزشک در منطقه محروم یا در بیمارستان دولتی باید درآمد اورا در آن مناطق بالاتر ببریم ، ده درصد منابع حاصل از آزاد سازی بهای حامل های انرژی به وزارت بهداشت داده شد تا به این منظور برسند و براحتی میشد تغییرات تعرفه ای مثبت صرفا در مراکز هدف انجام شود اما دیدیم که بصورت یکنواخت در کل کشور انجام شد یعنی درامد بخش خصوصی و دولتی در تهران و کلانشهر ها تا روستاهای دورافتاده به یک نسبت افزایش یافت و طبیعی است که نتیجه معکوس شود یعنی آنکه تا قبل ازاین طرح بخش خصوصی را به دولتی ترجیح میداد بعد آن دیگر ترجیح هم نمیداد بلکه عقل و منطق به او حکم می کرد که حتی اگر بین انتخاب بخش دولتی و خصوصی یکی را انتخاب کند آن یکی بخش خصوصی باشد و اگر بناست بین شهر بزرگ پر درامد و شهرستان کم درامد هم یکی را انتخاب کند آن قطعا کلانشهر باشد ؛ آیا اینگونه تصمیم ها ناشی از کمبود آگاهی است یا ذینفع بودن در تصمیم های اشتباه ؟ و اصلاح این رویه های غلط هم اعتقاد به اشتباه بودن می خواهد و هم اراده ای پولادین که هیچیک متاسفانه در وزیر محترم فعلی مشاهده نمی شود.
از جمله موارد دیگر در مدت وزارت آقای دکتر عین اللهی ، انتصاب ریاست دانشگاه های علوم پزشکی یا همان ادارات کل وزارت بهداشت در استانها می باشد که ایشان هیچ تلاشی برای اصلاح مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که قبلا به پیشنهاد وزارت بهداشت مبنی بر عضو هیات علمی بودن روسا ننمودند بلکه هیچ تلاشی برای تغییر مصوبه خود وزارت بهداشت برای عضو هیات علمی بودن معاونین دانشگاه ها هم نکردند و ثمره چنین تصمیماتی ، همین وضع موجود است که تعداد قابل توجهی از اعضای هیات علمی دانشگاه ها که صرفا بر اساس شاخص های آموزشی جذب شده اند به جای فعالیت آموزشی ، در دانشگاه خود یا بدتر از آن در دانشگاه های دیگر قبول سمت اجرایی کرده اند که واقعا هیچ منطقی بر آن حاکم نیست .
یک عضو هیات علمی از یک شهر برود به شهری دیگر که بشود معاون دانشگاه یا رئیس آن دانشگاه و برای آموزش در آن دانشگاه هیچ مشکلی پیش نیاید آیا جای سوال نیست ؟ آیا وقتی ببینیم از یک دانشگاه چندین استاد هیات علمی به شهرهای دیگر رفته اند و قبول سمت کرده اند نباید سوال پیش بیاید که پس وظیفه آموزشی این افراد را در آن دانشگاه چه کسی انجام می دهد ؟
آیا هیات های جذب دانشگاه ها که اختیار جذب اعضای هیات علمی به ایشان سپرده شده است نباید به مراجعی پاسخگو باشند که این جذب ها با چه شاخص هایی لازم بوده است ؟
جناب آقای رئیسی
این موارد و بسیاری دیگر که در حوصله این نوشتار ندیدم وضعیت را کاملا روشن میسازد که مسیر وزارت بهداشت در تراز گام دوم انقلاب و در مسیر احیای عدالت که از ارزشهای والای انسانی و از خصوصیات و تمهیدات حکوت عدل مهدوی(عج) است نمی باشد و باید فکری شود . گذشت بیش از 8 ماه و درجا زدن در دولتی انقلابی در هیچ حوزه ای واقعا پسندیده نیست لکن امیدوارم این زمان برای عبور دولت انقلابی از فشارهای سهم خواهانه و ستاد انتخاباتی و .. کافی باشد و شما بتوانید در کابینه خود بر اساس تجربه همین مدت تصمیمات و تغییرات بهتری را اتخاذ نمایید .
در این واپسین روزهای ماه مبارک رمضان از خداوند رحمان و رحیم ، توفیق جنابعالی را در این مسیر دشوار مسئلت دارم. سلامت نیوز