شفاآنلاین>سلامت> گویا قرار است همه امواج کرونا و وجوه مختلف آن در کشور ما ظهور و بروز داشته باشد و با وجود فرصتهای متعدد همواره از این همهگیری عقب باشیم!
حدود 2ماه پیش که سویه جدید کرونا در آفریقایجنوبی شناسایی شد و پس از آن به سرعت به دیگر کشورها سرایت کرد فرصت مغتنمی بود که تصمیمات لازم برای عدم نفوذ آن به کشورمان اتخاذ شود یا حداقل کنترل دقیق آن در دستور کار قرار گیرد، متاسفانه انفعال در برابر آن تا جایی پیش رفت که گویی هیچ راهی برای مقابله با این موج جدید وجود ندارد و باید از آن استقبال کنیم! برحضور دانشآموزان در مدارس تاکید شد و با اینکه روزها از چرخش اُمیکرون درکشورگذشته بود واکسیناسیون کودکان بالای 5 سال در دستورکار قرار گرفت! واکسنی که بهطور طبیعی حداقل 2 هفته بعد از تزریق آثار ایمنی از شدت گرفتن بیماری را ظاهر میکند و قاعدتا به تنهایی نمیتوانست یک مقابله موثر باشد.
درحال حاضر اخبار متعدد ازشیوع چشمگیر سویه جدید کرونا درمیان کودکان به گوش میرسد و تعداد مبتلایان و بستریها را روز به روز افزایش میدهد. آمار مرگ و میرها با سرعت در حال افزایش است و تا دیروز به... رسیده است. در آمارهای اعلامی وزارت بهداشت ازسویی تعداد کودکان مبتلا مشخص نیست و از سوی دیگر بسیاری از مبتلایان به علت عوارض خفیف یا به بیمارستانها مراجعه نمیکنند یا به صورت سرپایی معاینه میشوند و به خانه باز میگردند.
طبق گفته همهگیرشناسان آمار واقعی مبتلایان بسیار بیشتر از آمارهای اعلامی است و این نگرانی را دامن میزند که از رهگذر افزایش جمعیت مبتلایان، ویروس مزبور جهش یابد و همانطورکه بارها نشان داده است بازهم همه را غافلگیرکند. اما موضوع بسیار مهم درگیر شدن بسیاری از کودکان معصوم با این بیماری است. اگر تا پیش ازاین میشد برخی از قصورها و تقصیرها رامتوجه مردمی دانست که شیوهنامههای بهداشتی را رعایت نمیکنند اکنون کودکانی مبتلا میشوند که هیچ انتظاری از آنها برای رعایت موارد ایمنی نیست، متاسفانه اغلب کودکان از بزرگسالان و حتی پدران و مادران خود بیماری را دریافت میکنند و در واقع در این راه مورد جفای بزرگترها قرار میگیرند. همان کسانی که در بدترین شرایط حاضر نبودند مسافرتها و دورهمیها و انواع مراسم خود را ترک کنند حالا بیمبالاتی خود را متوجه کودکان میکنند که واقعا با هیچ اصول اخلاقی وانسانی سازگار نیست.
درشرایط پیشین وقتی بزرگسالان بیملاحظه مورد سرزنش قرار میگرفتند در پاسخ عنوان میکردند که جسم و جان و سلامت ما به خودمان مربوط است وکسی حق دخالت در این امور شخصی را ندارد. این سخن البته کاملا باطل و از روی خودخواهی گفته میشد چرا که یک بیماری مسری به افراد مربوط نمیشود و ابتلای یک نفر ممکن است چندین نفر را درگیر و حتی موجب مرگ دیگران شود. اما فرض کنیم این سخن بیمنطق را بپذیریم، در حال حاضر آیا کسی میتواند بگوید سلامت فرزندان من به خودم مربوط است و من حق دارم با جان آنها بازی کنم؟ حق دارم فرزندانی که هنوز قوه تشخیص ندارند را با خود به مسافرت ببرم، در مهمانیها و مراسم شرکت دهم و مسئولیت عواقب آن با خود من است؟ مسلما هرکس کوچکترین تعهدی به مسائل اخلاقی و انسانی داشته باشد و عطوفت پدری و مادری در او وجود داشته باشد با هیچ منطقی نمیتواند در این موضـــوع کوچکترین اهمالی داشته باشد. هرچــند چرخاندن قلم به تلخی چندان پسندیده نیست ولی ناچار باید گفته شود که اگر براثر اهمال پدر یا مادر یا برادر و خواهر بزرگتری، کودکی مبتلا شود و از دنیا برود اهمال کنندگان چگونه میتوانند خود را ببخشند وپس از آن زندگی عادی داشته باشند؟ حتی اگر چنین احتمالی ناچیز باشد که متاسفانه نیست انسانیت وعواطف خانوادگی حکم میکند که رعایت شیوهنامههای بهداشتی را در حد وسواس بالا ببریم تا هیچ خانوادهای با غم فقدان کودک خود روبهرو نشود. اگر تا کنون دولت وخصوصا وزارت بهداشت در زمینه جان مردم و سلامت آنها وظیفه مستقیم داشت حالا در مورد کودکان وظیفه مضاعف دارد و اتخاذ تصمیمات دقیق و همه جانبه وکارشناسانه نیاز فوری جامعه است. حضوری بودن آموزش در مدارس در شرایط کنونی واقعا خطرناک است و روشن است که انتظار رعایت کامل شیوهنامههای بهداشتی از سوی دانشآموزان انتظاری نابجاست.
مگر در ادارات و شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی شیوهنامههای بهداشتی به درستی رعایت میشود که ادعا کنیم درمدارس دقت لازم صورت میگیرد؟ اینکه هزینه درمان دانشآموزان یا غرامت فوت آنها از سوی دولت پرداخت میشود هرگز در معرض خطر قرار دادن میلیونها دانشآموز را توجیه نمیکند و سخنی ناصواب است و کریمانه نیست.جعفرگلابی روزنامه نگار/ روزنامه آرمان ملی