جدا از تمام معضلاتی که افراد معلول در سطح شهر دارند مدتی ست یک مسئله مهم فصل جدیدی از مشکلات را پیش روی معلولان گشوده است، معضلی به نام کف سرامیک یا کف پارکت زمین های ادارات و بیمارستانها و حتی برخی معابر عمومی که با سنگ های صیقل داده شده و صاف فرش شده اند
شفاآنلاین>سلامت> ممکن است اینطور به نظر بیاید که گزارش امروز یک گزارش اجتماعی است اما از آنجا که به فرهنگ بی توجهی به حقوق بزرگترین اقلیت جامعه انسانی یعنی معلولان اشاره دارد بر آن شدم که چند خطی درباره یک موضوع مهم پیرامون یکی از مشکلات توان یابان به رشته تحریر درآورم.
جدا از تمام معضلاتی که افراد معلول در سطح شهر دارند مدتی ست یک مسئله مهم فصل جدیدی از مشکلات را پیش روی معلولان گشوده است، معضلی به نام کف سرامیک یا کف پارکت زمین های ادارات و بیمارستانها و حتی برخی معابر عمومی که با سنگ های صیقل داده شده و صاف فرش شده اند. وقتی افراد معلول با عصاهای خودشان در این معابر تردد می کنند لاستیک ته عصاهایشان با سنگ های سطح صاف این مسیرها اصطکاک کمی پیدا کرده و این مسئله موجب می شود که آنها لیز بخورند و به قول معروف سکندری بروند روی زمین. این در حالی است که یکی از مهمترین مسائلی که این افراد باید آن را مد نظر قرار دهند آن است که مراقب باشند که لیز نخورند چرا که اگر چنین اتفاقی برایشان رخ بدهد مشکلات فراوانی از جمله صدمه دیدن اعضای بدن برایشان ایجاد می شود جدا از این مسئله وقتی این افراد تعادل خود را از دست داده و به زمین می خورند به این دلیل که از توانایی کمتری برای برخاستن برخوردارند با مشکلات بیشتری موفق به انجام این کار می شوند چرا که وزن بدنشان سنگین تر از افراد دیگر است.
اما در آغاز این گزارش از یک فرهنگ اشتباه یا به عبارت بهتر یک فرهنگ خودخواهانه سخن گفتیم، فرهنگی که موجب می شود افرادی که از سلامت جسم برخوردارند این حق را به خود بدهند که برای دیگران هم تصمیم بگیرند و عجیب تر آنکه تصمیم خود را عملیاتی هم بکنند. با آنکه در طول سالهای گذشته همیشه و همواره داد سخن سر داده ایم که مشغول مناسب سازی سطح معابر عمومی برای آمد و شد همه افراد جامعه (و نه فقط افراد سالم) هستیم اما معلوم نیست چرا وقتی زمان اقدام و عمل فرا می رسد وعده ها و وعیدهایمان را فراموش می کنیم و تنها و تنها خودمان را در نظر می گیریم و برای راحتی خودمان تصمیم گیری می کنیم، اینکه کف پارکت یا سرامیک تمیز کردنش راحت تر است، هل دادن وسایل چرخ دار در این مسیرها ساده تر است، اگر آبی روی این سطوح بریزد خیلی زودتر می توان آن را خشک کرد و مسائلی از این دست. اما به این مسئله دقت نمی کنیم که اگر یک فرد معلول با عصا بخواهد در این سطوح قدم بزند و خود را به جایی که
می خواهد برساند با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد. قطعا این سطوح به دلیل سطح لغزنده ای که دارند می توانند مشکلات متعددی برای افرادی که دچار مشکل جسمی هستند ایجاد کنند. به این موضوع دقت نمی کنیم که اگر یک فرد معلول در این گونه سطوح به زمین بخورد علاوه بر دردی که مجبور است تحمل کند چه مشکلات و مسائل دیگری از جمله هزینه های درمان گریبانش را خواهد گرفت، آن هم در این شرایط اسفناک اقتصادی که خودتان بهتر از هر کس دیگری
می دانید.
راستش خود بنده که یکی از اعضای همین اقلیت هستم بارها این مشکل برایم ایجاد شده و به دلیل سطح لغزنده کف برخی از این ادارات و بیمارستانها و لیز خوردن لاستیک ته عصایم، زمین خورده و دچار مشکل شده ام و اتفاقا در همان زمانها که درد قسمتی از بدن مرا مورد عنایت خود قرار می داده با خود اندیشیده ام که به راستی ما معلولان در این جامعه شهروند درجه چندم محسوب می شویم؟ چرا امکاناتی که قرار است برای دیگران زندگی راحت تری را ایجاد کند باید برای ما توان یابان مشکل ایجاد کرده و برایمان دردسر درست کند؟ مگر ما شهروند همین مملکت نیستیم؟ مگر مالیات نمی دهیم؟ مگر عوارض شهرداری نمی دهیم؟ مگر مانند بقیه افراد انسان نیستیم و نباید از حقوق انسانی بهره مند باشیم؟ پس چرا وقتی نوبت بهره مندی از حقوق شهروندی فرا می رسد ما حتی در ته صف هم جا نداریم؟ به راستی مسئولانی که وظیفه خطیر زیباسازی معابر عمومی را بر عهده دارند پیش خودشان چگونه فکر می کنند که محصول نهایی کارشان به گونه ای می شود که استفاده از آن برای برخی از افراد بهینه و برای برخی دیگر غیر بهینه می شود؟ این تصمیم گیری ها برای شکل گیری چنین مسائلی در کدام اتاق فکر صورت می گیرد که خروجی شان چنین اوضاعی را ایجاد می کند؟ حتما داخل سالنهای مترو رفته اید، کف تمام زمین ها در این سالن ها بسیار لیز هستند به صورتی که حتی آدمهای سالم هم امکان زمین خوردن در آنها را دارند؛ چه رسد به افراد معلولی که مجبورند با عصا رفت و آمد داشته باشند.
ما نمی گوییم که دیزاین کل شهر را به خاطر معلولان تغییر دهید و یک بار دیگر هزینه های گزاف را روی دوش مردم بگذارید و تمام معابر را طوری طراحی کنید که شامل حال راحتی معلولان باشد، اما حداقل انتظارمان این است که در هنگام تصمیم گیری های کلان این چنینی، وضعیت جسمی توان یابان را نیز در نظر داشته باشید و حداقل در گوشه ای از راهروها، پیاده روها، رمپ و ها و حتی پارک ها و سالن های بیمارستانها و سینماها معبر کوچکی هم برای افراد معلول در نظر بگیرید و آن معبر را طوری بسازید که وقتی معلولان از آنجا عبور و مرور می کنند امکان لیز خوردن و سکندری رفتن در زمین برایشان به حداقل ممکن برسد.روزنامه آفتاب یزد