سیاست و سازوکارهای مربوط به کنترل و مهار کرونا ویروس در ایران شکست خورده و به نقطه صفر رسیده است
شفاآنلاین>سلامت> سیاست و سازوکارهای مربوط به کنترل و مهار کرونا ویروس در ایران شکست خورده و به نقطه صفر رسیده است. شکست سیاست صفر کرونا به معنای آن است که با وجود سازوکارهای مدیریتی مشخص و پذیرفته شده از سوی سازمان بهداشت جهانی و نظام سلامت در مهار این بیماری، این سازوکارها در کشورهای درگیر این بحران نتوانسته است به غائله و بحران ویروس پایان دهد و شرایط را به وضعیت عادی و ماقبل پاندمی برگرداند. در واقع سازوکارهای اعمالی شکست کرونا خوب اجرا نشده و اگر هم شده باشد، ناچیز و ناقص بوده است.
البته شکست سیاست صفر کرونا مختص ایران نیست. به نظر میرسد که این سیاست یعنی شکست سیاست صفر نیز مانند کرونا همهگیر و در حال تبدیل شدن به یک پاندمی جهانی است. این وضعیت به معنای آن است که جهان در شرایط پساکرونا قرار نگرفته و با بومی شدن کرونا فاصله دارد و نقطهای از جهان نیست که خواسته باشد از گزند این ویروس در امان مانده باشد. برای نمونه در چین کشوری که منشاء این ویروس آنجا بوده و توانست جهان را در معرض همهگیری قرار دهد، به میزان۳۴۰۰ مورد ابتلای روزانه به ویروس کرونا گزارش میشود و آنگونه که شینهوآ خبرگزاری رسمی دولت چین گزارش داده است، دستکم ۱۹ استان از ۳۳ استان این کشور در معرض شیوع سویههای دلتا و اومیکرون قرار دارند.
در سایر کشورها نظیر کشورهای اروپایی و آمریکا شکست سیاست صفر
کرونا در وضعیت ناپایداری قرار دارد. در ایران شکست سیاست صفر کرونا معلول، واکسیناسیون ناقص، نوسانات موجود در نظام واکسیناسیون، ناکارآمدی و بیاثری برخی از واکسنها نظیر سینواک ووهانی، وضعیت ناقص بیماریابی، شتابزدگی در اعلام پروتکلهای ضدکرونایی، عادیانگاری وضعیت، سیاسی شدن کرونا، گردهمایی و اجتماعات دینی و فرهنگی، دورهمیها، عدم فاصلهگیری اجتماعی و بهروز نشدن زندگی به سبک کرونایی و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی نظیر الکلیزه کردن و شستوشوی مرتب دستها و زدن ماسکها در محافل و امکان عمومی و سرانجام مدیریت رها شده کرونا است. البته این عوامل علت بعید شکست سیاست صفر کرونا در ایران است.
علت قریب شکست سیاست صفر کرونا وجود و پیدایی واریانتها و ساپتایپهای مربوط به کرونا ویروس و بیتوجهی به دوز بوستر است. برای نمونه گونه آلفا که منشاء آن بریتانیا، بتا و اومیکرون که منشاء آن آفریقایجنوبی، گاما که منشاء آن برزیل، دلتا که منشاء آن از هند و دلتاکرون به عنوان یک سویه ترکیبی که منشاء آن یونان و قبرس بوده است، همگی از واریانتها و سویههای مربوط به کووید ۱۹ است. در شرایط حاضر آنچه بیش از همه سیاست کرونا را در ایران در مرحله شکست سیاست صفر قرار داده است، تعطیلات و انجام مهمانیها، دورهمیها و سفرهای نوروزی است. متاسفانه بازگشایی مدارس و دانشگاهها و عدم پروتکلهای بهداشتی در متروها به عنوان اماکن پرتردد سبب شده است که جامعه در انتظار ورود به مرحله پیک هفتم کرونا باشد. نکته غمبار ماجرا آنجاست که هماینک و بعد از تعطیلات نوروزی ما شاهد مراجعه حجم وسیعی از افراد جامعه به بیمارستانها و مرگومیرهای مداوم کرونایی و سهرقمیاش بودهایم. با این همه و با وجود آنکه هنوز هم در زیر پوست شهر عطسهها و سرفههای کرونایی شنیده میشود، مسوولان و دستاندرکاران ستاد کرونا به جهت آنکه سیاست مهار کرونایی را به سایر کشورهای نظیر کشورهای عربی نبازند، اصرار به عادیانگاری وضعیت دارند و آنکه شیپور سیاست مهار و کنترل کرونا همواره از دهانه گشاد آن مینوازند.
همین بیبرنامگی و شتابزدگی در سیاستهای کرونایی سبب تغییر در رنگبندیهای کرونایی شده است. به گونهای که در شرایط حاضر ۲۴ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۶۸ شهر نارنجی، ۳۰۶ شهر زرد و ۵۰ شهر نیز در وضعیت آبی قرار گرفته است. حال با توجه به تغییر نگرانکننده در رنگبندیهای کرونایی و با توجه به پروپاگاندایی که بابت «واکسنهراسی و واکسنگریزی» از سوی برخی افراد واکسنگریز در کشور به راه افتاده است، بعید نیست که سویه اومیکرون و محتملا سویه ترکیبی آن هم در سویه دلتاکرون بتواند باعث موج جدید کرونا یا فاجعه کوویدی در کشور شود. انتظار به بروز چنین فاجعهای آن هم با توجه به شتابزدگی در برنامههای کرونایی، عادیانگاری وضعیت و تداوم بازگشاییها از سوی دستاندرکاران امر، انتظار گزاف و بیهودهای نیست. پرهام هرسنی / پژوهشگر پزشکی اجتماعی و حوزه سلامت/ روزنامه جهان صنعت