شفا آنلاين-کسب پول برای اکثر انسانها هدف اصلی است؛ زیرا گمان میبرند که با پول میتوانند به هر آرزو و رؤیایی برسند. پول همان چراغ علاءالدین است که تمام خواستههای ما را برآورده میسازد، ولی گاه میتواند بلای جان مان شود و آن موقعی است که پول را برای نفس پول بخواهیم.
شفا آنلاين-پول از عوامل مهم کامیابی به شمار میرود؛ مشروط به این که بدانیم چگونه آن
را خرج کنیم. چه بسا افرادی که
پول زیادی ندارند، ولی خیلی بهتر از
پولدارها زندگی میکنند؛ چون راه استفاده درست و صحیح از آن را میدانند و
از نظر جسمی و روحی هم سالمترند (نه این که بگویم همه پولدارها بدبختاند
یا همه بیپولها خوشبخت؛ قانون وضع نمیکنیم، همه چیز نسبی است).
خیلی از اضطرابهای درونی و مشکلات اجتماعی ما حول این مسأله میچرخد که
پول مقیاس عدالت، مساوات و ارزشهای انسانی است. برخی از تحقیقات اقتصادی
نشان میدهد که حس سلامتی، با ثروت نسبی تعیین میشود، تا
ثروت واقعی. به
عبارت دیگر، ما به این توجه نمیکنیم که واقعاً چه قدر پول دراختیار داریم؛
بلکه بیشتر پول مان را نسبت به سایرین میسنجیم.
مشکل، پول نیست بلکه ما هستیم. به دلایل عمیق روان شناختی، هنگام خرج کردن
پول معمولاً خرید جنس را بر تجربه به دست آوردن، خودمان را بر دیگران و
اشیا را بر آدمها ترجیح میدهیم که البته هیچ کدام از این کارها باعث
افزایش خوشحالی نمیشود. پول خرج کردن موقعی موجب خوشحالی میشود که چیزی
(احساسی) از خود به جا بگذارد.
فکرکردن صرف درباره پول به هدف جمع کردن بیش تر، انسان را منزوی و خودخواه کرده، و او را از خوشبختی دور میسازد.
تجارب اجتماعی به صورت خاطره در ضمیر ناخودآگاه انسان باقی میمانند و در
درازمدت یادآوری اتفاقات یک سفر، موجب انبساط خاطر میشود؛ درحالی که ذوق
حاصل از خرید یک وسیله جدید (برای خانه یا...) تنها مدت کوتاهی باقی است.
مردم به امور
خیریه پول میدهند؛ به
تعطیلات میروند و گه گاه دوستانشان
را به شام دعوت میکنند، ولی به دست آوردن شادمانی تنها انگیزه ما نیست؛
بیشتر انگیزه ما برای خرج کردن، حتی برای ضروریات زندگی مانند پوشاک، خانه،
خودرو و... ناشی از تمایل به نشان دادن قدرت خرید و ذائقه ماست؛ نباید این
انگیزه را با شادمانی اشتباه بگیریم؛ چنین میلی ناشی از نیاز انسان به
رقابت با دیگران است.
فردی که دنبال پول باشد کمتر به مسائل اجتماعی فکر میکند و سختکوشتر هم
میشود، اما منزوی تر. بیشتر این قبیل افراد پول برای شان همه چیز است و
کمتر به دیگران کمک میکنند، یا خودشان از پول بهره کافی نمیبرند. صحبت
کردن درباره پول و خوشبختی ضرورتاً به معنی مادیگرایی نیست؛ این امر
میتواند راهی برای تفکر درباره موضوعات مهمی مانند مصرف، رضایت،
سرمایهگذاری، ارزش، خوشی و... باشد.
شاید بتوان خرج کردن پول با دوستان را نوعی سرمایهگذاری نامید، همچنین
اهدای پول به فردی نیازمند - به گفته کسانی که این کار را کردهاند - از
خرید یک
ساعت گرانقیمت هیجان بخشتر است. خرج کردن پول آثاری واقعی دارد که
از تبدیل آن به اجناس مادی سودمندتر است.
بسیاری از زنان و مردانی که به ثروتهای بزرگ رسیدهاند، با وجود همه
کامیابیها و امکانات رفاهی، همچنان احساس پوچی میکنند. شاید آنان در
زندگی هدف درستی را دنبال نکردهاند؛ همواره با شتاب در حرکت و تکاپو
بودهاند یا با فشارهای فراوانی روبهرو شده، وقت اندکی برای زندگی در زمان
حال صرف کردهاند؛ در واقع توجه عمده این گروه بر پول متمرکز شده است و
خوشبختی را در مالاندوزی، ثروت و مادیات دیده و تصور کردهاند که با داشتن
پول بیشتر میتوانند بخت بلندتر و خوشی بیشتری برای خود بیابند. بسیاری
از آنان چنان به کار معتاد میشوند که به طورکلی فرصت اندکی برای احساس
شخصی و تجربه کردن زندگی مییابند و شاید هرگز نتوانند خوش بختی و عشق را
به دست بیاورند.
همه ما با درآمد حاصل از کار، زندگی خود را میچرخانیم و برای رسیدن به
آرزوهای مان پسانداز یا برای راحتی و خوش گذرانی آن را خرج میکنیم؛ خیلی
از ما نیز سعی میکنیم از راههای مختلف، درآمد بیشتری به دست آوریم که گاه
به طمع ورزی میافتیم.
رابطه پیچیدهای بین پول و انسان وجود دارد و به سادگی نمیتوان منکر پول
شد یا آن را از چرخه زندگی آدمی حذف کرد. این نظریه که پول عامل اصلی
خوشبختی است و هرکس پولدارتر، خوشبختتر، از بنیان غلط بوده و هیچ جامعه
شناس و فیلسوفی آن را قبول ندارد، ولی آن چه مسلم است رابطه ضعیفی بین پول و
شادکامی وجود دارد؛ یعنی به هرحال پول میتواند در شرایطی به ایجاد و بروز
شادی کمک کند.
وجود پول و مصرف آن در امور خیریه نه تنها باعث شادمانی عده زیادی میشود
بلکه ثابت شده خود اشخاص نیکوکار را هم سرشار از شادی میکند.
در پژوهشهای دانشمندان مشخص شده پولی که صرف مسافرت، غذا خوردن با
دوستان، برگزاری مهمانی، هدیه دادن، رفتن به سینما یا خوردن شام و...
میشود، بیشتر از خرید اجناس مادی موجب شادمانی میشود و در کل تجاربی که
ذات اجتماعی دارند، بیش از هر کالایی برای انسان شادمانی میآفرینند. «آنچه
در جیب دارم را به بهای یک لبخند میبخشم»
ایران